کد خبر:
291962
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۱ دوشنبه ۳ مرداد -
00:01
سخن مدیرمسئول
علاج گرمای شدید، صرفهجوییست
علیاکبر بهبهانی
کره زمین در برابر اینمصائب روزافزون که توسط ساکنان آن ایجاد شده است، کمکم تحلیل رفته و از عمر چندمیلیاردی آن کاسته خواهد شد. اگر زمین زبان میداشت، بانگ برمیآورد که ای مردم؛ دست از اینهمه جفا و ستم بردارید تا عمری جاودانه داشته باشم؛ اما صدحیف که او زبان ندارد؛ فریاد نمیزند و آنچه در دل دارد، به منصه ظهور میرساند. وقتی با حفر چاههای فراوان، طبقات این کره را از آب؛ این مایه حیات، محروم میکنند و با گودبرداری، خاک آنرا برای ساخت برجهای سربهفلککشیده و ساختن تأسیسات صنعتی نابود میکنند، نه به آینده و حیات این کره فکر میکنند و نه به ادامه حیات قریب هفتمیلیارد سکنه آن. بههرروی اگر قرار بوده است که این کره، چندهزارمیلیاردسال عمر کند؛ اما با جور و جفای ساکنان آن، بسیار زودتر از موعد، درون خود فرو رفته و عمر بشریت به پایان میرسد. از جمله مصائبی که بر آن رفته است و نشئتگرفته از بیمهری انسانهاست، گرمای آن است که هرسال میگذرد بر حرارت آن افزوده شده و موجب کمبود آب و عدم بارش باران در حد و اندازه گذشته است؛ این عامل، جهان هستی را به مخاطره جدی انداخته است. در کشور ما شاید بیش از هر کشور دیگری مردم ما تا توانستهاند، به این زمین جفا روا کردهاند؛ تاجاییکه در همین تهران، نه زمین نفس میکشد و نه ساکنان آن تنفس عادی دارند؛ چراکه برجهای سربهفلککشیده، وسایلنقلیه فراوان، خودروهای شخصی و از همه مهمتر، تأسیسات صنعتی که متأسفانه قسمت اعظم آنان از سوخت مناسب بهره نمیبرند و قطعات معیوب، از رده خارج این تأسیسات هنوز مورداستفاده است، آنقدر از سوختهای فسیلی استفاده میشود که حتی در ییلاقات اطراف تهران هم کمبود اکسیژن و وفور اکسید کربن، فضای این استان و پایتخت آنرا در خود فرو برده است. منابع بسیار تجدیدناپذیر طبیعی مانند زغالسنگ، مواد معدنی زمین، کانسنگهای فلزی، سوختهای فسیلی (نفت خام، گاز طبیعی) و آبهای زیرزمینی که همگی در شمار منابع تجدیدناپذیر هستند، بهدست بشر افتادهاند و تاآنجاکه در توان دارد، از آنها استفاده؛ تاجاییکه برداشت غیرطبیعی از آنها، کره زمین را در خطر نابودی قرار داده است و درنتیجه آنقدر از سوخت این مواد، اکسید کربن متصاعد شده که اجرام آن، تمام کره زمین را دربرگرفته است که بهیقین کمبود باران، باعث بیآبی شده و خشکسالی از نتایج آن شده است؛ بنابراین، مردم کشور ما ناچار شدهاند با حفر چاههای عمیق غیرمجاز، آب را برای مصارف کشاورزی، از ذخایر زیرزمینی برداشت کنند و چون در دودههاخیر، بهنحوی بیسابقه از سفرههای زمین آببرداری کردهاند، اینروزها در گوشهگوشه کشور، سخن از فرونشست فراوان شنیده میشود و کار به جایی رسیده که کارشناسان محیط زیست و زمین، پیشبینی میکنند که حداقل در 50سالآینده، بیش از 15 استان از استانهای کشور باید خانه و کاشانه و مشاغل خود را رها کنند و به نقاط دیگر کوچ کنند. از مردم و عدم رعایت مشکلات و پیامدهای استفاده نامعقول از منابع زیرزمینی، بهخصوص درمورد آب که بگذریم، دولتها هم با ایجاد سدهای غیرضروری، به بیآبی کشور کمک کردهاند؛ تاجاییکه بعد از کارون، زایندهرود و هماینک دریاچه ارومیه نیز درمعرض خشکشدن قرار گرفته بهنحویکه آب آن نسبت به سال قبل 40سانتیمتر فرونشست داشته و ادامه آن تا خشکی کامل، در آینده ایجاد ریزگردهای شور کرده و چند استان مهم شمالی را درمعرض خطر قرار میدهد. از دیگر مواردی که دولتها نیز دراینراه مقصر هستند، ایجاد مجتمعهای صنعتی پرمصرف آب است که کشاورزی را از بین برده و آب را هم درنهایت برای بهکارگیری صنعت از بین برده است.