کشمیر، سرزمینی پررمزوراز در دل آسیایجنوبی، دهههاست که به صحنهای از منازعات سیاسی، نظامی و قومی میان قدرتهای منطقهای و جهانی تبدیل شده است. اختلافات تاریخی هند و پاکستان بر سر مالکیت اینمنطقه، در کنار حضور چین و سایر بازیگران بینالمللی، باعث شده بحران کشمیر یکی از پرچالشترین موضوعات سیاست خارجی در جنوب آسیا باقی بماند. درشرایطیکه نه جنگ راهحل بوده و نه مذاکرات صلح به نتیجهای پایدار رسیدهاند، تحلیل آینده این بحران ضرورتی اجتنابناپذیر برای شناخت مسیرهای پیشروست. برای آینده اینمنطقه شش سناریو قابل فرض است.
سناریوی نخست: برگزاری رفراندوم استقلال
یکی از سناریوهایی که میتوان برای آینده بحران کشمیر درنظر گرفت، برگزاری رفراندوم استقلال و تشکیل یک منطقه و کشور مستقل براساس خواست اکثریت مردم این سرزمین و فارغ از دخالت کشورهایی ازقبیل هند پاکستان و چین و همچنین سایر بازیگران تأثیرگذار دراینسرزمین است. سناریوی استقلال اینمنطقه باتوجهبه موقعیت خاص جغرافیایی و استراتژیکی کشمیر از آن برخوردار است برای اکثریت بازیگران مطرح شده بهویژه برای هند، پاکستان و چین باتوجهبه درخطر قرارگرفتن منافعشان برای آنان نامطلوب بوده و همواره تلاش نموده با انجام هر اقدامی مانع از تحقق اینامر مهم شوند. دراینسناریو با تشکیل یک کشمیر مستقل به درگیریها و اختلافات موجود دراینمنطقه برای همیشه پایان داده شده و باتوجهبه اکثریت غالب جمعیت این سرزمین یک کشمیر مستقل و بزرگ که هر دو کشمیر تحتکنترل هند و پاکستان را شامل میشود شکل میگیرد و نظام سیاسی و ساختار اداره آن نیز براساس خواست اکثریت مردم این سرزمین خواهد بود. واقعیتهای موجود و رفتار بازیگران تأثیرگذار بر بحران بیانگر آناستکه امکان تحقق این سناریو در آینده ضعیف است.
سناریوی دوم: حفظ وضعیت موجود
سناریوی دوم، تداوم وضعیت کنونی در کشمیر است؛ وضعیتی که در آن، اینمنطقه میان هند، پاکستان و چین تقسیم شده و هر یک بخش تحتکنترل خود را بهصورت مستقل اداره میکنند. ادامه اینروند، همچون گذشته میتواند به تنشهای مرزی، درگیریهای نظامی و حتی جنگهای منطقهای منجر شود. دراینسناریو، اقدامات سازمانهای بینالمللی و مطالبات مردمی در کشمیر برای حل بحران، کارآمدی چندانی نخواهد داشت و بازیگران، براساس منافع خود به بهرهبرداری از وضعیت موجود ادامه میدهند. این سناریو با وجود نامطلوب بودنش برای مردم کشمیر و فعالان صلحطلب، برای قدرتهایی مانند هند، چین، پاکستان، ایالاتمتحده، انگلستان و حتی عربستان سعودی مطلوب بهنظر میرسد، چراکه منافع ژئوپلیتیکی و نفوذ خود را تثبیتشده میبینند. پیچیدگی بحران و رفتار بازیگران نشان میدهد که این سناریو، محتملترین گزینه برای آیندهٔ نزدیک است.
سناریوی سوم: وقوع جنگ فراگیر میان هند و پاکستان
سناریوی دیگر برای بحران کشمیر وقوع جنگ فراگیر بین دو کشور هند و پاکستان است. دراینسناریو باتوجهبه اختلافات قبلی بین دو کشور و عدم حل آنان زمینه برای بحران و جنگ فراگیر و گسترده بین دو کشور اصلی درگیر دراینبحران شکل میگیرد و ازآنجاییکه دو کشور از قدرت هستهای برخوردار هستند ممکن است سبب بروز پیامدهای ناگوار دراینمنطقه گردد. همچنین با تشدید تنش و درگیری امکان ورود سایر کشورها و قدرتها به صحنه جنگ و درگیری باتوجهبه منافع پیشروی آنان وجود دارد. دراینسناریو با وقوع جنگ بین دو کشور زمینه برای بروز یک تنش بزرگ جهانی فراهم میشود. وقوع جنگ فراگیر باتوجهبه تبعات گستردهای که بههمراه دارد برای اکثریت بازیگران درگیر دراینبحران بهویژه هند، چین، پاکستان و قدرتهای بزرگ نامطلوب بوده و باعث درخطر افتادن منافع آنان میشود. ادامه اینروند سبب تشدید تنش و بحران و پیچیدهترشدن شرایط برای حل مشکلات اینمنطقه در آینده میگردد. شرایط موجود و رفتار بازیگران بیانگر آناستکه گرچه تعارضهای بازیگران اصلی هند و پاکستان بر سر کشمیر مدیریت شده است اما باتوجهبه سوابق و پیشینه بحران میتوان گفت که این سناریو در دسته سناریوهای ممکن بحران جای میگیرد.
سناریوی چهارم: الحاق کامل کشمیر به هندوستان
یکیدیگر از سناریوهای مطرح، الحاق کامل منطقه کشمیر به کشور هندوستان است. تحقق این سناریو بهمعنای حذف نقش پاکستان و چین از معادلات اینمنطقه و دراختیارگرفتن کامل کشمیر ازسوی دهلینو خواهد بود. اینروند بهطورطبیعی با واکنش تند و مقاومت جدی ازسوی پاکستان و چین روبهرو میشود. جمعیت قابلتوجه مسلمانان در کشمیر، جنبشهای اعتراضی داخلی و مخالفت برخی بازیگران منطقهای و بینالمللی نیز از دیگر عواملی هستند که تحقق این سناریو را با پیچیدگیهای فراوان مواجه میسازد.
سناریوی پنجم: الحاق کشمیر به پاکستان
سناریوی پنجم، الحاق کامل منطقه کشمیر به کشور پاکستان است؛ گزینهای که برای هند، چین و بسیاری از قدرتهای جهانی بهشدت نامطلوب است. اگرچه در زمان استقلال هند و پاکستان، توافق شده بود که مناطق با اکثریت مسلمان به پاکستان ملحق شوند، اما اهمیت ژئوپلیتیکی کشمیر باعث شده است اینمسئله تا امروز به معضلی لاینحل بدل شود. بررسی مواضع و اقدامات بازیگران نشان میدهد که تحقق این سناریو نیز با موانع جدی مواجه است و امکان اجراییشدن آن در شرایط کنونی دشوار بهنظر میرسد.
سناریوی ششم: بروز جنگ داخلی در کشمیر
آخرین سناریوی موردبررسی، وقوع جنگ داخلی در کشمیر است. این سناریو بر احتمال درگیری میان اقلیتها و اکثریتها، بهویژه مسلمانان و هندوها، تأکید دارد. ادامه وضعیت ناپایدار سیاسی، سرکوب خواستههای اقلیتها و سابقه خشونتهای مذهبی در منطقه، همگی میتوانند زمینهساز بروز جنگ داخلی شوند. درصورتوقوع چنین درگیریهایی، احتمال کشتهشدن شمار زیادی از شهروندان و تشدید بحران انسانی دراینمنطقه افزایش خواهد یافت.
بحران کشمیر با گذشت بیش از هفتدهه همچنان بهعنوان یکی از پیچیدهترین پروندههای منطقهای و بینالمللی باقی مانده است. بررسی شش سناریوی پیشرو نشان میدهد که هرچند برخی راهحلها نظیر استقلال کامل یا الحاق به یکی از کشورهای منطقه ممکن است از دیدگاه مردم کشمیر مطلوبتر باشند، اما واقعیتهای ژئوپلیتیکی، منافع متضاد قدرتها و پیچیدگی ساختار سیاسی اینمنطقه، تحقق چنین سناریوهایی را بسیاردشوار ساخته است. درحالحاضر، محتملترین سناریو تداوم وضعیت موجود است؛ سناریویی که نهتنها بحران را حل نمیکند بلکه زمینهساز تداوم تنش، درگیری و بیثباتی در منطقه خواهد بود. دراینمیان، تنها راهحل پایدار، بازگشت به گفتوگو، احترام به خواست مردم و ایفای نقش مؤثرتر ازسوی نهادهای بینالمللی است؛ مسیری که هرچند دشوار بهنظر میرسد، اما میتواند گره از بحران دیرپای کشمیر بگشاید.
حسین صالحی