کد خبر:
406004
| تاریخ مخابره:
1404 دوشنبه 5 خرداد -
08:01
چشمانداز
تبدیل ناترازی انرژی به موضوع امنیت ملی
با افزایش فاصله میان تولید و مصرف انرژی، مشکل تأمین انرژی منحصر به روزهای گرم تابستان یا روزهای سرد زمستان نیستند و بااینشرایط امنیت ملی بهخطر خواهد افتاد. بهگزارش محمدحسین سیفاللهی مقدم (مهر)؛ هرسال با فرارسیدن فصلهای پرمصرف، صدای زنگ خطر خاموشیهای گسترده بلندتر میشود. اگر زمانی قطع برق فقط مختص روزهای اوج گرمای تابستان بود، با افزایش ناترازی انرژی، مردم ایران باید در زمستان هم نگرانی قطع برق و گاز را داشته باشند. این واقعیت تلخ نتیجه یک روند فرسایشی و مزمن است: افزایش پیوسته مصرف، افت بازدهی تأسیسات، اتلاف شدید انرژی و نبود نگاه راهبردی به مدیریت انرژی. ناترازی انرژی پدیدهای است که نه به یکسال ختم میشود و نه راهحل کوتاهمدت دارد. اگر کشورهای همسایه با نوسانات مقطعی مصرف روبرو هستند، ایران با بحران ساختاری تراز انرژی دستوپنجه نرم میکند. بهگفته کارشناسان؛ اگر وضعیت فعلی ادامه یابد، بحران خاموشی از یک تهدید فصلی به معضلی همیشگی تبدیل خواهد شد. ناترازی انرژی یعنی میزان مصرف بیش از سطح تولید و ذخیره است. در کشورهای توسعهیافته، تراز انرژی اصولاً مثبت یا دستکم پایدار نگه داشته میشود اما در ایران طی سالهای گذشته این تعادل بهنفع مصرف بههم خورده. این عدمتوازن فقط منجر به قطعیهای مکرر برق و گاز نمیشود بلکه تبعات گستردهتری دارد: کاهش تولید ملی، افت سطح رفاه اجتماعی، افزایش هزینههای دولت و نهایتاً آسیبپذیری جدی اقتصاد کشور. یکی از ریشههای اصلی بحران ناترازی انرژی، گرایش بالای کشور به مصرفگرایی است. بهگفته احمد نوبری، استاد و کارشناس حوزه انرژی «مصرف بیقاعده و یارانههای پنهان انرژی باعث شده مردم و صنایع انگیزهای برای صرفهجویی نداشته باشند. ما هرروز بااینتصور پیش میرویم که انرژی بیپایان و همیشه ارزان در دسترسمان است، اما واقعیات اقتصادی و زیستمحیطی کاملاً خلاف این تلقی را نشان میدهد». وی ادامه میدهد که در کنار اینروند، زیرساختهای خط لوله، نیروگاهها و شبکه انتقال برق و گاز با فرسودگی روبروست و سرمایهگذاری کافی برای نوسازی و افزایش راندمان آنها صورت نگرفته است. نتیجه چنین وضعیتی، افزایش نشتی، تلفشدن درصدی قابلتوجه از انرژی در مسیر انتقال و نهایتاً ناکامی در پاسخگویی به تقاضای روزافزون است. بهگفته نوبری؛ ضعف در سیاستگذاری کلان و روزمرگی مدیران نیز به ناترازی در بخش انرژی دامن زده است. او میگوید: «هرسال منتظریم که تابستان یا زمستان چه اتفاقی خواهد افتاد. درحالیکه حل بحران ناترازی انرژی نیازمند برنامهریزی درازمدت، سرمایهگذاری هدفمند و اصلاح قوانین و استانداردهاست. حتی کشورهایی با منابع کمتر از ما، صرفاً با مدیریت مصرف و ارتقا تکنولوژی، ناترازی را مهار کردهاند». نوبری خاطرنشان میکند: اگر کشورهای حوزه خلیجفارس با وجود تولید گاز و نفت بالا، سرانه مصرف خود را مدیریت و صادرات انرژی را توسعه دادهاند، در ایران افزایش جمعیت، پایینبودن قیمت حاملها بهدلیل یارانه و رواج الگوهای مصرف غلط، همهچیز را علیه حفظ تراز انرژی بسیج کرده است. بهگفته این استاد دانشگاه در شرایط قطعی فراگیر برق و گاز، صنایع کلیدی، بیمارستانها، حملونقل و حتی سامانههای ذخیرهسازی و سرمایش موادغذایی با اختلال شدید روبرو خواهند شد. استمرار اینوضعیت، ازیکسو نارضایتی اجتماعی را افزایش میدهد و ازسویدیگر به نقاط آسیبپذیر اقتصاد و امنیت کشور ضربه وارد میکند. طبق گفتههای نوبری؛ «ناترازی انرژی، دیگر یک هشدار فنی نیست؛ بلکه به موضوع امنیت ملی بدل شده است. اگر امروز برنامهریزی نکنیم، فردا ناچار به واردات انرژی خواهیم شد». ایران به انتخابهای سرنوشتسازی در حوزه انرژی رسیده است. تداوم روند فعلی، خسارتهای جبرانناپذیری به کشور وارد خواهد کرد. وقت آن رسیده که اصلاحات بنیادین در سیاستگذاری، توسعه فناوری، فرهنگسازی مصرف و سرمایهگذاری اساسی روی زیرساختها، به اولویت نخست تبدیل شود. اگر اینروند اصلاح نشود، صدای پای بحران خاموشی را باید هرروز بلندتر شنید.