دلایل افول پرسپولیس

دو باشگاه بزرگ و مردمی استقلال و پرسپولیس، همیشه و همواره در مظان اتهام بوده‌اند و هر حرکتی در این دو باشگاه از زیر دید ذره‌بین میلیون‌ها هوادار دور نمی‌ماند؛ ازجمله شایعاتی که این‌بار باشگاه پرسپولیس به‌شدت متأثر از آن مورد اتهام قرار گرفت، در وهله اول مدیریت درویش است که سال گذشته نتوانست همچون هشت‌سال متوالی قبلی قهرمان شود و اینجا بود که پایه‌های قدرت درویش سست شد و حدود هشت‌ماه تمام از روی سکوها، علاقه‌مندان به این باشگاه، شعارهایی علیه مدیرعامل سردادند؛ حتی باوجودی‌که درپایان مسابقات فصل 1403 -1404، ده‌ها بازیکن از سایر باشگاه‌ها به خواست مدیرعامل جذب شدند؛ اما این جذب موجب شد که هشت وینگر در میان جذب‌شده‌ها یا بازیکنان قبلی روی دست باشگاه ماندند؛ اما دریغ از یک فوروارد! حتی دفاع راست و چپ هم جذب شد؛ اما به‌گفته دیگران عدم وجود به ز و‌جود؛ به‌طوری‌که با ورود دفاع راست معروف که یک تریلی عنوان و مقام‌ها و حضور در باشگاه‌های سرشناس جهان را به‌عنوان سابقه و افتخارات یدک می‌کشید، طرفداران این باشگاه را خوشحال کرد و سرخوش از جذب هشت‌نفر داخلی و خارجی امیدوار به کسب عنوان اولی در مسابقات امسال شدند؛ اما زهی خیال باطل! ازسوی‌دیگر؛ سرمربی انتخاب‌شده توسط مدیرعامل، ازنظر رفتار و منش به‌یقین یکی از فوتبالیست‌های برجسته تمام ادوار این باشگاه را به اذهان متبادر کرد؛ گواینکه به‌گفته فوتبالی‌ها باشگاه معروف، نیاز به سرمربی کاردان دارد. متأسفانه هاشمیان نشان داد که بیش از دوماه کار او با بازیکنان، نتوانسته یک ترکیب ثابت و برتر را برگزیند و لذا کارنامه کاری او مردود شد؛ چراکه در هشت بازی، یک برد، یک باخت و شش مسابقه را مساوی کرد و اینجاست که باشگاه و مدیرعامل و کادر سرپرستی در باشگاه، بی‌خیال انتقادات و شعارهای «حیا کن، رها کن» در هفت مسابقه از روی سکوها، نشان از ضعف سرمربی بود‌ که صدالبته کارنامه مربیگری او در یک فوتبال دسته سه آلمان، باعث شده بود که انتخاب او از اول با مخالف هواداران همراه شود؛ البته باید بپذیریم در میان 40‌میلیون هوادار این باشگاه، هستند کسانی‌که در حد کارشناس برجسته فوتبال ناظر این اوضاع آشفته بوده‌اند و هرچقدر فریاد زدند، گوش کسی بدهکار آنان نشد که نشد و لذا ساعاتی پس از شکست در برابر خیبر خرم‌آباد، مدیرعامل استعفا داد و به‌دنبال آن‌ هاشمیان هم باید سرمربی‌گری این باشگاه که در یک نظرسنجی جهانی به‌عنوان بهترین باشگاه ورزشی با شمار زیادترین طرفدار شناخته شده را ترک کند؛ اما اینک، این دونفر راهی ندارند به‌جز استعفا و چون در فوتبال این رسم است که وقتی تیمی نتیجه نمی‌گیرد، کادر آن‌را عوض می‌کنند، بدیهی‌ست؛ به‌نظر می‌رسد که تا جذب یک مربی کاردان، بازهم کریم باقری جور ضعف مدیریت و کادر فنی را بکشد و تا موفق به جذب یک سرمربی باصلاحیت نشده باشند، باز آقا کریم است که با حضورش درچنین‌شرایطی همیشه مثمرثمر خواهد بود. ای‌کاش مدیران ورزشی وقتی، خود پی می‌برند که دیگر کارایی ندارند، از سمت خود استعفا بدهند و به دیگران اجازه حضور بدهند؛ چراکه هزاران مدیر کار‌بلد در کشورمان، افتخار می‌کنند که در این باشگاه ادامه خدمت دهند.