کد خبر:
406520
| تاریخ مخابره:
1404 يکشنبه 4 آبان -
12:45
نقش موزهها در ترویج هنرهای سنتی
محمد بویری
در زمانهای که فرهنگ و رسانه با شتابی فراگیر سیمای ملتها را شکل میدهند، پاسداشت و گسترش هنرهای سنتی بیش از هر زمان دیگری به ضرورتی فرهنگی و ملی بدل شده است. موزهها که در گذشته تنها بهعنوان محل نگهداری آثار تاریخی شناخته میشدند، امروز به نهادهایی زنده و پویا تبدیل شدهاند؛ نهادهایی که نقششان تنها حفاظت از گذشته نیست، بلکه پیونددادن میراث هنری با زندگی امروز مردم است.
موزهها زبان گویای تاریخ و فرهنگ یک ملتاند. هر ظرف سفالی، هر فرش، هر تابلوی نگارگری و هر نقش کاشی، در خود داستانهایی از ذوق، تلاش و عشق مردمانی دارد که با دستان خویش فرهنگ را آفریدهاند؛ اما اگر موزه تنها به نمایش آثار محدود شود، در انجام رسالت فرهنگی خود ناتمام است. نقش اصلی موزه در روزگار ما زندهنگهداشتن هنرهای سنتی در متن جامعه است؛ زیرا هنری که از زندگی جدا شود، دیر یا زود از حافظه جمعی نیز محو خواهد شد. تماشای آثار موزهای برای بسیاری از جوانان نخستین مواجهه جدی با میراث هنری سرزمینشان است. اگر این دیدار با برنامهریزی فرهنگی و آموزشی همراه شود، میتواند زمینهساز علاقه، شناخت و حتی مسیر حرفهای آنان در رشتههای هنری گردد. بسیاری از هنرمندان سنتی الهام خود را از تماشای آثار گذشتگان گرفتهاند؛ از رنگ شیشههای لاجوردی و طرحهای قالیهای کهن تا ظرافت نقاشیهای مکتب ایرانی. موزهها با نمایش هوشمندانه این آثار، میتوانند در ذهن نسل جدید بذر تعلق فرهنگی و حس افتخار ملی را بکارند. یکی از مؤثرترین نقشهای موزه، آموزش عملی است. در بسیاری از کشورها، موزهها با برگزاری کارگاههای زنده، استادان هنرهای سنتی را دعوت میکنند تا در حضور بازدیدکنندگان به خلق اثر بپردازند. در چنین تجربهای، فاصله میان «اثر» و «فرآیند خلق» از میان میرود و بازدیدکننده درمییابد که هنر سنتی پدیدهای زنده است، نه یادگاری خاموش از گذشته. در ایران نیز اگر این الگو گسترش یابد، میتوان امیدوار بود که هنرهایی چون نگارگری، خاتمکاری، قلمزنی، منبت و سفالگری دوباره جان تازهای بگیرند. پیوند میان هنر سنتی و زندگی امروز نیز اهمیت فراوان دارد. هنری که تنها در ویترین بماند، هرچند زیبا، از جریان زندگی جداست؛ اما وقتی الهامبخش طراحی معاصر، معماری نو، پوشاک و اشیای روزمره میشود، حیات دوباره مییابد. موزهها میتوانند با همکاری هنرمندان جوان، مجموعههایی نو طراحی کنند که ریشه در سنت دارند و درعینحال با سلیقه امروز هماهنگاند. چنین همکاریهایی پلی میان گذشته و آینده میسازد و استمرار فرهنگی را تضمین میکند. پژوهش نیز از ارکان مهم فعالیت موزه است. هر اثر سنتی، لایههایی از معنا و تاریخ در خود نهفته دارد که تنها ازطریق تحقیق دقیق آشکار میشود. موزهها باید علاوهبر نمایش، پایگاه پژوهش و مستندسازی باشند؛ جایی برای بررسی نقوش، رنگها و شیوههای اصیل ساخت آثار. نتیجه چنین پژوهشهایی میتواند راهنمای هنرمندان معاصر باشد تا از سرچشمههای واقعی هنر ایرانی الهام گیرند. امروزه بهرهگیری از فناوریهای نو نیز میتواند در خدمت ترویج هنرهای سنتی قرار گیرد. موزهها دیگر تنها در فضای فیزیکی معنا نمییابند؛ نمایشهای مجازی، تصویرهای سهبعدی و تورهای برخط میتوانند میلیونهانفر را به دیدار آثار دعوت کنند. اگر این ابزارها با نگاه فرهنگی طراحی شوند، افزونبر گسترش مخاطبان، درک عمیقتری از هنر به بازدیدکننده میبخشند. بهویژه نسل جوان که بیشتر با فضای دیجیتال آشناست، ازاینمسیر میتواند با میراث خود ارتباطی تازه برقرار کند. موزه بدون حضور هنرمندان زنده نیز کامل نیست. باید فضایی فراهم شود تا هنرمندان سنتی در برنامههای موزه حضور داشته باشند؛ نهفقط بهعنوان نمایشدهنده آثار، بلکه بهعنوان آموزگار و خالق. فروش آثار آنان، برگزاری جشنوارهها و ایجاد بازارچههای هنری در فضای موزه، راهی است برای پشتیبانی از این قشر ارزشمند و حفظ چرخه حیات هنرهای سنتی. زمانیکه هنرمندان در کنار آثار گذشتگان فعالیت میکنند، بازدیدکننده هم میراث دیروز و هم تداوم امروز را همزمان میبیند. موزهها همچنین میتوانند زمینهساز گفتوگوی میانفرهنگی باشند. هنرهای سنتی ایران درطولتاریخ همواره با دیگر سرزمینها درارتباط بودهاند. برگزاری نمایشگاههای مشترک بینالمللی، ضمن معرفی هویت ایرانی، موجب شناخت و تفاهم میان ملتها میشود و جایگاه هنر ایرانی را در عرصه جهانی ارتقا میدهد. هرچند ترویج هنرهای سنتی تنها بر دوش موزهها نیست، اما این نهادها میتوانند محور حرکت باشند. همکاری میان موزهها، رسانهها، آموزشوپرورش و نهادهای فرهنگی میتواند نسلی آگاه، خلاق و ریشهدار پرورش دهد؛ نسلی که هم به اصالت خود وفادار است و هم میتواند آنرا در قالبی نو به جهان امروز عرضه کند. درپایان باید گفت، موزه تنها محلی برای تماشا نیست؛ بلکه جایی است برای اندیشیدن، شناختن و دوبارهزیستن تاریخ. هر گام در تالارهای موزه، سفری از گذشته به آینده است. اگر این سفر درست هدایت شود، هنرهای سنتی نهتنها از غبار فراموشی رها میشوند، بلکه در متن فرهنگ امروز شکوفا خواهند شد. موزهها درحقیقت نگهبانان روح یک ملتاند و این روح، بیتردید در کالبد هنرهای سنتی تداوم مییابد.