کد خبر:
406546
| تاریخ مخابره:
1404 يکشنبه 11 آبان -
00:36
فرازونشیب صنعت نساجی جهان
صنعت نساجی جهان نشان داده کشورهایی با حمایت و برنامهریزی، به قدرت صادراتی تبدیل شدند و کشورهایی بدون حمایت، با تعطیلی کارخانهها و بیکاری روبهرو شدند؛ ایران اکنون در نقطه تصمیم است. بهگزارش سمیه رسولی (مهر)؛ صنعت نساجی، بهعنوان یکی از نیازهای اساسی بشر، در جهان فرازونشیبهای بسیاری را تجربه کرده. درحالیکه کشورهایی مانند ترکیه، بنگلادش و ویتنام با سیاستهای حمایتی به صادرکنندگان بزرگ منسوجات تبدیل شدهاند، تجربه شکستهایی مانند افول نساجی در آمریکا، منچستر و مصر نشاندهنده اهمیت برنامهریزی دقیق و حمایتهای دولتی است. وجود بیش از دومیلیونواحد صنعتی نساجی در جهان، حقیقتی است که بر موضوع اهمیت این صنعت و جایگاه آن در دنیا، صحه میگذارد. صنعت نساجی بهدلیل جنس فعالیتهای خود و تأمین پوشاک و ... بهعنوان یکی از نیازهای اساسی انسانها، در میان تمام کشورها از اهمیت بالایی برخوردار است؛ اما نکته اینکه این صنعت، فقط در برخی از کشورها ظرفیت تأمین نیاز بازارهای داخلی و صادرات را دارد. بهدلیل گستردگی و اهمیت این صنعت، باید برنامهریزی دقیق توسط نهادهای مربوطه جهت رشد و توسعه آن صورت بگیرد. اهمیت اینموضوع زمانی مشخص شد که در چند کشور دنیا بهدلیل عدمحمایت از نساجی و سیاستگذاریهای نادرست، این صنعت روبهافول گذاشت. بهعنوانمثال در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، ایالاتمتحده بهدلیل آزادسازی بیشازحد بازار و عدم اعمال تعرفههای کافی بر واردات منسوجات ارزان از آسیا بهویژه چین و بنگلادش، شاهد تعطیلی گسترده کارخانههای نساجی بود. ایالت کارولینای شمالی که زمانی قطب نساجی آمریکا بود، بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰ بیش از ۲۰۰هزار شغل دراینصنعت را از دست داد. بیکاری گسترده کارگران، کاهش تولید داخلی (از ۵۰درصد نیاز بازار به کمتر از ۲۰درصد) و وابستگی به واردات منسوجات (مانند لباس و پارچه) از چین از جمله پیامدهای این اتفاق بود. منچستر که در قرن 19 به پایتخت پنبه جهان شناخته شده بود، در نیمه دوم قرن بیستم بهدلیل عدمسرمایهگذاری در نوسازی و رقابت با کشورهای آسیایی با دستمزد پایین (مانند هند و بنگلادش)، شاهد تعطیلی اکثر کارخانههای نساجی خود بود. بهعنوانمثال، کارخانههای نساجی در منطقه لنکاشر بین سالهای ۱۹۷۰ تا ۲۰۰۰ تقریباً بهطورکامل تعطیل شدند. از پیامدهای این اتفاق میتوان به ازدسترفتن صدهاهزار شغل، کاهش تولید پنبه و پارچه داخلی و تبدیل منچستر از یک مرکز صنعتی به شهری خدماتی، همراه با مشکلات اجتماعی مانند فقر در مناطق صنعتی قدیمی اشاره کرد. مصر که زمانی به داشتن پنبه بلند الیاف معروف بود، در دهه ۲۰۰۰ بهدلیل عدمحمایت از کشاورزان و رقابت با محصولات ارزانتر از هند و چین، تولید پنبه خود را از ۱.۵میلیونتن در دهه ۱۹۹۰ به کمتر از ۵۰۰هزارتن در ۲۰۲۰ کاهش داد. درنهایت این اتفاق به وابستگی به واردات پنبه و پارچه، کاهش صادرات نساجی (از دومیلیارددلار به ۸۰۰میلیوندلار در دهه اخیر) و بیکاری کشاورزان و کارگران نساجی در دلتای نیل منجر شد. نقطه مقابل آنها کشورهایی است که تحت حمایتها و سیاستگذاریهای مناسب دولت خود، رشد کرده و علاوهبر تأمین نیاز بازارهای داخلی خود، صادرکننده نیز شدهاند. ترکیه یکی از نمونههای موفق دراینصنعت محسوب میشود. اینکشور با سیاستهای حمایتی از دهه ۱۹۸۰؛ ازجمله یارانههای صادراتی، کاهش مالیات برای تولیدکنندگان و سرمایهگذاری در فناوری مدرن (مانند ماشینآلات نساجی آلمانی)، صنعت نساجی خود را به یکی از بزرگترین صادرکنندگان جهان تبدیل کرد؛ بهطوریکه در سال ۲۰۲۳، صادرات منسوجات ترکیه به ۳۶میلیارددلار رسید و بازارهای اروپا، خاورمیانه و آفریقا را پوشش داد. اینکشور با ایجاد مناطق ویژه اقتصادی برای نساجی (مانند بورسا)، حمایت از برندهای جهانی مانند LC Waikiki و توسعه زنجیره تأمین یکپارچه از پنبه تا پوشاک درنهایت باعث ایجاد ۱.۵ میلیون شغل و افزایش سهم نساجی در تولید ناخالص داخلی شد. بنگلادش نیز با وضع سیاستهای حمایتی مانند معافیتهای مالیاتی، وامهای کمبهره و ایجاد مناطق صادراتی (EPZ) در دهه ۱۹۹۰، صنعت پوشاک خود را به دومین صادرکننده بزرگ جهان (پس از چین) تبدیل کرد. در ۲۰۲۳، صادرات پوشاک بنگلادش به ۴۳میلیارددلار رسید که ۸۴درصد کل صادرات آنرا تشکیل میدهد. بنگلادش با عقد قراردادهای تجارت آزاد با اروپا و آمریکا، آموزش نیروی کار و جذب سرمایهگذاری خارجی از برندهای بزرگ مانند H&M و Zara، موفق به ایجاد بیش از چهارمیلیون شغل مستقیم و کاهش فقر در مناطق روستایی خود شد. ویتنام از دهه ۲۰۰۰ با سیاستهای حمایت از صادرات مانند کاهش تعرفههای گمرکی برای ماشینآلات و مواداولیه و پیوستن به توافقنامههای تجارت آزاد (مانند CPTPP)، صنعت نساجی خود را توسعه داد. در سال ۲۰۲۳، صادرات نساجی و پوشاک ویتنام به ۳۹ میلیارددلار رسید. اینکشور با سرمایهگذاری در فناوری مانند اتوماسیون در تولید پارچه، آموزش نیروی کار و توسعه زنجیره تأمین داخلی برای کاهش وابستگی به مواداولیه وارداتی، ۲.۵ میلیون شغل ایجاد کرد. بررسی تجربه کشورهایی ازجمله آمریکا، انگلستان و مصر نشان میدهد که عدمحمایت از صنعت نساجی مانند آزادسازی بیضابطه بازار یا عدمنوسازی به تعطیلی کارخانهها، بیکاری گسترده و وابستگی به واردات منجر میشود. وضعیت فعلی نساجی ایران نیز با رشد ۱۲۱درصدی واردات پارچه در سال ۱۴۰۰، نگرانکننده است و باید چارهای برای آن اندیشیده شود تا به سرنوشت کشورهای دیگر دچار نشود.