کد خبر:
406616
| تاریخ مخابره:
1404 دوشنبه 26 آبان -
22:15
اهمیت مستندسازی علمی میراث ناملموس
محمد بویری
در جهان امروز که سرعت تحولات اجتماعی، فناورانه و فرهنگی از مرزهای تصور گذشته، آنچه بیش از هر زمان دیگری درمعرض فراموشی قرار دارد، میراث ناملموس ملتهاست؛ که نه در سنگ و خاک، بلکه در ذهن و رفتار و زبان مردم جریان دارد. میراث ناملموس، حافظه زنده جامعه است؛ مجموعهای از باورها، آیینها، روایتها، مهارتها و زبانهایی که هویت فرهنگی و تاریخی ملتها را میسازند؛ اما این میراث اگر در بستر علمی و نظاممند مستند نشود، در برابر فرسایش زمان و نفوذ جهانیشدن، بهآسانی از دست خواهد رفت.
مستندسازی میراث ناملموس بهمعنای ثبت و بازنمایی دقیق آن در قالبهای پژوهشی، تصویری، شنیداری و نوشتاریست. این فرایند باید باتکیهبر روشهای علمی انجام شود تا ارزشهای فرهنگی نه صرفاً بهصورت روایت شفاهی؛ بلکه بهشکل دادههای قابلاستناد برای پژوهشگران آینده باقی بماند. درواقع، مستندسازی علمی همان پلیست که گذشته را به آینده پیوند میدهد؛ پلی که برپایه دقت، روشمندی و احترام به اصالت فرهنگی استوار است. در دهههای اخیر، سازمان یونسکو بارها بر ضرورت مستندسازی علمی میراث ناملموس تأکید کرده. دلیل این تأکید روشن است: بخش عمدهای از فرهنگها؛ بهویژه در جوامع درحالگذار، بدون ثبت و آرشیو منظم، درمعرضنابودی قرار دارند. تغییر سبک زندگی، مهاجرت روستاییان به شهرها و سلطه رسانههای جهانی سبب شده بسیاری از آیینها و مهارتهای سنتی جای خود را به الگوهای یکسان و وارداتی بدهند. درچنینشرایطی، اگر پژوهشگران و مستندسازان فرهنگی دستبهکار نشوند، ممکن است در فاصله یک نسل، بخشی از حافظه فرهنگی ملل برای همیشه خاموش شود. اهمیت مستندسازی علمی میراث ناملموس، فقط در حفظ و انتقال آن به نسلهای آینده خلاصه نمیشود؛ بلکه این فرایند ابزاری برای بازتعریف هویت معاصر نیز هست. جامعهای که بتواند گذشته خود را بهشکلی علمی و دقیق بشناسد، بهتر میتواند آینده فرهنگی خود را طراحی کند. بهعنوان نمونه: ثبت و تحلیل دقیق نغمههای محلی یا آیینهای مذهبی یک منطقه نهتنها موجب حفظ آنها میشود؛ بلکه بستری برای تولید هنر معاصر، موسیقی تلفیقی یا پژوهشهای میانرشتهای فراهم میآورد. رویکرد علمی در مستندسازی میراث ناملموس مستلزم آناستکه پژوهشگر تنها به روایتگری اکتفا نکند. او باید از ابزارهای نوین مانند ثبت دیجیتال، دادهکاوی فرهنگی، مصاحبه عمیق، نقشهبرداری فرهنگی و تحلیل زبانشناختی بهره گیرد. چنین مستندسازیای دیگر محدود به نوشتن نیست؛ بلکه ترکیبی از فناوری و دانش انسانشناسیست. در دنیای امروز که هر صدا و تصویر میتواند در چندثانیه در سراسر جهان منتشر شود، مستندساز فرهنگی، نقشی شبیه به آرشیویست جهانی دارد؛ کسیکه از محوشدن جزئیات زندگی مردم جلوگیری میکند و آنها را به سرمایه فرهنگی قابلبازیابی تبدیل میسازد؛ اما چرا باید این مستندسازی «علمی» باشد؟ تفاوت ثبت عمومی، با مستندسازی علمی، در روش و هدف نهفته. ثبت عمومی میتواند ساده و احساسی باشد؛ اما مستندسازی علمی نیازمند نظام طبقهبندی، تحلیل دادهها و رعایت اصول پژوهشیست. وقتی میراث ناملموس یک قوم ثبت میشود، باید مشخص باشد در چه بستر جغرافیایی و اجتماعی شکل گرفته، چه تغییراتی درگذرزمان داشته و چه ارزشهای نمادینی در خود نهفته دارد. این دقت علمیست که سبب میشود مستندات فرهنگی بعدها در سیاستگذاری، آموزش و توسعه پایدار مورداستفاده قرار گیرد. یکی از جنبههای نوآورانه در مستندسازی امروز، بهرهگیری از فناوریهای هوش مصنوعی و واقعیت مجازی برای بازسازی میراث ناملموس است. تصور کنید آیین محلی یا جشنهای بومی که نسل جدید کمتر با آنها آشناست، در محیطهای دیجیتالی بازسازی شوند؛ مخاطب بتواند در فضای سهبعدی در کنار هنرمندان محلی قرار گیرد و با موسیقی، لباس و آداب آنها تعامل کند. اینرویکرد نهتنها به آموزش و ترویج فرهنگ بومی کمک میکند؛ بلکه خود بهنوعی «میراث دیجیتال» بدل میشود. فرایند مستندسازی همچنین باید با مشارکت واقعی جوامع محلی انجام شود. هر فرهنگی در درون خود راویان و حافظانی دارد که دانستههایشان از کتابهای رسمی فراتر است. گفتوگو با اینافراد، ضبط روایتهایشان و مشارکت دادنشان در فرایند ثبت و تحلیل، بخش جداییناپذیر از مستندسازی علمی است. مستنداتی که بدون حضور صاحبان فرهنگ تدوین شوند، صرفاً تصویر بیرونی از فرهنگاند؛ نه بازتاب درونی آن. ازاینرو، مشارکت جامعه محلی، کلید اصالت و پایداری دادههاست. ازسویدیگر، مستندسازی علمی میتواند به اقتصاد فرهنگی نیز جان تازهای ببخشد. وقتی مهارتها و آیینهای بومی بهدرستی ثبت و معرفی شوند، زمینه برای گردشگری فرهنگی، صنایعدستی اصیل و تولید محتوای آموزشی فراهم میشود. کشورهایی مانند ژاپن، مکزیک و ترکیه بااستفادهاز آرشیوهای علمی میراث ناملموس، توانستهاند برند فرهنگی خود را در سطح جهانی تقویت کنند. این نشان میدهد: حفاظت از میراث ناملموس نهفقط وظیفهای فرهنگی؛ بلکه فرصتی اقتصادی و دیپلماتیک است. بااینحال، نباید از چالشهای راه غافل بود. یکی از مشکلات اساسی، نبود هماهنگی میان نهادهای علمی و فرهنگیست. گاه پژوهشها در قالب پروژههای کوتاهمدت و بیتداوم انجام شده و دادهها در بایگانیهای پراکنده باقی میمانند. نبود بانکهای اطلاعاتی مشترک، کمبود بودجه و نادیدهگیریِ استانداردهای بینالمللی، از موانع جدی در مسیر مستندسازیست. راهحل، ایجاد ساختارهای پایدار و تخصصیست که بتوانند؛ هم از دانش دانشگاهی بهرهمند شوند و هم از ظرفیت میدانی جوامع محلی. ازمنظر اخلاقی نیز مستندسازی علمی نیازمند دقت است. پژوهشگر باید حقوق فرهنگی صاحبان میراث را رعایت کند و از بهرهبرداری تجاری یا تحریف آیینها بپرهیزد. مستندسازی علمی زمانی معنا دارد که با احترام، صداقت و نگاه انسانی همراه باشد. هر فرهنگ، صرفنظر از گستره و شهرتش، بخشی از میراث جهانیست و باید با کرامت و انصاف ثبت شود. سرانجام، مستندسازی علمی میراث ناملموس نه پروژهای محدود؛ بلکه مسئولیتی تمدنیست. جهانی که حافظه فرهنگی خود را از دست بدهد، دیگر نمیتواند از تجربه و حکمت گذشته برای حل بحرانهای امروز استفاده کند. آیینهای بومی، مثلها، زبانها و روایتهای مردمی، حامل دانشی هستند که قرنها آزموده شده و در سازگاری انسان با طبیعت و اجتماع نقش داشتهاند. مستندسازی این گنجینهها یعنی ثبت خِرد بشری در برابر فراموشی؛ بنابراین، نگاه نوین به میراث ناملموس باید از سطح نوستالژی فراتر رود و به عرصه علم، فناوری و سیاستگذاری فرهنگی وارد شود. امروز بیش از هر زمان دیگر نیاز داریم که گذشته را با ابزار علم بشناسیم و آینده را برپایه همین شناخت بسازیم. مستندسازی علمی میراث ناملموس، نهفقط تلاشی برای حفظ گذشته؛ بلکه گامی برای ساخت آیندهای فرهنگی، آگاهانه و انسانیست.