آب مایع حیاتی است. گرسنگی را میتوان تحمل کرد؛ اما تشنگی را نه. چرا وقتی سهچهارم کره زمین را آب فراگرفته، مشکل بیآبی باید جهان را تهدید کند؟ چرا ایران ما بیشتر در خطر کم یا حتی بیآبی است؟ میگویند کره زمین دودرجه گرم شده است، درست میگویند خشکسالی است، صحیح است، میگویند گازهای گلخانهای و آلودگی شدید هوا باعث کاهش میزان بارش شده است، باز هم میگوئیم، شما درست میگوئید؛ اما هرگز از خود نپرسیدهایم در کشور عزیز ما چرا رود خروشان کارون، بهخاموشی گرائیده است؟ نپرسیدهایم چرا زایندهرود بیآب است؟ نگفتهایم که بهچهعلت دریاچه ارومیه، رود مارون، سد دز، سد کرج، سد لتیان و دهها رودخانه کشور ما به این حالوروز افتادهاند؟ حاصل این همه برپائی کنفرانس، جلسه، سمینار، فراخوان عمومی و تشکیل کمیسیون و کارگاه برای رفع کمآبی چه بود؟ پاسخ را امروز، ما در دو کلمه یافتهایم؛ "عدم مدیریت". نبودن مدیریت علمی و عملی، امروز بدجوری دامن همه را گرفته است. اگر در مصرف آب مدیریت میکردیم، امروز از کمآبی سخن نمیگفتیم. هیچگاه به آمار و ارقام توجه نکردیم، آمارها میگویند مصرف سرانه آب کشور، بیش از میزان استانداردهای جهانی است. این رقم متاسفانه در تهران به بیش از دوبرابر میرسد. چگونه است که هنوز متولیان منابع آب کشور، فکری برای آن و مصارف بیرویه آب نمیکنند؟ اگر هم گفته میشود که "فرهنگ استفاده از آب را نداریم"، آموزش این فرهنگ را چهکسانی باید بهعهده گرفته و به جامعه تزریق کنند؟ وظیفه آموزش صحیح استفاده از آب و منابع آب را چه قشری باید به جامعه بفهماند؟ وقتی مصرف آب شهری در کشور بسیار بیشتر از استانداردهای جهانی است و اگر میگوئیم مصرف آب شرب در تهران روزنامه ٢٥٠لیتر است و این میزان در مقایسه با تبریز با ١٩٠لیتر، اصفهان ١٥٠، مشهد ١٦٠، شیراز ٢٠٠ و کرج ٢٢٠لیتر در شبانهروز است؛ چرا باید متوسط مصرف تهرانیها بیشتر از بقیه نقاط کشور باشد؟ چرا دهها سال است آب استخرها، آب کارواشها، آب جاری در باغات تهران، باید از طریق آب شرب تامین شود؟ خوشبختانه متولیان آب کشور چندسالیست که برای ایجاد فاضلاب تهران در تلاش هستند و همهروزه ناظریم که کندهکاری برای لولهکشی آب فاضلابها در جریان است؛ اما متاسفانه سرعت تلاش در مقایسه با کشورهای پیشرفته بهمانند مورچه با اسب تیزپاست. بهعبارت دیگر کار را انجام میدهیم، هزینه بسیار میکنیم؛ اما بسیار کند و آهسته. اینجور کارها عزم جدی، تلاش وافر و همکاری همه دستگاههای دولتی و غیردولتی را نیاز دارد و اینجاست که تفاوت آشکار ما با دنیا مشخص میشود، اعمال مدیریت آب همانند سایر مدیریتها در کلانشهر تهران که جمعیت آن بیش از کشور حوزه خلیج فارس است بسیار ضروریتر از بقیه نقاط ایران است، بهویژه که مصرف سرانه آب در دنیا ١٢٠ و در تهران ٢٥٠لیتر در شبانهروز است، بنابراین یک مدیریت بهروز، کاردان و عملی، میتواند مشکل کمآبی تهران را با یک اراده محکم و قوی بهراحتی برطرف کند. نظرات درمورد میزان هدررفت آب شرب تهران، بهدلیل فرسودگی شبکه انتقال، متفاوت و بعضا متضاد است؛ اما آنچه قطعیت دارد و قابل توجه است و در بهترین شرایط از ٣٠درصد بیشتر است؛ یعنی اگر سرانه ٢٥٠لیتر را در شبانهروز برای تهران بهحساب بیاوریم، عددی نزدیک به ٧٠لیتر در شبانهروز از آب مصرفی هر تهرانی گم میشود. اینجاست که پس از مدیریت مصرف باید به آموزش مصرف توجه کرد، بنابراین از مقطع دبستان، آموزش مناسب استفاده از آب تدریس شود، در خانوادهها از طریق رسانهها بهویژه صدا و سیما تمامی امکانات اطلاعرسانی روش صحیح مصرف آب و در کنار آن صرفهجوئی به مردم آموخته شود که در صورت تحقق چنین آرزویی، تهران و سایر کلانشهرها تا ٥٠سال آینده مشکلی بهنام کمبود یا بیآبی نداشته باشند. همچنین در ساختوسازهای اماکن و مساکن، با صرفهجوئی در مصرف نیز میتوان کمک شایانی پیرامون عدم کمبود یا بیآبی کشور عزیزمان ایران، بهعمل بیاوریم.