کد خبر:
94637
| تاریخ مخابره:
۱۳۹۶ دوشنبه ۱ آبان -
08:39
بحران آب بهخاطر زیادهخواهی
علی اکبر بهبهانی
بسیاری از دریاچه و رودخانههای ایران در گذشته نهچنداندور، در داخل کشور باعث خیر و برکت و آبادانی و رونق کشاورزی بودند و در خارج، اشتهار فراوانی داشتند؛ تاجاییکه وقتی اسم رود کارون برده میشد، بههمراه آن، کشور بزرگ ما را تداعی میکرد؛ زمانیکه از دریاچه ارومیه سخن گفته میشد، شهرتاریخی و سرسبز ارومیه و تاکستانهای انبوه آن به اذهان خطور میکرد؛اما سیاستهای نادرست و غیرعلمی و مدیریتهای سلیقهای و باریبههرجهت و توجه زیاد از حد به گسترش بیرویه بعضی از اقلام کشاورزی، به جهت صادرات به کشورهای همسایه، آنچنان روزگاری را برای کشور ما رقم زده است که به قول قدیمیها "نگو و نپرس!" بهخصوص دریاچه ارومیه که بهعنوان بزرگترین دریاچه داخلی ایران، یکیاز مهمترین اکوسیسیتمهای آبی ایران و جهان بود که اهمیت استراتژیک فراوانی داشت؛ شهر ارومیه بهواسطه وجود ایندریاچه گرانبها، یکیاز نقاط مهم توریستی ایران و بسیاری از مردم کشورهای منطقه بود، شوری متعادل اینآب، خواستار بسیاری در داخل و خارج داشت که شنا در آن را درمان بیماریهای عضلانی و مفصلی میدانستند؛ولی صدحیف که استفاده بیرویه و غیراصولی از آب آن در بهکارگیری صنایع و کشاورزی و ایجاد سدهای خاکی و آبی، این گوهر گرانبهای کشور را تا آستانه خشکی پیش برده است. عمق ایندریاچه به ششمتر و طول آن به ١٢٠کیلومتر و پهنای آن تا حدود ٥٠کیلو متر میرسید؛اما اینروزها، اوضاع و احوال ایندریاچه و بهتبعآن، شهر ارومیه، ناخوش و نامیزان است. گونههای گیاهی و جانوری زیادی در پی وجود ایندریاچه، روزگار خوشی را داشتند؛ولی اکنون، مردم کمکم فقط یاد وجود فراوان آنهمه گونه گیاهی و جانوری را دهان به دهان نقل میکنند. در چهاردهه گذشته، مصرف بیرویه آب ایندریاچه برای توسعه کشاورزی، یکیاز عوامل مهم و اصلی کمآبی ایندریاچه بزرگ است. از دیگر مواردی که به اینکمآبی کمک کرده است، باید از حفره چاه و قناتهای بدون مجوز در حول و حوش ایندریاچه سخن گفت که تاثیرات عمدهای در ناخوشی ایندریاچه و ایناستان داشته است. وقتی برای کشت یک محصول کشاورزی، برداشت بیاندازه و بیشاز حد مجاز از منابع آبی اینحوزه میشود،حاصلی جز خشکی، عاید اینمنطقه نمیشود. سومین عامل مهم بیآبی ایندریاچه، تغییرات اقلیمی و وقوع خشکسالیهای سهدهه اخیر است که در مقایسه با گذشته، در بعضی از اینسالها میزان بارش، به حد نصف تقلیل پیدا کرده است که نهتنها ایندریاچه مهم؛ بلکه کشورمان در برابر پدیده تغییرات آب و هوائی و شرایط اقلیمی ،سالهای اخیر درگیر مشکلات است؛ همینمورد، در سایر دریاچه و رودخانههای ایران نیز تسری داشته است. دریاچههایی همچون مازندران، سیمینهرود، زرینهرود، مارون، خلیج گرگان و بهخصوص رود خروشان کارون که عظمت ایران را بسیاریاز کشورهای جهان از این رود خروشان و چاههای نفت خوزستان میدانند. اینرودخانه که در گذشته بهخصوص در ایام نوروز باعث شده بود که حدود سهمیلیون گردشگر و توریست داخلی و خارجی را جذب این استان کند، صدها قایق و بلم، در اینرودخانه مشتاقان و گردشگران را در پهنه آن به تفریح و تفحص وامیداشت، در زمستانها و مواقعی از سال ارتفاع آب کارون تا سطح پل کارون نیز میرسید؛ ولی برای رونق کشاورزی و محصولی چون هندوانه که برای تهیه اینمحصول برای کاشت و برداشت هرکیلو آن باید حدود ٤٠لیتر آب را هدر داد؛ چون موریانه به جان این رود خروشان افتادند تاجاییکه صدهاکیلومترمربع از اینرودخانه خشکشده و هماکنون، میدان و محلی برای ورزش و بهخصوص فوتبال شده است و خبری از عظمت گذشته اینرود نیست. اینک بهجای دسترویدستگذاشتن و غم گذشته را خوردن، باید به علاج این درد که حتما بیدرمان هم نیست، همت کرد که مهمترین و ضروریترین نسخهای که برای این بیمار و بیماران نظیر کارون که در خطر کامل خشک شدن قرار گرفته اند، میتوان نوشت، نشست و هماندیشی کارشناسان زبده و تحصیلکرده کشور است که باحضور مسئولان محلی و استانی که طبیعتا باید کارشناسانی از جنس، آب، خاک، مدیریت، محیط زیست، کشاورزی، منابع طبیعی و جنگلداری و مهندسین شهرسازی تشکیل شود و در گام اول با یک کار فوری و ضربتی نسبت به بهرهبرداری غیرمجاز، حفر چاههای غیر مجاز، آنهم با موتور پمپهای قوی و مصرف غیرضروری آبهای رودها و دریاچههای کشور جدا جلوگیری شود.