«فردین فیروزکوهی» که تحصیلات خود را در رشته آهنگسازی بهپایان رسانده؛ پس از اتمام دورههای آموزشی سنتور و دریافت آموزش نزد اساتید مختلف، کارت صلاحیت تدریس را از وزارت فرهنگوارشاد دریافت کرد. از عضویت در «خانه موسیقی»، «انجمن صنفی هنرمندان» و «انجمن آهنگسازان FIM» میتوان بهعنوان مهمترین بخشهای حضور حرفهای او در انجمنها و تشکلهای موسیقی یاد کرد. وی نوازندگی سنتور را نزد اساتیدی نظیرِ «غلامرضا مشایخی»، «میلاد کیایی»، «پرویز مشکاتیان» و «پشنگ کامکار» آموخته و آموزشهای آهنگسازی را نیز نزد اساتید «مسعود سخاوتدوست»، «بامداد بیات»، «امین سالمی» و «غلامرضا مشایخی» گرفته است. حضور در ارکستر «آکادمی هنر» از سال ۹۰ تا ۹۴، ارکستر صدای جمهوری اسلامی (رادیو)، ارکستر «دفنوازان هوران» از سال 98، ارکستر «هزاردستان» از سال 96، ارکستر «دفینهبند» از سال 98، ارکستر «ریان» از سال 95، ارکستر «تِدرگ» از سال 94، ارکستر «آوای خاموش» از سال 85 تابهامروز، بخشی از رزومه حضور مؤثر و مستمر وی در حوزه آهنگسازی، نوازندگی ساز سنتور و گروهنوازیست. همکاری در مؤسسه «نوای مهر» در حوزههای صدابرداری، ضبط موسیقی و کلیپ، آهنگسازی و کمکآهنگسازی بهمدت دوسال، مدیریت داخلی آموزشگاه موسیقی «آفتاب»، مدرس کارگاههای سنتورنوازی و آهنگسازی از بهمن 95 تا بهمن 97 در خانه «فرهنگ ایران»، برگزاری سمینارهای استعدادیابی موسیقی و مهارت فرهنگی زیرنظر سازمان «توسعه پایدار جهان اسلام» از اردیبهشت 98، برگزاری همایش و کلاسهای آموزش شنیداری و آشنایی با ریتم «توسعه پایدار جهان اسلام» در خردادماه نیز ۹۸ از فعالیتهای وی در حوزه موسیقی سنتی ایرانیست. آهنگسازی آلبوم باکلام «قرار بیقراری»، آهنگسازی قطعات بیکلام «ایشتار»، «اوینار»، «قطار ابدی»، «تا بیکران»، «منشور عشق» و ...، سابقه همکاری با اساتید برجسته موسیقی، ضبط آلبوم موسیقی فیلم و کنسرتهای متعدد در تهران و شهرستانها، اجرای متعدد برنامه زنده در شبکههای صداوسیما ازجمله جامجم و سرپرستی گروه «سنتورنوازان آوای خاموش»، تدریس در دانشگاه «فرهنگوهنر» تا سال 99، تدریس ساز سنتور در آموزشگاههای موسیقی «بداهه»، «ماهور»، «پرهام»، «سهچهار»، «آوای فاخته»، «آوای تکین»، «دلشدگان»، «نغمه مهر» و ...، بخشیدیگر از رزومه این هنرمند، در حوزه آموزش «سنتورنوازی» بهشمار میرود. بررسی فعالیت «فردین فیروزکوهی» بهعنوان نوازنده و مدرس «سنتور»، محور این گفتوگوست.
هنوز از دیدن استاد نفسم در سینه حبس میشود
فردین فیروزکوهی؛ آهنگساز، نوازنده و مدرس سنتور، بابیاناینکه نوازندگی این ساز را از 10سالگی و نزد اساتیدی نظیرِ «غلامرضا مشایخی» و «پرویز مشکاتیان» آغاز کرده و حدود دودهه است در حوزه تدریس و نوازندگی سنتور به فعالیت میپردازد، گفت: «امروز باید شاگردان من و شاگردان استادم که مرا از نهسالگی پشت ساز نشاند و به من نوازندگی ساز آموخت، با یکدیگر مقایسه کنیم و باید بگویم هنوز که هنوز است، وقتی ایشان را میبینم، نفسم میگیرد و این، از روی ترس نیست؛ بلکه از روی احترام به ماهیت موسیقی و خوشقلبی اساتیدم است که انسانهایی مهربان و دوستداشتنی بودهاند». وی که نوازندگی ساز سنتور را پس از ورود به دانشگاه و ادامه تحصیل در گرایش آهنگسازی نزد «اردوان کامکار»، ادامه داده، بااشارهبهاینکه سواد در موسیقی که از مهمترین عواملیست که پس از گذشت زمانی مشخص نوازنده میتواند به آن برسد، افزود: «مبحث دیگری در موسیقی بهنام آناتومی بدن وجود دارد که فرد نوازنده، پس از دریافت آموزشهای تئوری طبق تحقیقات، نواختن ساز و مطالعه و تجارب موجود دراینزمینه به آن میرسد و بهیقین میتوان گفت منِ فردین فیروزکوهی، هرگز پرویز مشکاتیان نمیشوم؛ چراکه آناتومی بدن استاد مشکاتیان را ندارم و مثلاً مضراب ریز زدنم هرگز مانند مضراب ریززدن فرامرز پایور نخواهد شد؛ چون او، آناتومی مشخصی در بدنش داشته که متعلق به شخص خود او بوده و برای من نیست».
هنرجویان امروز موسیقی؛ هنرجویانی خوشقلب، مهربان و تنبل
فیروزکوهی که تحصیلاتش را در مقطع کاردانی، در گرایش نوازندگی سنتور و در مقطع کارشناسی، در گرایش آهنگسازی بهپایان رسانده بااشارهبهاینکه امروز، در حوزه آموزش موسیقی هنرجویان بسیاری هستند که خوب، خوشقلب و مهرباناند؛ اما برخی نیز وجود دارند که فوقالعاده تنبل بوده و دوست دارند بدون تمرین و تمریننکرده به نتیجه نهایی و نواختن ساز برسند، گفت: «شاگردی داشتم که بعد از گذشت چهارهفته از آغاز آموزش، از من سؤال میکرد که آموزشهای من چهزمانی تمام میشود؟ اما من و همنسلانم، هرگز به انتهای کار فکر نمیکردیم». وی باابرازخرسندیازاینکه امروز موسیقی در نسل جدید، بهعنوان یک فعالیت مثبت شناخته میشود و اگر کسی مثلاً در منزل یک پیانو داشته باشد، باافتخار میگوید که من ساز دارم، گفت: «باید پرسید؛ نگاهداشتن یک ساز در منزل چهاندازه بازدهی دارد و اگر قرار باشد که ساز ببینیم، میتوانیم آنرا پشت ویترین مغازههای میدان بهارستان ببینیم و خوشحال شویم و اگر نخواهیم دست به نوازندگی ساز بزنیم، تنها جنبه بصری آن برای ما لذتبخش است». وی باتأکیدبراینکه نسل قبل برای بهدستآوردن هرآنچه امروز دراختیار دارد بسیار زحمت کشیده و بخش اعظمی از مشکلات این نسل، عدمحمایت خانوادهها از فرزندانشان برای رفتن به کلاسهای موسیقی بوده است، گفت: «وقتی برای آموختن سنتور، نزد یکی از اساتید بنام دوران خود رفتم، این دیدگاه را داشت که اگر مدرس موسیقی، هزار هنرآموز دارد، باید از میان آنها 100نفر و از میان آن 100نفر نیز 10نفر را انتخاب کند و پس از گلچینشدن هنرجویانش، به تدریس بپردازد».
بسیاری از هنرجویان موسیقی، برای تمرین وقت نمیگذارند
وی بابیاناینکه درزمانیکه او ساز میآموخت، وضعیت بهگونهای بود که اگر نزد اساتید نامی این ساز حضور مییافت، باید مدتها انتظار میکشید و بعد از گذرِ زمانی قابلتوجه پشت ساز مینشست، گفت: «در مواجهه نخست با برخی اساتید، ایننکته بهچشم میخورد که تنها اجازه میدهند هنرجو پشت ساز بنشیند، اندکی به نوازندگی بپردازد تا استاد به این برسد که مستعد دریافت آموزشهای لازم در حوزه موسیقیست یا نه؛ اما امروز، وضعیت هنرجویان سازهای مختلف بهگونهای رقم خورده که درعیناینکه برخیازآنان زمان زیادی را صرف دریافت آموزشها و انجام تمرین میکنند، برخی نیز وجود دارند که اصلاً برای تمرینها وقت نمیگذارند. درهمیندوران کرونا، شاگردانی را نیز داشتهام که طی چهارسال توانستهاند به نوازندگی حرفهای سنتور بپردازند». وی باابرازتأسفازاینکه امروز برخی از مدرسان موسیقی، حتی به هنرجویانشان نمیگویند هرچندوقتیکبار باید ساز خویش را کوک کنند؛ و بابیاناینکه در مواردی، به هنرجویی برخورد کرده است که چهارسال با ساز بدون کوک به نوازندگی میپرداخته، گفت: «متأسفانه امروز، برخی از هنرجویان حتی در انتخاب ساعات حضور در کلاسهای موسیقی نیز نظر میدهند و گویی این استاد است که باید زمانش را با زمان فراغت هنرجویانش برای آموزش نواختن ساز تنظیم کند و نکته شایانتوجه و قابلتأمل اینجاست که حتی برخی از اساتید و مدرسان موسیقی نیز به اینموضوع تن میدهند».
نظردادن بدون نگاهکردن به دستهای نوازنده رخدادی جدی و تلخ است
فیروزکوهی با ابراز شگفتی از اینکه برخی از مدرسان ساز در بسیاریازموارد بدون گوشسپردن به ساززدن هنرجویان، آنان را تأیید میکنند و حتی ساز ناکوک آنان را برای اجرای موسیقی، خوب و مطلوب میدانند، گفت: «درچنینشرایطی این سؤال مطرح میشود که استاد، چگونه بدون نگاهکردن پنجههای یک نوازنده و بدون ساززدن او، میتواند بگوید که این فرد خوب ساز میزند؟ و جای تأسف است چنین رخدادهایی در موسیقی امروز ما هست و نباید فراموش کرد اینموارد بسیارجدی و تلخ است». وی باابرازتأسفازاینکه هنوز میان اساتید، پیشکسوتان و مدرسان موسیقی کسانی هستند که با وجود فعالیت مستمر دراینعرصه، همچنان به نان شب خود محتاجاند، گفت: «امروز، اساتیدی وجود دارند که با وجود شرایط بد مالی و اوضاع نابسامان اقتصادی، زمانیکه به آنها برای دریافت آموزشهای لازم برای نوازندگی موسیقی مراجع میکنید، از شما در جایگاه هنرجو، پول و شهریهای دریافت نمیکنند؛ چراکه هنوز نگاه اقتصادی به حوزه موسیقی ندارند و میتوان گفت چنین اساتیدی، تنها با دریافت فهم درست از تعریف هنر است که به چنین جایگاهی رسیدهاند».
اساتید بزرگ انتقال مفاهیم سینهبهسینه را وظیفهشان میدانند
وی با تشریح تفاوت موجود میان مفاهیم «هنر برای هنر» و «هنر برای تجارت یا صنعت»، باتأکیدبراینکه بسیاری از اساتید و پیشکسوتان موسیقی، امروز انتقال سینهبهسینه مفاهیم هنری را وظیفهشان نسبت به نسل آینده میدانند، گفت: «اینها میتوانند بهعنوان چهرههای مطرح هنری ماندگار شوند و باید گفت برای اساتیدی مانند پرویز مشکاتیان و فرامرز پایور، چیزی بهنام پول مهم نبود و اگر متوجه میشدند شاگردی از میان شاگردانشان، تمکن مالی را برای حضور در کلاس ندارد، بدوناینکه از او هزینهای دریافت کنند، به تدریس او میپرداختند». وی با تحسین اقدامات انجامشده توسط اساتید بزرگ موسیقی درجهت انتقال آموزشها و مفاهیم اساسی در حوزه سنتور، بابیاناینکه بهخوبی بهیاد دارد در کلاس یکی از اساتید بزرگ سنتور، تابلویی در محل کلاس ایشان بهمنظور دریافت شهریهها نصب شده بود، افزود: «اگر از هنرجویان این کلاس بودید، مبلغ مدنظرتان را در یک پاکت میگذاشتید و آنرا در یک گوشه که توسط خود استاد مشخص شده بود، قرار میدادید و درچنینشرایطی، استاد حتی به مبلغ پول نگاه نمیکرد و نمیپرسید که این پاک برای کیست؟» وی بااذعانبهاینکه بسیاری از اساتید درزمانیکه با شرایط نامطلوب و نامساعد مالی هنرجویانشان مواجه میشدند، از سازهای موجودشان دراختیار هنرجو میگذاشتند و این اجازه را به او میدادند که تا هرزمانیکه شرایط مالی برای آنان درجهت خرید ساز فراهم شد، سازشان دراختیار آنان باشد، گفت: «هنوزهم چنین شرایطی در کلاسهای برخی اساتید وجود دارد و بسیاری از اساتید بزرگ سنتور ایران نیز، اقدامات ارزشمندی را درجهت گسترش دامنه فراگیری سازهای بسیار قدرتمندی مانند سنتور انجام دادهاند که از مهمترین آنها میتوان به معرفی سنتور در لبنان و دیگر کشورهای عربی توسط استاد غلامرضا مشایخی یاد کرد که اعراب او را ساحره السنطور نامیدهاند. سنتور، در کشوری مانند لبنان بهعنوان یکی از سازهای اصلی آموزش موسیقی به کودکان بهشمار میرود؛ درحالیکه هنوز در ایران در بسیاری از کلاسهای آموزش موسیقی، از ساز بلز برای آموزش موسیقی به کودکان استفاده میشود».
بسیاری از اساتید بزرگ موسیقی در میان مخاطبان، گمنام و ناشناخته باقی ماندهاند
وی بابیاناینکه اساتیدی مانند «غلامرضا مشایخی»، از اساتیدی هستند که آموزشهای مکتب ایشان بهشکلی باورنکردنی برای هنرجو اعجابآور است، گفت: «چنین اساتیدی، بهاندازهای خاکی و متواضع هستند که اصلاً نمیتوان رفتار آنان را درمواجههبا هنرجو باور کرد و متأسفانه باید گفت امروز، اساتید بسیاربزرگ و تأثیرگذاری در حوزه سنتور داریم که تأثیرگذار بوده و اقدامات ارزشمندی را دراینزمینه انجام دادهاند؛ اما همچنان در میان مخاطبان موسیقی گمنام و شناختهنشده باقی ماندهاند». وی باتأکیدبراینکه بخش قابلتوجه اساتید موسیقی که امروز در حوزه تدریس سنتور مشغولبهفعالیتاند، زیردستِ چنین اساتیدی پرورش یافتهاند که همه آنها درکنارهم، بهاندازه سرسوزنی از قدرت این اساتید نیستند، گفت: «متأسفانه امروز بسیاری از شاگردان چنین اساتیدی به درجات بالایی در حوزه آموزش موسیقی رسیدهاند؛ اما خود این اساتید، رفتهرفته فراموش شده و کنار رفتهاند. درعینحال، نام و اقدامات ارزشمند آنان هرگز فراموششدنی نیست».
نگاه عمده مخاطبان به هنر، «بوتیکی» شده است
وی باابرازتأسفازاینکه امروز نگاه بخش عمدهای از مخاطبان هنر، به نگاهی بوتیکی مبدل شده، گفت: «برای یک نوازنده واقعی ساز و یک هنرمند واقعی موسیقی، اولین پرندهای که پس از دستزدن به نوازندگی در ساز، در وجودش بالبال میزند، حالِ خوب از نواختن موسیقیست و این یعنی حال یک نوازنده در کنار موسیقی خوب است؛ اما ازطرفیدیگر، برخی اساتید موسیقی هستند که جز کسب پول از این حرفه، به چیز دیگری فکر نمیکنند. کسیکه میخواهد از راه موسیقی پول دربیاورد، هرگز چنین مسائلی برایش مهم نخواهد بود». این مدرس سنتور بااشارهبهاینکه امروز، در برخیازموارد دیده میشود برخی از اساتیدی که به تدریس میپردازند، با نواختن یک برند خاص از ساز به تبلیغ آن برند میپردازند و برای آنان مهم است ساز چهکسی برای تدریس زیردست آنان باشد، گفت: «زمانیکه هنرجویی برای دریافت آموزشهای لازم در حوزه نوازندگی سنتور، سراغ استادی مانند پایور میرفت، برای دریافت سازی با مُهر ناظمی، باید چهار مرحله در آزمون نواختن ساز شرکت و تأییدیه دریافت میکرد و با دریافت تأییدیه برای خرید ساز سراغ استاد ناظمی میرفت و با مجوز، ساز دریافت میکرد؛ اما امروز، متأسفانه وضعیت بهشکلی پیش رفته که هر هنرجویی با هر سطحی از آموزشی که دریافت کرده، میتواند هر سازی را که مدنظر دارد، دریافت کند و با آن به تمرین بپردازد و متأسفانه برخی از اساتید که پس از گذشت سالها نوازندگی و تدریس در حوزه موسیقی دراینمملکت به نقطهای قابلاعتنا رسیدند، با وجود برخی اساتید عصر حاضر، میگفتند که مثلاً اگر ما در دوره ساخت برنامههای رادیویی باعنوان گلهای رنگارنگ، بدون هیچگونه چشمداشت مالی به نوازندگی پرداختیم، اشتباه کردهایم».
شما چهکسی هستید که چنین پولهایی میگیرید؟
فیروزکوهی بااشارهبهاینکه در شرایط کنونی آموزش موسیقی، برخی از اساتید هستند که مثلاً اگر شهریه عادی برای آموختن ساز سنتور برای سایر اساتید 100هزارتومان است، شهریه کلاسهای آنها به 450هزارتومان میرسد و دراینشرایط، علاقهمندان به شرکت در کلاسهای چنین اساتیدی صف میکشند، گفت: «اگر بخواهید دقیق شیوه تدریس این اساتید در کلاسهایشان را بررسی کنید، میبینید بهجای آموختن سنتور به هنرجو، پیانو یاد میدهد و باید پرسید درچنینشرایطی که بسیاری از اساتید بنام ساز سنتور، چنین شهریههایی از هنرجویانشان دریافت نمیکنند، شما چه جایگاهی دارید که چنین پولهایی میگیرید؟» وی بااشارهبهاینکه نمیتوان بهصرف ساخت یک یا دو قطعه موسیقی پاپ، نوازنده را نوازندهای سطح بالا و درجهیک بهحساب آورد یا با انتشار دو یا سه آلبوم هم نمیشود درمورد جنس موسیقی ساختهشده توسط یک فرد نظر داد، گفت: «در بسیاریازموارد، دیده میشود حتی نوازندگی چنین افرادی، به درجه عادی یک نوازنده معمولی نیز نرسیده است و حتی تکنوازیهای ارائهشده توسط برخی از این نوازندگان، درحد یک تکنوازی نرمال نیست؛ حتی نمیتوان به آلبومهای منتشره از اینافراد، به این چشم نگاه کرد که شما، مثلاً زمانیکه در جاده درحالرانندگی هستید، از شنیدن موسیقی آنان لذت ببرید». وی باانتقاداز برخی از رفتارها در حوزه آموزش موسیقی میان برخی از مدرسان حوزه موسیقی باابرازتأسفازاینکه امروز، دیده شود که مثلاً بسیاری از اساتید موسیقی، یکدیگر را قبول ندارند و ایندرحالیستکه همه آنها درکنارهم و حتی در یک آموزشگاه به ارائه آموزشهای موسیقی میپردازند، گفت: «شما بهخوبی اینموضوع را میبینید که بسیاری از اساتیدی که درکنارهم در یک آموزشگاه درس میدهند، وقتی در کلاسهای خصوصیشان نام استاد دیگر را میبرید، میگویند که او را نمیشناسند و صحبتی درمورد همصنفانش نمیکنند».
عکس: مینا قانع
امین کردبچه چنگی