ادوارد هاپر میگوید: «هیچ میزانی از تدبیر ماهرانه نمیتواند جانشین عنصر اساسی تخیل شود». تفکر خلاق، فرآیند پرورش تخیل ماست که به ما امکان میدهد «تفکر خارج از چهارچوب» داشته باشیم. تفکر خلاق، توانایی تفکر متفاوت برای دیدن مسائل یا مشاهده آنها از زاویه و دیدگاهی جدید است. در جهانی که بهطور مداوم درحال تغییر است، اطلاعات جدیدی بهوجود میآید و دیگر امکان حل مسائل امروز با راهحلهای دیروز وجود ندارد. در ابتدا لازم است به این چند سؤال پاسخ دهیم: چرا باید خلاق باشیم؟ چرا قاعدهها را به چالش بکشیم؟ چرا خطر شکستخوردن را تحمل کنیم؟ خلاقیت همیشه به معنای واقعبین بودن نیست. در مورد شکستن مرزهای ذهنی است. اینکه بتوانیم ذهن خود را برای تفکر خلاق آموزش دهیم به ما کمک میکند تا روشهای جدید و تازه اختراع کنیم، مشکلات را حل کنیم، چیزهای جدید خلق کنیم و ارتباط برقرار کنیم. خلاقیت امری لذتبخش، ضروری و در دسترس همگان است و بهقول «راجر فون اک»: «تفکر خلاق، کامجویی زندگی ذهنیمان است» و حال بازمیگردیم به سؤال اصلی؛ اینکه چگونه خلاق باشیم؟ یا درواقع پرسش درستتر اینکه چگونه خلاقیت خود را تقویت کنیم؟ «رابرت اپستین»؛ نویسنده کتاب «بازیهای خلاقیت»، میگوید: «برای اینکه واقعاً خلاقیت خود را رها کنید، باید دانش خود را با شرکت در کلاسی خارج از حوزه تخصصی خود یا خواندن کتاب و مجلات در زمینههای نامرتبط گسترش دهیم». از آنجا که همه دانشها به هم مرتبط هستند، با انجام این روش خلاقتر خواهید بود و بهاحتمالزیاد قادر خواهید بود ایدههای مختلف را با مهارتهای گستردهتر یا قرار گرفتن در معرض تجربیات مختلف به هم مرتبط کنید. یک راه عالی برای پرورش مهارتهای نوآوری درونی، تمرین روزانه آنهاست. ذهن خلاق خود را بهعنوان یک ماهیچه در نظر بگیرید، باید هرروز آن را بهکار بگیرید وگرنه آن را از دست خواهید داد. هرروز با یک کار خلاقانه کوچک تمرین کنید. اگر زمان زیادی ندارید، این کار میتواند یک تمرین کوتاهمدت باشد؛ اما راهی عالی برای پرورش خلاقیت شماست. تاکنون روشها و تمرینات بسیاری برای پرورش و شکوفایی خلاقیت توسط اندیشمندان و کارشناسان خلاقیت پیشنهاد و تجربه شده است. منتها پیش از آنکه به سراغ تمرینها برویم؛ ذکر این مطلب ضروریست که برای بیشتر کارهایمان نیازی به خلاق بودن نیست، اما زمانیکه ضرورت پیدا میکند به چیزی دیگر فکر کنیم، نگرشهایمان مانع ایجاد میکنند. این موانع یا درواقع قفلهای ذهنی را به دو روش میتوان باز کرد. اولین روش آگاهی نسبت به آنهاست و بعد فراموشی موقتی آنها برای تولید ایدههای جدید. بدون توانایی فراموشی موقتی آنچه میدانیم، ذهن ما انباشته از پاسخهای حاضر و آماده باقی میماند و هیچگاه فرصت طرح پرسشهایی را نمییابیم که ما را به مقصدهای جدید رهنمون شود؛ ازآنجاییکه همه نگرشهایی که قفلهای ذهنی را میسازند اکتسابی هستند، یک کلید برای بازکردن آنها، از یاد بردن موقتی آنها، یعنی خالی کردن فنجان ذهنیمان است. اگر برای کار، مدرسه یا یک پروژه شخصی نیاز به خلاقیت داشته باشید و بخواهید خلاقتر بودن را تمرین کنید، توجه شما را به چند مورد از کاربردیترین آنها جلب میکنم
مشاهده متمرکز
مشاهده متمرکز روشی قدرتمند برای بهدست آوردن دانش ارزشمند در مورد جهان و مهارتی مهم برای همه مبتکران، هنرمندان و نقطه شروع تمامی تلاشهای خلاقانه است. نوآوران بزرگ در همه زمینهها از مشاهده متمرکز برای شناسایی فرصتها و حل مشکلات استفاده میکنند. منتها انجامدادن مشاهدات متمرکز بهتنهایی کافی نیست؛ بلکه باید روش مؤثری برای جذب و تثبیت شدن آنها پیدا کنیم. هنرمندان اینکار را با حفظ مشاهداتشان به روشهای زیاد و متفاوتی انجام میدهند. آنها آنچه را تجربه کردهاند در نقاشیها، عکسها، حرکات رقص و کلمات بیان میکنند. مستندسازی و ثبت اطلاعات به انواع روشها ابزار شایانتوجهی هنگام خلق ایدههاست.
پرسیدن سؤالات بیشتر
پرسیدن سؤال راهی عالی برای یادگیری بیشتر در مورد جهان است. یک راه خوب برای شناخت بیشتر و هماهنگ شدن با دنیای اطرافتان ایناستکه درباره همهچیز سؤال بپرسید؛ حتی اگر فکر میکنید احمقانه بهنظر میرسند. این استراتژی به شما کمک میکند تا به یادگیری و جمعآوری اطلاعات جدید ادامه دهید. همانطورکه در مورد جهان و افرادیکه در آن زندگی میکنند اطلاعات بیشتری کسب میکنید، دانش بیشتری برای یادگیری خواهید داشت. یادگیری بیشتر منجر به ایدههای نوآورانهتری میشود و پتانسیل خلاقیت شما را افزایش میدهد.
بازآرایی مسئله
ما در حال ایجاد کادرهایی برای آنچه در طول روز میبینیم، میشنویم و تجربه میکنیم هستیم و این کادرها هم به ما اطلاعات میدهند و هم محدوده تفکر ما را تعیین میکنند. قابلیت پرسش و تغییر چهارچوب دیدگاه، راهنمای مهمی برای ارتقا تخیل ماست، چون دیدگاههای کاملاً متفاوتی را آشکار میکند. هنگام برخورد با انواع چالشها، توانایی دیدن موقعیتها بااستفادهاز چهارچوبهای مختلف از اهمیت ویژهای برخوردار است.
چه میشد، اگر ...
پرسش «چه میشد، اگر ...» روشی آسان و درعینحال قدرتمند برای بهحرکتدرآوردن قدرت تخیل و آشکار کردن دیدگاههای متفاوت است. دو مرحله ساده دارد. مرحله اول صرفاً بپرسید «چه میشد، اگر ...» و بعد پرسش خود را با یک شرط، یک ایده یا موقعیتی در تناقض با واقعیت به پایان ببرید. مرحله دوم، به پرسش «چه میشد، اگر ...» پاسخ دهید. مثلاً بپرسید چه میشد اگر شخص دیگری مسئله شما را حل میکرد؟ چگونه این شخص مثلاً سقراط، مادربزرگتان، لئوناردو داوینچی، مادر ترزا و یا چارلی چاپلین به حل آن میپرداخت؟ چه فرضیاتی را بهوجود میآورد؟ چه محدودیتهایی را نادیده میگرفت؟ چه چرخش بهخصوصی در آن ایجاد میکرد؟ چه تغییرات نوآورانهای بهوجود میآورد؟
بهچالشکشیدن قواعد
اگر تنها لازمه خلق ایدههای جدید ساخت الگوها بود، همه ما نوابغی خلاق بودیم. تفکر خلاق نهتنها سازنده بلکه تخریبکننده نیز هست. تازمانیکه الگوهای روزمره را تخریب نکنیم ساخت الگوهای جدید امکانپذیر نیست. تفکر خلاق ارزیابی و بازی با دانستههایمان است و این بهمعنی بیرون آمدن از یک الگو برای ساخت الگوی جدید است. راهبردی خلاقانه و مؤثر. هر پیشرفتی مرهون به چالش کشیدن قوانین و آزمودن رویکردی جدید است. یکی از هیجانهای بزرگ زندگی ترک تعلقخاطر به ایدهایست که قبلاً گرامی بوده است. وقتی چنین اتفاقی رخ دهد، آزادید تا بهدنبال ایدههای جدید بروید.
متخصصشدن
راز موفقیت استثنایی در توانایی طبیعی نیست؛ بلکه در تمرین عمدی نهفته است. درواقع، تحقیقات نشان میدهد که درجهیک بودن در هر کاری مستلزم 10000ساعت تمرین است. بااینحال، این فقط تکرار یک کار مشابه نیست. این کار باید شامل فشار آوردن به خود برای تسلط بر وظایفی باشد که کمی فراتر از تواناییهای شماست. قبل از اینکه بتوانید درآنزمینه خلاق باشید، باید در یک زمینه متخصص شوید. خالقان موفق فقط دانش را دوست ندارند، بلکه تشنه آن هستند. آنها نمیتوانند از پرسیدن سؤال دست بردارند و همیشه فراتر از آنچه از معلمها و کتابها یاد گرفتهاند میروند.
رهاکردن کار ناتمام
کاری را انجامنشده رها کنید. اگر در پایان روز کاری را کمی ناتمام رها کنید، ممکن است از روز بعد شروع به کار آسانتر باشد. اینمورد به این دلیل است که رشتههای شناختی در ذهن شما معلق ماندهاند و همانطور که به فعالیتهای غیرکاری خود ادامه میدهید ممکن است ضمیر ناخودآگاه شما به آنها بچسبد و بینش ناگهانی به شما بدهد.
خندیدن و طنزپردازی
خنده و شادی بهترین احساسات برای دورکردن ذهن شما از موقعیتهای استرسزا هستند. پس از کاهش استرس، مهارتهای تفکر خلاق بهتر و انرژی بیشتری خواهید داشت تا دوباره به روشی خلاقانهتر به کار بپردازید. اگر بتوانید به چیزی بخندید، احتمال بیشتری دارد قوانینی را که به آن مشروعیت بخشیدهاید به چالش بکشید و شاید هم بتوانید جایگزین پیدا کنید. اگر از همان نحوه تفکری استفاده کنید که در طنز بهکار میبریم؛ یعنی ایدهها را در بافتهای جدید قرار دهید، به دنبال ابهام باشید، ایدهها را ترکیب کنید سؤالهای غیرعادی بپرسید، قوانین را به تمسخر بگیرید و آن را در حل مسئله بهکار ببرید، در آنصورت احتمال زیادی دارد که رویکردهای تازهای درباره چیزی بیابید که برایش کار میکنید. ممکن است طنز مسئله شما را حل نکند، اما شما را در خلقوخوی بهتری قرار میدهد و به شما امکان میدهد آزادانهتر فکر کنید و مشکلات خلاقانه را بهتر حل کنید.
رؤیاپردازی
برخی از مطالعات ارتباط بین رؤیاپردازی و خلاقیت را نشان دادهاند. این منابع دریافتند که هرچهبیشتر رؤیاپردازی کنید، ایدههای خلاقانهتری دریافت میکنید. اگر فعالانه برای تمرین رؤیاپردازی و تخیلکردن وقت بگذارید، این مهارت در آینده برای شما آسانتر خواهد شد. این امر مغز شما را به چالش میکشد تا منطق را فراموش کند و به روشی سرگرمکننده در مورد چیزها فکر کند که برای ایدهپردازی عالیست. خیالپردازی و خلاقیت برای افراد مختلف معانی متفاوتی دارد، بااینحال، این قطعاً روشیست که درصورت تمرین مکرر افکار خلاق شما را تقویت میکند.
بهتصویردرآوردن افکار
ابزارهای بصری برای گرفتن ایدههای جدید عالی هستند. اگر برای یک پروژه به خلاقیت نیاز دارید، سعی کنید با طراحی یا درستکردن کلاژ تمام افکار خود را بهصورت تصویری روی کاغذ بیاورید. اینکار به شما کمک میکند تا افکار خود را با دید جدیدی ببینید و برای دریافت ایدههای خارج از چهارچوب عالیست. همچنین میتوانید برای یافتن ایدههای جدید فیلم تماشا کنید. تماشای فیلمهای تحسینشده و فیلمهای مستقل راههای جایگزینی برای تفکر و خلاقیت را به شما نشان میدهد. شما میتوانید این ایدهها را در نظر بگیرید و در کار خود اعمال کنید. محرک بصری بهراحتی قابلیادآوری است و به شما کمک میکند تا کارهای خلاقانه خود را بهبود بخشید.
قدمزدن در طبیعت
طبیعت این توانایی را دارد که خلاقیت شما را افزایش دهد. وقتی در طبیعت هستیم، معمولاً استرس کمتری داریم و روی لحظه حال تمرکز میکنیم. اگر آرامتر باشیم و نگران استرسهای روزمره زندگی نباشیم، تمرکز روی ایدههای بزرگ و موضوعات خلاقانه برایمان آسانتر میشود. پیادهروی روزانه در طبیعت باعث تقویت افکار و تفکر خلاق مغز شما میشود.
مرتبکردن فضای پیرامون
مرتب کردن و ایجاد یک فضای کاری شفاف برای ذهن بسیارمهم است. اگر در یک فضای نامرتب کار کنید، بهاحتمالزیاد احساس استرس، عدم تمرکز و حتی خستگی خواهید داشت. وقتی فضا را خالی میکنید و آنرا از اشیایی پر میکنید که شما را خوشحال میکنند، محیط بهتری برای شما خواهد بود تا ایدههای جدیدی در آن ایجاد کنید. سعی کنید حداقل یکبار در هفته فضای خود را مرتب و تمیز کنید تا مطمئن شوید که در یک محیط بهینه برای یک کار خلاقانه کار میکنید.
تغییر فضا و زمان انجام کار
اگر احساس میکنید در پروژهای به مشکل برخوردهاید، انجام آن در زمانی متفاوت از زمانیکه قبلاً روی آن کار میکردید میتواند مفید باشد. برای برخی، این ممکن است بهمعنای ساعات خارج از کار باشد، اما ثابت شده است که واردکردن یک مشکل در یک محیط جدید به شما کمک میکند تا به روشی متفاوت با آن برخورد کنید. این همچنین زمانی نتیجه میدهد که محیطی را که معمولاً در آن کار میکنید تغییر دهید.
استراحت بیصدا
(اختصاص دادن زمانی برای تنهایی و تفکر)
سروصدای اضافی یا «آلودگی صوتی» زمانیست که مغز شما دائماً اطلاعات جدید را از منابع خارجی مصرف میکند و فرصتی برای استراحت ندارد. فکرکردن در سکوت میتواند مغز شما را تنظیم مجدد کند و خلاقیت را تقویت کند. درست مانند استراحت بعد از ورزش، مغز به زمان نیاز دارد تا از فشار کاری خود خارج شود؛ این یعنی استراحت بیصدا که روشی عالی برای بهبود کار خلاقانه و کاهش استرس در همان زمان است.
تماشای سخنرانیهای TED یا شنیدن پادکست
مهم نیست به چه موضوعی علاقه دارید، همیشه یک گفتگوی مرتبط وجود دارد تا به شما در یافتن ایدههای جدید کمک کند. آنها همچنین در ارائه دیدگاههای جدید عالی هستند و میتوانند کمک کنند هر دو طرف یک موضوع را ببینید. پادکست یکی دیگر از راههای عالی برای برانگیختن افکار خلاق است. یک پادکست کمک میکند تا در مورد یک موضوع جدید اطلاعات بیشتری کسب کنید، بنابراین ایدههای جدیدی برای کار کردن به شما میدهد.
گوشکردن به موسیقی
بسیاری از مطالعات تأثیر موسیقی بر خلاقیت را بررسی کردهاند. درحالیکه این مورد میتواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد، تحقیقات نشان میدهد که برای بسیاری از ما «موسیقی شاد» یا «آهنگهای کلاسیک» میتواند به تفکر واگرا و کارایی خلاق کمک کند. تفکر واگرا به ما امکان میدهد پیوندهای غیرمنتظره ایجاد کنیم و همچنین کمک میکند تا اطلاعات را تغییر دهیم که برای تقویت کار خلاقانه عالیست. سعی کنید با موسیقی کار کنید و ببینید چه احساسی دارید. اگرچه بسیاری از موسیقیهای مختلف لذت میبرند؛ اما اغلب پیشنهاد میشود در حین کار به موسیقیهای متن یا آهنگهای بدون کلام گوش کنید؛ زیرا موسیقیهای با کلام میتواند باعث حواسپرتی شود.
تولید ایدههای فراوان و ترکیبکردن آنها
اگر نیاز به تولید سریع ایدههای جدید دارید، میتوانید از روشهای خاصی برای تولید آنها استفاده کنید. با روشهایی مانند نقشههای ذهنی و فهرستها، میتوانید افکار را در سریعترین زمان ممکن از ذهن خود خارج کنید تا فرصتی برای گمانهزنی در مورد آنها نداشته باشید. سپس میتوانید به این لیستها نگاه کنید و خوب و بد را انتخاب یا ایدهها را برای پروژه خود ترکیب کنید.
همراهداشتن دفترچه یادداشت
همراهداشتن دفترچه یادداشت برای ثبت افکار تصادفی روزانه عالیست. اینکار به آزادسازی پتانسیل خلاقانه کمک میکند و هرزمانکه در مسیر خلاقیت قرار میگیرید، همیشه گنجینهای از اطلاعات جمعآوری شده دارید؛ حتی میتوانید نقلقولهای موردعلاقه خود را از نویسندگان، خطوطی از موسیقی یا الهام از نقاشیها را جمعآوری کنید. هرگز نمیدانید چه چیزی در آینده برای شما مفید خواهد بود. اگر طرفدار نوشتن نیستید، میتوانید از ضبط صدا برای ضبط ایدهها حتی زمانیکه در حال حرکت هستید استفاده کنید.
بازیکردن
با أسباببازیهای کودکان بازی کنید. بازیهای کودکانه واقعاً در ایجاد ارتباطات جدید خوب هستند. هنگامیکه بازی میکنید، ذهن شما میتواند سرگردان باشد و ناخودآگاه شما، زمانی برای کار کردن دارد. به همین دلیل است که مرخصی از کار برای شکوفا شدن خلاقیت ضروری است.
ساختن شبکه خلاق (همنشینی با افراد خلاق)
ایدههای جدید در محیطهای سازگار و همسان رشد نمیکنند یک راه عالی برای بهدست آوردن ایدههای خلاقانه ایناستکه اطراف خود را با افراد متنوع و جالب که خلاقیتهای متفاوت، طرز فکر و ایدههای متفاوتی دارند احاطه کنید. فرقی نمیکند افراد خلاق را حضوری ملاقات کنید، برای جلسات همکاری دعوت کنید، یا خلاقان را بهصورت آنلاین برای آشنایی با ایدههای جدید، در لپتاپ خود دنبال کنید، راههای زیادی برای یافتن دیگران وجود دارد. یکی از بهترین راهها برای ایجاد شبکه خلاقانه ازطریق اپلیکیشنهای رسانههای اجتماعی مانند اینستاگرام است. این برنامهها تلفن شما را با ایدههای بصری جدید پر میکنند و همیشه منبعی برای الهامگیری جدید خواهید داشت. درضمن، پست کردن کار شما نیز میتواند به دیگران کمک کند.
آزمایش فکری
آزمایش Gedanke یا «آزمایش فکری» یک فعالیت ذهنیست که میتوان برای تشخیص نتایج بالقوه ایدهها انجام داد. آزمایشهای فکری اغلب توسط بسیاری از متفکران بزرگ مورداستفاده قرار میگیرند و میتوانند به نتایج محکمی برای مسائل بهظاهر غیرممکن منجر شوند، مانند ایده سفر با سرعت نور انیشتین که درنهایت به نظریه نسبیت منتهی شد. آزمایشهای فکری بسیار ساده هستند. یک سناریو تصویر کنید. مشکل خلاقیت شما چیست؟ مشکل را در ذهن خود مجسم کنید. برای غلبه بر چالشها چه اقداماتی میتوانید انجام دهید؟ چه چیزی مانع خلاقیت شما میشود و چگونه آن را حذف میکنید؟ اقدامات خود را فهرست کنید. فهرست کردن یک نقشه ذهنی یا یادداشت کردن مراحل کار میتواند مفید باشد. نتیجه را ببینید. بعد از اقدام شما چه اتفاقی میافتد؟ چه حسی دارید؟ پس از اینکه خلاقیت خود را رها کردید، خود را در حال رسیدن به هدف و نتیجه نهایی مجسم کنید.
شروع کار با نگاهی به پایان آن
اشکال بزرگ بسیاری از افراد خلاق ایناستکه هرگز پروژههای خود را تکمیل نمیکنند. مهم نیست چقدر پیشرفت میکنند، همیشه در تلاش برای کمال، چیزهای جدیدی برای تغییر یا اضافه کردن پیدا میکنند. الیزابت گیلبرت، نویسنده کتاب جادوی بزرگ، تأکید میکند که «هیچچیزی که خلق کنید، بینقص نخواهد بود. حتی اگر فکر میکنید به کمال رسیدهاید، شخص دیگری میتواند به کار شما نگاه کند و دهها اشتباه را در آن تشخیص دهد». بااینحال، این مسئله اشکالی ندارد؛ زیرا هدف از فعالیتهای خلاقانه، ایجاد و نه کامل کردن آنهاست. برای اجتناب از این مسئله تعیین یک ضربالاجل دقیق لازم است. ممکن است بهکندی و با حواسپرتی شروع به کار کنید؛ اما بهمحض نزدیکشدن به ضربالاجل، کارها را آماده میکنید.
رهانکردن کار روزانه
برای خلاقانه زیستن، نیازی نیست که هنرمندی تماموقت شوید و همه چیزهای دیگر را در زندگی به خطر بیندازید تا روی هنر خود سرمایهگذاری کنید. درحالیکه افراد زیادی وجود دارند که این روش برای آنها کار میکند (بهآنها پاسخ میدهد)؛ اما این واقعیت نادیده گرفته میشود که شما میتوانید یک شغل تماموقت و روابط پایدار داشته باشید، در فعالیتهای دیگر شرکت کنید و همچنان بسیار خلاق باشید. نکته کلیدی ایناستکه خلاق بودن را به بخشی از زندگی روزمره خود تبدیل کنید.
کنجکاوبودن
داشتن ذهنی باز برای ایدههای جدید یکچیز است، جستجوی فعالانه و تهاجمی برای یافتن آنها چیزی دیگر. کاشف باشید و بهدنبال ایدههای بیرون از حوزه کاری خود بگردید. کاشف خوب آگاه است که جستوجوی ایدههای خوب مثل جستوجوی طلاست. اگر در همان مکانهای قدیمی بهدنبال آن بگردید، رگههای خالی مییابید؛ اما اگر از مسیر گذشته خارج شوید، امکان افزایش شانستان برای یافتن معدن ایدههای جدید افزایش مییابد. هرچه منابع پراکندهتر باشند احتمال یافتن ایدههای جدید بیشتر است.
پیداکردن الهام
لحظههایی از روز خود را صرف کنید تا کاری را که انجام میدهید، متوقف کنید و از اشیاء و اطرافیان خود الهام بگیرید. شما میتوانید در یک فروشگاه رایانه، هنگام خرید مواد غذایی، یا حتی در حال وبگردی باشید. آیا چیزی وجود دارد که به نظر شما برجسته باشد؟ چندبار در روز یکدقیقه وقت بگذارید و کاری را که انجام میدهید متوقف کنید و از اطرافتان الهام بگیرید. گاهی هم این منبع الهام میتواند شخص و یا کتابی باشد. بههرحال این منبع هر چیزی که باشد میتواند شما را ترغیب کند تا برای درک آنچه رخ میدهد، دنبال یافتن بیش از یک معنا باشید. یافتههای خود را در دفتر یادداشتتان ذخیره کنید.
یادگیری یک زبان جدید
تحقیقات نشان میدهد که افراد چندزبانه خلاقتر از افراد تکزبانه هستند. زبانهای دیگر نیز کلمات و راههای متفاوتی را برای بیان ایدهها ارائه میدهند.
سفر به مکانهای دیگر
ازآنجاییکه خلاقیت شما با نحوه سیمکشی مغز شما مرتبط است، مهم است که ذهن خود را با مناظر، صداها، مزهها، بوها و تجربیات جدید تحریک کنید. ازطریق یک تجربه فرهنگی جدید، خود را در معرض دیدگاهی کاملاً متفاوت قرار دهید. تیز نگهداشتن حواس به سیناپسهای مغز اجازه میدهد تا به روشهای جدیدی فکر کنند. «آدام گالینسکی»؛ استاد دانشکده بازرگانی کلمبیا، که تحقیقاتش بر ارتباط شناختی بین سفر بینالمللی و خلاقیت متمرکز است، میگوید: «تجارب خارجی هم انعطافپذیری شناختی و هم عمق و یکپارچگی فکر و نیز توانایی ایجاد ارتباط عمیق بین اشکال مختلف را افزایش میدهد». او نهتنها بر اهمیت رفتن به مکانهای مختلف، بلکه بر غوطهور شدن در فرهنگ آنها تأکید میکند. با درگیرشدن با هنر، آشپزی و مردم محلی، به خود اجازه میدهید تا واقعاً روشهای جدیدی از تفکر را بیاموزید که بعداً میتوانید در ایدههای خود از آنها استفاده کنید.
مطرحکردن ایدههای خود با دیگران
صحبتکردن یک مهارت مهم است، بهخصوص اگر خلاق یا نویسنده هستید. این مهارتیست که باید اغلب تمرین شود؛ نهفقط برای اهداف خلاقیت، بلکه همچنین برای اطمینان از اینکه میتوانید ایدههای خود را بهروشنی بیان کنید. اگر برای تمرین طرح ایدههای خود وقت بگذارید، به شما کمک میکند تا آنها را از دید دیگری ببینید. مطرحکردن ایده میتواند به شما کمک کند یکقدم به عقب بردارید و از منظری جدید به ایده نگاه کنید. اینامر بهویژه زمانی صدق میکند که این ارتباط، طرز تفکر شما را به چالش بکشد. اگر اطراف خود را با افراد همفکر احاطه کنید، ممکن است در دام سوگیری تأیید بیفتید، جاییکه هرگز ایرادات کار خود را نمیبینید؛ زیرا همه از قبل با شما موافق هستند. اگرچه پذیرش انتقاد میتواند سخت باشد، اما شما را مجبور میکند به روشهایی فکر کنید که قبلاً هرگز فکرش را نمیکردید. این راهی عالی برای بررسی کار شماست؛ اما همچنین به تقویت ایدههای جدید و افکار خلاقانه نیز کمک میکند. دوستان و همکاران منبع ارزشمندی از الهامات خلاق هستند، اما اغلب فراموش میشوند. صحبت با دوستان و بحث درباره ایدهها میتواند به شما کمک کند تا توصیههایی برای بهبود ایده جدید خود دریافت کنید. نمیتوانید حدس بزنید چه کسی ایده بزرگ بعدی شما را ارائه خواهد کرد. ممکن است پیشنهادهای جدیدی دریافت کنید؛ اما حتی طرح ایده خود و بیان آن با صدای بلند به شما کمک میکند دیدگاه جدیدی نسبت به آن پیدا کنید. ثابت شده است که بهترین راه برای افزایش درک شما از یک ایده، توضیح آن به شخص دیگریست. اینکار دانش شما را درمورد پروژه خلاقانه خودتان بهبود میبخشد و تفکر واگرای شما را برای پیوندهای جدید نیز باز میکند. طیف وسیعی از نکات و ترفندها وجود دارد که به شما کمک میکند به جریان خلاقیت خود بازگردید. دراینمقاله فقط به بخشی از آنها اشاره شده است. برای پذیرفتن ایدههای جدید نیازی به خلاقیت طبیعی ندارید؛ فقط باید مشتاق و پذیرای آنها باشید.
فرشته سعیدی