کد خبر:
293046
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۱ دوشنبه ۲۲ اسفند -
07:16
بهنوش بختیاری؛ کمدینی که میخواست جدی گرفته شود
بهنوش بختیاری که در سینما و تلویزیون بهعنوان بازیگر و گاهی نیز منشی صحنه حضور دارد، مدرک کارشناسی خود را در رشته مترجمی زبان فرانسه از دانشگاه آزاد اسلامی گرفت و با نقش کوتاهی در فیلم «پشت دیوار شب» ساخته مهران تائیدی در سال 1376 وارد سینما شد. او جستهوگریخته در نقشهای کوتاه در سینما حضور داشت و دراینمیان در بعضی پروژهها هم در سمت منشی صحنه فعالیت میکرد که «مهمان مامان» ساخته داریوش مهرجویی، ازآنجمله است. حضور بختیاری در تلویزیون و در مجموعههای طنز بیشتر به دیدهشدنش کمک کرد و با حضور در سریالهایی طنز نظیرِ «خانهبهدوش» ساخته رضا عطاران و «شبهای برره» ساخته مهران مدیری بهشهرت رسید. او در سینما «قلعه یاسین»، «کیشومات»، «شبانهروز»، «زندگی شیرین»، «دو خواهر»، «دهرقمی»، «ازمابهتران»، «عروسک»، «دلقکها»، «حلقههای ازدواج»، «ازدواج در وقت اضافه»، «هرچی خدا بخواد»، «قبرستان غیرانتفاعی»، «سهنفر روی یک خط»، «زنها شگفتانگیزند»، «داماد خجالتی»، «اخراجیها 3»، «آژانس ازدواج»، «ساعت شلوغی»، «تو و من»، «بازگشت به آینده»، «عملیات مهدکودک»، «کالسکه»، «ساکن طبقه وسط»، «پنجستاره»، «دوربین»، «دزد و پری»، «دریاکنار»، «باورم کن»، «من»، «مشکل گیتی»، «50 کیلو آلبالو»، «مرداد»، «انزوا» و ... را بازی کرده است. در قاب تلویزیون هم مجموعههای «هزاران چشم»، «فرمان»، «جایزه بزرگ»، «باغ مظفر»، «چارخونه»، «زندگی بهشرط خنده»، «عید امسال»، «دارا و ندار»، «چهارچرخ»، «مسیر انحرافی»، «خداحافظ بچه»، «خوب بد زشت»، «محله گلوبلبل» و ... را در کارنامه کاریاش ثبت کرده است. او ازآندست بازیگرانیست که انگ یکنوع شخصیت و نقش به آنها خورده و سالهاست در مسیری موفق؛ اما بیفرازوفرود جلو میروند. او سالهاست در کارهای مختلفی در سینما و تلویزیون بازی کرده اما نقشهایی که بتوان گفت در آنها درخشیده است، آنقدرها زیاد نیستند. حضور او در فیلمهایی که محلی از طنز و شوخی برنمیداشتند، عجیب نبود و تازگی نداشت؛ اما آنچه باعث شد قدرتش برای منتقدان دراینشکل نقشها محرز شود، فیلم «من» بود که او در نقشی مکمل؛ اما با ویژگیهایی خاص، یک خانم مذهبی را بهخوبی جانبخشی کرد و نشان داد اگر به او اعتماد شود، میتواند توانمندیهای پنهانش را بیشتر و بهتر و البته متفاوتتر بهنمایش بگذارد. در مصاحبهای درباره حضورش دراینفیلم گفته است: «قبل از اینکار، هرگز این اعتماد به من نشده بود. وقتی کار سهیل بیرقی را بازی کردم، واقعاً ازهمهنظر و حتی ازنظر روحی به فروپاشی رسیده بودم. احساس میکردم در کارم شکستخوردهام، تاچهاندازه توان دارم؛ این نقشهای کمدی که وقتی بازی میکنم اینهمه انرژی از من میگیرد، علاوهبر بازیکردن چنین نقشهایی؛ باید فیلمنامه آن نقشها را نیز مینوشتم؛ چون به من نقشهایی داده میشد که متکیبر ذات خودم بود؛ مثلاً سه دو یک ... یکچیزی بامزهای باید میگفتم! بینهایت اینکار سخت است. بهیاد دارم وقتی میرفتم سر کار، طومارطومار مینوشتم. شاهد دارم که بهنوش خودش برای نقشهایی که بازی میکند متن پیدا میکند و مینویسد. خب همه اینها فشار بود روی من؛ بعد میدیدم بهرغم زحمتی که میکشم، نتیجه کارم هم خیلیخوب نبود». او البته حضورهای جدی و متفاوت را در کارهای دیگری هم تجربه کرده است؛ «پنجستاره» یکیازآنهاست. اگر قرار باشد یکی از بازیهای فراموشنشدنی بهنوش بختیاری را به کسی پیشنهاد دهیم، بهتر از حضورش در اولین ساخته بلند سینمایی مهشید افشارزاده نخواهیم یافت. او در نقش کارگر هتلی که در بخش خدمات کار میکند و در دوراهی ازدواج مجدد و نگهداری از فرزندش (از ازدواج اولش) مانده، چنان در مسیر شادی و غم، پاساژ عوض میکند که غافلگیرانه هر بینندهای را شوکه خواهد کرد؛ یادتان بیاورید که چطور آهنگهای هندی را حین تمیزکاری اتاقهای هتل زمزمه میکرد. دربارهاش میگوید: «همهچیز برمیگردد به متن خوب و شخصیتپردازی درست. من انتظار دارم همه کارگردانها بهگونهای بازیگر را هدایت کنند که چنین اتفاقهایی شکل بگیرد. اگر یکنوع از بازی را مدنظر دارند، حتماً اینموضوع را به بازیگرشان بگویند و او اگر پتانسیل داشته باشد، حتماً میتواند این خواسته را اجابت کند. منظورم ایناستکه کارگردانها به تصورات ذهنی خودشان از بازیگری که در یک قالب خاص شناخته شده، بسنده نکنند. زری، یک شخصیت شیرین است که برای خندهداربودنش تلاشی نکرده و این ویژگی برای او یک خصوصیت ذاتی بهحساب میآید. اگر من در کار مهران مدیری یک بازی اگزجره داشته باشم، صرفاً به سبک کاری این کارگردان برمیگردد. او از جمله کسانیست که فانتزی کار میکند و بازیگر باید برایش مثل شخصیتی کارتونی باشد. در پنجستاره اما کارگردان از من چیز دیگری میخواست. دراینسالها عمدتاً یکجور بازی تکراری از من خواستهاند. البته تلاشم را برای متفاوتبودن بهخرج دادهام که در فیلمی مثل خوب بد زشت مشهود است. در فیلم قبرستان غیرانتفاعی هم لهجه گرفتم و ... خلاصه تلاش کردم کاراکترهای کمدیام هم با یکدیگر فرق داشته باشند». بااینحال جنس کمدی او شیرینیِ خاصی دارد که بیشک بخشیازآن به صدای خاص و پرهیجانش برمیگردد. «لیلون» در «شبهای برره» نهتنها برای مردم بهیادماندنی بوده؛ بلکه در کارنامه حرفهای بختیاری هم نقشی اثرگذار و کالت بود. او بااینکار بهشدت مطرح شد و ازآنجاکه در یک سریال 90شبی تکرار میشد، توانست بهخوبی مخاطبان را همراه کند. مهران مدیری، یکی از بهترین بازیهای طنز را از بختیاریِ منعطف گرفت و نشان داد که چطور میتوان با بازیگر کاری کرد که تا سالها از آن پوسته جدیدش جدا نشود. اینرا در تعدادی از دیگر آثار طنز او نیز میبینیم؛ «چارخونه» نمونه قابلتأملیست. درواقع، یکی از چیزهاییکه هنوز با بختیاری مانده و همیشه هم خواهد ماند، «شاسخین» است! «شاسخین» نه یک بیماری، نه یک نقش خاص، نه یک جایزه و نه هیچچیز دیگری نیست؛ جز یک عروسک! او با عروسک خرسی بزرگی بهنام «شاسخین» و آنشکل ترساندنهایش توانست مخاطبان بسیاری را متوجه حضور یک کمدین خانم کند؛ کمدینی که میخواهد بهشکلی متفاوت، از تماشاگر خنده بگیرد؛ آنهم با همه محدودیتهایی که کمدینهای زن دارند. درباره بازی در نقشهای طنز میگوید: «ما داریم کار طنز میکنیم که بسیار کار سختیست و من همیشه گفتهام خنداندن مردم واقعاً دشوار است. همینطور کارهاییکه بهشکل روتین ساخته میشوند. کسانیکه کار روتین کردهاند، سختی اینکار را کشیدند؛ ولی نه قدر آدمها دانسته میشود و نه امکانات بیشتر به آنها داده میشود و ازطرفی، محدودیتها بیشتر و بیشتر میشود. جالب است که نهایتاً درمورد ما میگویند فلانی بازیگر طنز است و جدی گرفته نمیشویم. یکسری از بازیگران ما که خیلیخیلی علاقه دارند در کارهای روشنفکری بازی کنند (درصورتیکه خودشان اصلاً روشنفکر نیستند)، درمورد ما حرفهای ناخوشایندی میزنند، درحالیکه کار ما نیز سبک و تخصص خودش را دارد. اگر آنها یکروز توانستند مثل ما کار کرده و سختی و فشار کار روتین را فقط برای یکروز تحمل کنند، میفهمند که ما هم حرفی برای گفتن داریم». بختیاری همانقدرکه در فیلم «اخراجیها 3» نتوانست نقش مناسبی داشته باشد، در اولین ساخته تلویزیونی مسعود دهنمکی دیدنی ظاهر شد. زن باردار جنوبشهری با گویشی سرخوشانه؛ که باعث شد یکی از جذابترین حضورهای او شکل بگیرد؛ بهویژه در صحنههایی که میخواست لابهلای واگویی دردهایش، همان شیرینی و شادی همیشه خود را حفظ کند. بختیاری برای این فیلم، گریم خوبی داشت؛ اما اجازه نداد تنها پیشبرنده موفقیتش، چهرهپردازی صرف باشد.
مصطفی رفعت