اینروزها که برخی از دختران سرزمینمان از محدودیتها و تبعیضها سخن به میان میآورند و لابهلای پستها و مطالبشان در فضای مجازی، بهزعمخود از سرخوردگیها میگویند؛ دخترانی هستند که باوجود تمام مشکلات و محدودیتهای ورزش زنان و ناملایمتهای زمانه، دست به شاهکارهای بزرگ زده و میزنند. طی سالهای اخیر دختران فوتبال ایران در ردههای مختلف موفق به کسب افتخارات زیادی برای کشورمان شدهاند. آنهاکه بیادعا و بهدوراز هیاهوی فوتبال مردسالارانه کشور، باتماموجود در زمین مسابقه میدهند، موفق به کسب افتخاراتی شدهاند که نزدیکشدن به آنها برای برخی ورزشکاران مرد در حد یک رؤیاست! مردانی که دستمزد هرکدام از آنها معادل هزینههای دعوت، اردو، بازیهای تدارکاتی، شرکت در یک تورنمنت بینالمللی و کسب عنوان قهرمانی توسط شیردختران این سرزمین است! «فاطمه مزیدی» فوتبالیست ملیپوش گلستانی نیز یکی از دختران موفق فوتبالی این سرزمین است که سهم زیادی در کسب این موفقیتهای غرورانگیز داشته است و امروز بهعنوان نماینده ایران در تیم «گوری یونایتد» گرجستان بهعنوان اولین بانوی لژیونر فوتبالیست گلستانی بازی میکند. فاطمه که برخلاف بسیاری از همتیمیهایش (که فوتبال را از آکادمیها و مدارس فوتبال و زمینهای چمن مصنوعی آغاز کردهاند)، فوتبال را واقعاً از زمینهای خاکی محله خارکلاته علیآباد کتول شروع کرده است و اکنون بهعنوان یک لژیونر در فوتبال کشور، خانمی میکند. هشتسالقبل او یک دختر دبیرستانی بود که باوجود سن کم 15 بازی ملی و دو گل ملی در کارنامه داشت و در تیمهای زیر 16 و زیر 19 سال کشور و تیم بزرگسالان ایثار گرگان بازی میکرد؛ اما امروز فاطمه که دانشآموخته تربیتبدنیست، با کولهباری از تجربه و آگاهی، به یک لژیونر تمامعیار تبدیل شده است. او که بیش از 70 بازی ملی در ردههای مختلف داشته، تاکنون نزدیک به 20 گل ملی در کارنامه دارد و به تورنمنتهای زیادی ازجمله چین، روسیه، ایتالیا، ازبکستان، سریلانکا، اعزام شده است. امروز با این ملیپوش گلستانی همکلام شدیم؛ اما دیگر از مدیر مدرسهای که سالهاپیش به کوتاهبودن مو و برگزاری متعدد اردوهای تیمهای ملی اعتراض داشت، سخنی بهمیان نیامد؛ معلمهایی که ورزش فرزندشان در باشگاه تختی را با غیبت جهت حضور در اردوی تیم ملی برابر میدانستند؛ مسئولانی که سعی داشتند برای بالابردن شأن و جایگاه خود، از جایگاه جوانانی مثل فاطمه پشتوانهسازی کنند و ... امروز فاطمه جایگاه خود را در سطح ملی و فراتر شناخته است و همواره قدردان خانواده و افرادیست که بیهیچ چشمداشتی برای موفقیت، سربلندی، سلامتیاش دعا کردند و سنگ تمام گذاشتند. او که همواره موفقیتهای خود را مرهون اشکهای مادر، دعای پدر و حمایت پدربزرگش میداند، از روزهای آفتابی سپهر فوتبالش میگوید.
طی سالهای گذشته مسیر پیشرفت را چگونه طی کردید و چه تحولی در فوتبال شما رخ داد؟
همیشه گفتهشده که فوتبال یک ورزش مردانه است و بهویژه در شهرهای کوچک که امکانات ویژه بانوان کم است، رسیدن به این سطح از فوتبال واقعاً دشوار است؛ اما من با تمرین و پشتکار فراوان و حمایت بیدریغ خانواده موفق شدم به جایگاهی که برای خودم تصور کرده بودم برسم.
طی اینسالها که فوتبال بازی میکنید، بالاترین افتخاری که نصیبتان شد چه بود؟
بنده در مسابقات بینالمللی و لیگهای داخلی متعددی شرکت داشتم و گلهای حساسی هم بهثمر رساندم؛ اما عضویت در تیم ملی بزرگترین افتخاریست که نصیب من شده است و هیچچیز جای آنرا نمیگیرد.
از مربیان و نقش آنها بگویید. اولین مربی شما چه کسی بود؟
اولین مربی بنده خانم زینب ابراهیمی بود که هیچگاه زحمات ایشان را فراموش نمیکنم. مربیان من درطول اینسالها نقش اساسی در پیشرفتم داشتند؛ بهویژه بعد از پارهشدن رباط صلیبی که در دوسال قبل که با تمرینات و آموزشهای تخصصی دوباره توانستم به میدانها رسمی بازگردم.
درحالحاضر در چه تیمی بازی میکنید؟
امسال با تیم گوری یونایتد گرجستان قرارداد یکساله امضاء کردم و از چندروز دیگر رقابتهای تیم ما آغاز خواهد شد.
نوع نگاه و حمایت مسئولان شهرستانی، استانی و کشوری را چگونه ارزیابی میکنید؟
ورزش را میتوان بهعنوان سپری در برابر آسیبهای اجتماعی قلمداد کرد. ایکاش مسئولان بخشی از نگاه، هزینه و رویکرد خود را درزمینه کنترل آسیبهای اجتماعی معطوف ورزش بهویژه ورزش بانوان کنند. بانوان انتظار شقالقمر از مسئولان ندارند ولی حمایت حداقلی و فرق نگذاشتن بین آقایان و بانوان ورزشکار کمترین خواسته ورزشکاران بهویژه بانوان در شهرهای کوچک است.
چه توصیه به دختران جوان دارید؟ حتماً باید امکانات باشد یا از شهری کوچک هم با کمترین امکانات میتوان به ردههای ملی رسید؟
تنها راه موفقیت تلاش و پشتکار است. امکانات و حمایتهای دیگران تأثیرگذارند؛ ولی اگر فرد اراده کند، میتواند به هرآنچه شایستگی دارد برسد. به همه دختران همشهری و هماستانیام توصیه میکنم برای رسیدن به رؤیاهای به حقشان تلاش کنند و هیچ بهانهای نیاورند.
و سخن پایانی؟
کسانیکه از نزدیک با سطح تیم ملی و مشکلات بازیهای بینالمللی و ... آشنا هستند، میدانند که بازی در این سطح علاوهبر مشکلات و دشواریهای فنی و تاکتیکی و رقابتی مشکلات حاشیههای دیگری نیز دارد. مسافرتهای طولانی زمینی و هوایی، دوری از خانه و خانواده، تلاش برای از دست ندادن جایگاه در تیم، مشکلات مالی، مشکلات ایابوذهاب؛ علیالخصوص برای دختران، نگاه غیرحرفهای برخیازافراد به مقوله حرفهای ورزش، برخی حسادتها و تنگنظریها و ... باعث میشود که تمرکز ورزشکاران بههم بخورد و اگر مشکلات را سد راهمان ببینیم اصلاً نباید ورزش کنیم و از خانه خارج شویم. بااینحال من در تمام اینسالها مشکلات را به عشق خانواده و زحمات دلسوزانه خانواده و اطرافیان تحمل کردم و امیدوارم روزی بتوانم زحمات بیشائبهشان را جبران کنم.
وحید حاج سعیدی