کد خبر:
291756
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۱ سه شنبه ۱۰ خرداد -
02:31
«بایدن» و افول اقبال عمومی
علیاکبر بهبهانی
تا اواخر قرن 19، رهبران کشورها برای خود حریمی مشخص نمیشناختند و براساس باورهای بیپایهواساس، پس از خدا، خود را مالک و صاحباختیار کشور و مردم میدانستند و به تعبیر آنان، تمام مردم در قبال دانش آنها، بیسواد و جاهل بودند و این باوری بسیار ستمگرانه بود که درنتیجهآن یک فرد در لباس رئیس کشور، بههیچکس پاسخگو نباشد. خوشبختانه از اوایل قرن بیستم که انقلاب صنعتی در دنیا رخ داد و مدیریتها علمی شد، کمکم مدیریتهای کیلویی به مدیریتهای دانشی و علمی تبدیل شد و بسیاری از کشورها و نظامها به دموکراسی رو آوردند. رهبران کشورها، گزینشی و با رأی مردم برگزیده شدند؛ درنتیجه خودکامگی رؤسای کشورها، جای خود را به مدیریت پاسخگو داد؛ تاجاییکه اگر رهبری موردتائید جامعه نبود، با چالشهای جدی روبهرو میشد و تا مدتی کودتا پشت کودتا و انقلاب در پی انقلاب، نخست در کشورهای پیشرفته و سپس جهان را شامل شد. حکومتهای پادشاهی و امپراتوری بهمرور به جمهوریهای انتخابی تبدیل شد؛ تاجاییکه رفتهرفته پاسخگو هم شدند و دیکتاتوری کمکم از رمق افتاد. اگر امروز محور اصلی مقاله من به بایدن اختصاص پیدا کرده، نه بهجهت اهمیت شخص بایدن، بلکه بهعنوان رهبر بزرگترین کشور سیاسی، اقتصادی و نظامی جهان است؛ بهعنوان کشوری که رهبر، مردم، کنگره و مجلس آن همگی از دموکراسی دم میزنند و با این چماق به جنگ کشورهای درحالتوسعه میروند تا بهنوعی آنان را وابسته بهخود کنند و در آمریکا که دو حزب عمده و اصلی آن یعنی دموکراتها و جمهوریخواهان، عنان و افسار کشور را بامراجعهبه آرای مردم در اختیار میگیرند، دهها سازمان و انجمن در آن تأسیس شده که کار اصلی آنان، نظرسنجی از افکار مردم در هر زمان و دورهایست و براینمبنا براساس آخرین نظرسنجی، محبوبیت جو بایدن؛ رئیسجمهوری دموکرات آمریکا، به پائینترین حد خود که کمتر از 36درصد است نزول کرده که در تمام تاریخ تأسیس آمریکا تاکنون، سابقه نداشته است میزان محبوبیت رئیسجمهوری در آمریکا، تقریباً به یکسوم تقلیل پیدا کند. اگر بهدنبال نتیجهگیری باشم، شاید مشکلات روزمره در آمریکا و شکستهای اقتصادی این کشور که درحالحاضر با تورمی هفتدرصدی، جامعه آمریکا را عصبی کرده است، موجب شده که در نظرسنجیها مردم نهتنها از بایدن جانبداری نکنند، بلکه عدمرضایت خود را هم اعلام کنند. ازسویدیگر ترامپ؛ رقیب شکستخورده او موقعیت متزلزل بایدن را مغتنم شمرده، شروعبهفعالیت برای انتخابات ایالتیها و فرمانداران و وزرای ایالتها کرده تا شانس خود را برای انتخابات بعدی آزمایش کند؛ چراکه در حزب جمهوریخواهان، فعلاً او یکهتازی میکند. دومین عاملی که محبوبیت جو بایدن را کاهش داده، مربوط به سیاستهای خارجی اوست که در افغانستان با آن فضاحت ناچار شد این کشور را بهدست طالبان سپرده و فرار را برقرار ترجیح دهد؛ تا سیاست 20ساله حضور آمریکا در افغانستان یکشبه بر باد برود. همچنین یکی از شعارهای انتخاباتی جو بایدن، فعالکردن برجام و توافق با جمهوری اسلامی ایران بود که دراینمورد هم نه موفق بوده و نه مردم آمریکا از او دراینمورد رضایت دارند و نه مردم عزیز کشور ما که عدم تصمیمگیری او را در صحنه داخلی و خارجی به جهانیان نشان دادهاند که او یک رهبر موفق نبوده و برای تصمیمگیریها، همیشه جانب احتیاط حتی تاحدتشویش را درنظر میگیرد. بااینحساب، ازنظر جامعه آمریکا، او در سیاست خارجی، رئیسجمهوری شکستخورده و بیاختیار بهحساب میآید؛ بنابراین ممکن است در انتخابات پیش رو، حزب دموکرات شکست سنگینی را تجربه کند و درسی که از دوران او گرفته میشود، ایناستکه باید رؤسایجمهوری کشورها، تمام و کمال تمام وجود خود را مصروف خدمت به مردم کنند تا کشورشان ترقی کند