کد خبر:
292317
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۱ دوشنبه ۲۵ مهر -
04:57
سخن مدیرمسئول
زیادهخواهی زورمداران جهانی
علیاکبر بهبهانی
معلوم نیست جهان هستی باید تا چهزمانی صبر کند تا زورمداران جهانی همچون آمریکا، چین، روسیه و اروپای صنعتی، بهخود بیایند و بهجای زورگویی، به لزوم برقراری عدالت میان تودهها توجه کنند و برای صادرات خود، دهها مالیات و عوارض و هزینه را ردیف کرده و از کشورهای مصرفکننده، دریافت کنند و در بخش واردات هم، برای واردکننده بخش خصوصی کشورشان، همین ارقام را ردیف کنند و بهعلت این اجحاف، کالا بهدست مصرفکننده با افزایش قیمت بیشتر برسد. به مجموعه این موارد باید گفت «زورگویی» و چون بیش از 90درصد کشورها، وابسته به این زورگویان هستند و هزینههای بسیاری پرداخت میکنند، این فاصله بعید بین ابرقدرتان و بقیه دنیا، همیشگی و پایدار میماند. یک نمونه عینی از این رفتار، در کشور همسایه ما؛ افغانستان جاری و ساریست که در اثر نفوذ و زیادهخواهی ابرقدرتان، بیش از 60سال است این کشور رنگ آسایش را بهخود ندیده است و ملت تحت ستم آنهم باید جور زورگویان جهانی و زورگویان بیرحم داخلی را بکشند. این کشور صحنه ترور، وحشت، جنگ و لشکرکشی در این ششدهه بوده است که آوارگی، دربهدری، قتل و کشتار و انفجار را مرتباً تجربه میکنند. دراینکشور و پس از سقوط ظاهرشاه، دو ابرقدرت جهانی، آمریکا و روسیه، پیوسته برای نفوذ به آن درحال توطئه بودهاند و حاصل آن حکومت طالبان شده است که حتی ابتداییترین حق را برای تحصیل دختران از آنان سلب کرده است. بههرروی مردم افغانستان لشکرکشی کمونیستها را به خاک خود و آنگاه ایجاد حزب کمونیست پرچم را از یاد نمیبرند. زمانیکه شوروی حاکم بر آن کشور بود، اسلامگرایان با کمک آمریکا و غرب، موفق شدند کمونیستها را وادار به فرار از کشورشان کنند و اینبار حکومت دستنشانده آمریکا، حاکم بر افغانستان شد که این کشور نیز همانند کمونیستها، با تسخیر قسمتبهقسمت افغانستان بهدست طالبان، فرار را بر قرار ترجیح داد و در یک چشمبرهمزدن، خود و ایادی خود را از صحنه درگیریها رهانید و این کشور را مجدداً به طالبان تقدیم کرد. متأسفانه حکایت اینروزهای افغانستان، بسیار تاریکتر از گذشته شده است. مردم آن دیار در فقر مطلق دستوپا میزنند و بیش از هشتمیلیوننفر از مردم این کشور، به ایران، پاکستان و اروپا پناهنده شدهاند و بهسختی روزگار میگذرانند. داخل کشور از نظم و انضباط کلی خبری نیست و متأسفانه در روزهای جمعه و در نماز جماعت آن، معمولاً انفجار به امری عادی مبدل شده و تعداد کشتههای 10، 20 و 50نفری از نمازگزاران، به یک واقعه همیشگی تبدیل شده است. ولی دنیا به فکر این کشور و مردم آن نیست. جنگ و ترور و انفجار همانند پنجدهه گذشته، مرتباً تکرار میشود. اینک باید سؤال کرد که گناه این ملت مسلمان چیست که نباید روح آرامش را حس کنند و از دستبرقضا، اینک که روسیه بهواسطه جنگ با اوکراین، مشکلات عدیدهای دارد، افغانستان را فراموش کرده و بچههای بیگناه افغانی، شبها را گرسنه بر بالین به صبح میرسانند. هنوز این کشور در مشکلات و فقر و تباهی، دستوپا میزند که دو کشور آمریکا و اینبار چین، عزم خود را جزم کردهاند تا نفوذ بیشتری در افغانستان پیدا کنند و درواقع از آخرین رمقهای مردم آن، سوءاستفاده کنند که میتوان گفت؛ افغانستان صحنه بازی بزرگ چین و آمریکا شده است و هرکدام از این دو ابرقدرت، درهای بهشت را اینبار در راه نفوذ به این کشور میبینند؛ ولی متأسفانه تاکنون هیچ قدم مثبتی در راه مردم بیچاره این کشور برنداشتهاند. باشد که رقابت این دو ابرقدرت، باعث شکوفایی و رونق اقتصادی برای این کشور شود.