خلق جهانی ویژه و منحصربهفرد برای فیلمنامهنویس، کار آسانی نیست. افراد سرشناسی؛ اعم از «جی آر. آر تالکین» (خالق رمانهای ارباب حلقهها)، «آیزاک آسیموف» (نویسنده مجموعه رمانهای بنیاد)، «جرج لوکاس» (خالق مجموعه سینمایی جنگ ستارگان) و «پیتر ادکینسون» (بنیانگذار شرکت سرگرمی ویزارد کاست) با موانع و چالشهای مختلفی پیرامون «جهانسازی» مواجه شدند. جنبههای مختلف از «جهانسازی» بهویژه در داستانهای علمی-تخیلی و فانتزی وجود دارد. در آنها زبان، لحن، جادوها و کشمکشهای سیاسی و اجتماعی هر قوم، بهعنوان تکههایی برای شناخت جهان داستانهای مذکور درنظر گرفته میشوند. فیلمنامهنویس مبتدی نباید خیلی بر روی مبحث «جهانسازی» در همان قدم نخست مانور دهد؛ بلکه او نیاز دارد تمام توان خود را بهکار گیرد تا شروع جذابی برای داستانش بنویسد. اینجاست که ما تکنیکِ رواییِ «کُلد اوپن» (شروع سرد) را برای علاقهمندان به سینما و تلویزیون توضیح میدهیم. پس با ما همراه باشید.
«کُلد اوپن» یا «تیزر»، صحنه یا سکانسی از یک سریال تلویزیونی یا فیلم سینماییست که پیش از عنوانبندی میآید و مخاطب را خیلیسریع وارد داستان میکند. «کُلد اوپن» دقیقاً جاییستکه خواننده ابتدا لحن فیلمنامه هنرجو را میفهمد و مهمترازآن، گوشهای از جهانی که فیلمنامهنویس ساخته است را میبیند؛ مانند سایر بخشهای یک فیلمنامه، نحوه اجرا و نگارش «کُلد اوپن» روی داستان تأثیر میگذارد. «کُلد اوپن» جاییستکه مخاطب اولین تأثیر را از داستان میگیرد؛ این تأثیر؛ چه خوب یا بد، برای مخاطب ماندگار هستند. فیلمنامهنویسانی که میخواهند از تکنیک رواییِ مذکور برای نگارش داستانهای علمی-تخیلی و فانتزی استفاده کنند، بهتر است پیش از نگارش، چند نکته را بهخاطر بسپارند:
اهمیتدادن به لحن و ژانر
یکی از اولین مواردیکه باید در تکنیک «کُلد اوپن» درنظر گرفته شود، اشاره به جهتگیری احساسی داستان است. فیلمنامهنویس باید بداند داستانش چه ژانری دارد. آیا داستانش کمدیست؟ آیا داستانش یک اکشنِ مهیجِ سیاسیست؟ این سؤالات را میتوان مستقیم ازطریق بهتصویرکشیدنِ داستانِ موردنظرتان پاسخ داد. اولین لحظات سریال «بازی تاجوتخت» را بهخاطر آورید؛ بیشک مخاطب در اولین رویارویی با دشمن خیالی «نگهبان شب» (Night Watch)، یک حسِ ترسِ متفاوتی را تجربه میکند. «تعلیق»، یکی از عناصر لحن است. نوع لحن در مجموعه واکنشهای شخصیتهای داستان به مخاطب منتقل میشود. القای چنین حسهایی به مخاطب، یکی از آثار «کُلد اوپن» است. «کُلد اوپن» لحن متن فیلمنامهنویس را مشخص میکند. در سریال پرطرفدار «بافی: قاتل خونآشام»، مخاطب یک «کُلد اوپن» بهیادماندنی میبیند. سریال یادشده ترکیبی قابلقبول از زیرژانرهای ترسناک، فانتزی و کمدیست. بافی درحیناینکه هیولاها را شکار میکند، در بخشهایی با مخاطب نیز شوخی میکند. «کُلد اوپن» قسمت اول سریال «بافی: قاتل خونآشام» بسیارجالب است؛ مخاطب با یک غافلگیری زیرکانه - اینکه کدامیک از شخصیتها خونآشام است - مواجه میشود. این «کُلد اوپن»، بهنوعی درادامه به نماد اصلی سریال تبدیل میشود.
توجه به پیشینه داستان
«جهانسازی» ارتباط بسیاری با تاریخ دارد و اکثر جهانهای فانتزی و علمی-تخیلی نیاز دارند پیشینه تاریخی به آنها اضافه شود؛ که این پیشینه، گاه بهصورت طبیعی و ازطریق یک فلشبک خاطرهانگیز بهنمایش گذاشته میشود (مانند سریال سوپرنچرال) یا گاه بهمانند فیلم «یاران حلقه» پیتر جکسون، مخاطب حسی از اتفاقات قبل از رویدادهای اصلی داستان خواهد داشت. یک «کُلد اوپن» خوب میتواند پیشینه داستان را بهشیوههای مختلف درطول روایت تقویت کند. فیلمنامهنویس باید بهخاطر داشته باشد: هر جهانی به مقداری پیشینه تاریخی نیاز دارد تا همهچیز را برای مخاطب روشن سازد. پیشینه داستان باید بازتابدهنده نوع داستانی باشد که فیلمنامهنویس تعریف میکند؛ بنابراین، فیلمنامهنویس پیش از نگارش سکانس «کُلد اوپن»، باید به اینمسئله توجه کافی داشته باشد.
رعایتِ قوانینِ جهانسازی
یکی از مهمترین مواردیکه ساختِ جهانی به آن وابسته است، رعایت مجموعهای از قوانین است. کارکرد جهان؛ اعمازاینکه جهان فانتزی باشد یا علمی-تخیلی، باید ازطریق درکی که برای مخاطبان و شخصیتها بهطور یکسان رایج است، ایجاد شود. در سکانس «کُلد اوپن»، فیلمنامهنویس میتواند قوانین را بسیار سادهتر و سریعتر از حالت عادی در یک داستان تعیین کند. فیلمنامهنویس میتواند از هر ابزاری برای معرفی داستان خود در همان چنددقیقه ابتدایی استفاده کند؛ فرقی نمیکند که او در «کُلد اوپن» سفر سفینهای را بهنمایش بگذارد یا یک مرد افسرده را بهتصویر بکشد که درحالتماشای آلبوم خاطراتش است؛ او باید توجه مخاطب و خواننده را جلب کرده و نشان دهد که جهان داستانش چگونه کار میکند.
جمعبندی
دلایل مختلفی وجود دارند که فیلمنامهنویس بهتر است یک سکانس «کُلد اوپن» را در سناریویِ خود اضافه کند. استفاده از «کُلد اوپن» برای روایت جهانهای فانتزی و علمی-تخیلی بسیارتأثیرگذار است. فیلمنامهنویس میتواند باتوجهبه قوانین، پیشینه داستان و لحن و ژانر، جهان بهتری را برای مخاطبان خلق کند. بااینحال، فیلمنامهنویس باید بهیاد داشته باشد که سکانس «کُلد اوپن»، اولین تأثیر را بر مخاطب میگذارد. همیشه اولین تأثیر، ماندگار است؛ بنابراین، فیلمنامهنویس فقط زمانی باید سعی کند اینکار را انجام دهد که میخواهد تأثیری قابلتوجه بر مخاطب بگذارد؛ پس ما به فیلمنامهنویسان پیشنهاد میدهیم: شروع به نوشتن سکانس «کُلد اوپن» خود کنند تا جهان کاملاً جدیدی را به مردم نشان دهند.
منبع: Screencraft
پانویس:
هنوز معادل فارسی دقیقی از واژه «کُلد اوپن» در لغتنامهها وجود ندارد. در صفحه فارسی ویکیپدیا بهنام «دنباله پیشنمایش» نیز تعریف شده است. ترجمه لغتبهلغت این اصطلاحِ فنی «شروع سرد» است.
سپهر گلمکانی