آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
دختران چگونه گوی رقابت را در مطالعه از پسران ربودند؟!
کد خبر: 292381 | تاریخ مخابره: ۱۴۰۱ دوشنبه ۹ آبان - 05:05

دختران چگونه گوی رقابت را در مطالعه از پسران ربودند؟!

سال‌هاست که کتاب‌خواندن یا نخواندن، موضوعی قابل‌اعتنا برای علاقه‌مندانِ حوزه فرهنگ است و از اندیشمندان و نخبگان یک جامعه گرفته تا مسئولین دولتی و غیردولتی؛ درباره اهمیت کتاب‌خوانی صحبت می‌کنند؛ حتی در بسیاری‌ازموارد افرادی‌که خود اهل مطالعه نیستند، آن‌را به‌مثابه فضیلتی ویژه برای اندیشمند نشان‌دادن خویش مطرح می‌کنند! به‌همین‌لحاظ است که «آیا شما اهل مطالعه هستید؟» یا «آخرین کتابی که خوانده‌اید را به‌خاطر می‌آورید؟» جزو پرسش‌هایی‌ست که درگفت‌وگوبا افراد مشهور و سلبریتی‌ها هنوزهم جذابیت خاص خود را دارد.

علی‌رغم‌اینکه در دنیای امروز با تسلط رسانه‌های شنیداری و دیداری و جذابیت‌های ایجاد‌شده توسط فناوری گفته می‌شود گرایش افراد به مطالعه کاهش یافته است؛ اما همچنان باتکیه‌بر اهمیت مطالعه در زندگی انسان امروز، «سرانه مطالعه» یا همان میانگین مدت‌زمان‌های مطالعه یک‌نفر در شبانه‌روز یکی از ملاک‌ها برای نمایش رشد و توسعه فرهنگی یک جامعه به‌شمار می‌رود. ازسویی، بسیاری براین‌باورندکه مطالعه، راهکاری برای افزایش توسعه فردی و درنتیجه توسعه اجتماعی نیز خواهد بود؛ اما درعین‌حال تقسیم‌بندی‌هایی نیز در شیوه و موضوعات موردمطالعه صورت می‌گیرد. به‌عنوان‌مثال؛ هنوز افرادی هستند که فکر می‌کنند خواندن رمان و داستان که معمولاً آمار استقبالِ بیشتر از آن‌را به زنان نسبت می‌دهند، درمقایسه‌با سایر ژانرها از منزلت و اهمیت پایین‌تری برخوردار است؛ درحالی‌که واقعیت آن‌است‌که فارغ از تمام نگاه‌های جنسیت‌زده و گفتمان غالب در میان ادبیات‌دوستان؛ آنچه اهمیت دارد، ترغیب و گرایش افراد به اصلِ مطالعه است؛ ضمن‌اینکه مثلاً در تکمیل مورد ذکرشده نیز خواندن داستان نه‌تنها جنبه سرگرمی صرف ندارد؛ بلکه شما را به تجربه زیستن در جایگاه انسان‌های مختلف رهنمون می‌کند و در نگاهی کلی‌تر، گسترده‌تر‌شدن فهم افراد از مفاهیم مختلف و توانمندی با‌تکیه‌بر دانسته‌هایشان آن‌ها را برای ساختن زندگی بهتر آماده خواهد کرد. نکته قابل‌توجه این‌است‌که فارغ از موضوعات موردمطالعه، درطول‌تاریخ زنان سهم بیشتری از افزایش آمار مطالعه داشته‌اند. طبق گزارشی که به‌تازگی در Deloitte منتشر شده؛ علی‌رغم اثرات زیان‌بار همه‌گیری COVID-19 در جهان، اتفاق مثبتی رقم خورده؛ مردمِ سراسر جهان بیش‌از‌همیشه کتب چاپی و کتب الکترونیکی خوانده‌اند و کتب صوتی را شنیده‌اند. درعین‌حال، همچنان پسران و مردان در آمار مطالعه، از دختران و زنان عقب هستند و این‌روند با وجود تأثیر آمار بالاتر «بی‌سوادیِ جهانی در زنان» حاصل شده است. پیش‌بینی می‌شود تا دوسال‌آینده پسران و مردان تقریباً در تمام کشورها زمان کمتری را به خواندن کتاب نسبت به دختران و زنان اختصاص خواهند داد؛ هرچند به‌نظر نمی‌رسد که این شکاف جنسیتی به‌میزانی قابل‌توجه گسترش یابد؛ اما کاهش‌یافتن آن نیز متصور نیست. باید این‌نکته را نیز درنظر داشت؛ هنگامی‌که ما در‌مورد شکاف جنسیتی مطالعه صحبت می‌کنیم، به‌طورخاص به شکاف در خواندن آثار مکتوب با محتوای طولانی اشاره داریم؛ درواقع تمرکز ما بر مطالعه کتاب به‌جای مقالات خبری و سایر متون کوتاه‌تر است. ممکن است فکر کنید این‌موضوع چه اهمیتی دارد؛ خواندن، خواندن است! اما این تصوری اشتباه ا‌ست. مطالعات نشان می‌دهد افرادی‌که کتاب می‌خوانند، نه‌تنها عمر طولانی‌تری نسبت به افرادی‌که کتاب نمی‌خوانند، دارند؛ بلکه در‌مقایسه‌با کسانی‌که روزنامه یا مجله می‌خوانند حتی بادرنظرگرفتن متغیرهایی مانند سن، تحصیلات، ثروت و سلامتی، دارای مزیت طول عمر هستند. همچنین مطالعات متعدد نشان می‌دهد به‌‌رغم آنچه پیش‌تر تحت‌عنوان ارزش‌گذاری جنسیت‌زده در نوع اثر مورد‌مطالعه مطرح شد، خواندن کتاب‌های داستانی، همدلی و درک دیگران را بیشتر از خواندن کتاب‌های غیرداستانی افزایش می‌دهد که می‌تواند عامل مهم‌تری برای تأثیرگذاری مطالعه در سطح اجتماعی باشد. حال پرسش اینجاست که چرا گرایش به کتاب‌خوانی بین زنان بیشتر از مردان است؟ چندین عامل همگرا را می‌توان درنظر گرفت که می‌تواند پشتوانه این پیشتازیِ زنانه باشد. اول‌اینکه عادات مطالعه اغلب در دوران کودکی و نوجوانی شکل می‌گیرد و مطالعات نشان می‌دهد که پدران، کمتر مطالعه می‌کنند؛ به‌این‌معناکه در مرحله شکل‌گیری شخصیت، کودکان کمتر در‌معرض الگوهای مردانه خواندن قرار می‌گیرند. پدرانِ پسرها نیز کمتر از پدرانِ دختران برای آن‌ها کتاب می‌خوانند. علاوه‌بر‌این؛ مردان و پسران نوجوان بیشتر از زنان و دختران نوجوان دیگر فعالیت‌های سرگرمی مانند بازی را به مطالعه ترجیح می‌دهند. ازسویی، علاوه‌بر‌‌اینکه پسرها به‌طور قابل‌توجهی کمتر از دختران مطالعه می‌کنند، گزارش‌ها حاکی‌ست‌؛ پسران از خواندن، لذت کمتری نیز می‌برند. مطالعه‌ای در سال 2018 روی کودکان 15‌ساله نشان داد که بیش از 40‌درصد از دختران، حداقل 30‌دقیقه در روز مطالعه می‌کنند؛ در‌حالی‌که تنها یک‌چهارم پسران، این‌میزان وقت را به مطالعه اختصاص می‌دهند. همین تحقیق نشان داد که 44‌درصد از دختران، از کتاب‌خواندن به‌عنوان یکی از سرگرمی‌های مورد‌علاقه‌شان نام می‌برند؛ درحالی‌که مطالعه، سرگرمیِ موردعلاقه تنها 24‌درصد از پسران است؛ اما خبر بدتر برای پسران این‌است‌که شکاف جنسیتی در تواناییِ خواندن و درک مطلب نیز وجود دارد. مطالعه‌ای جهانی نشان داد که دختران کلاس چهارم تقریباً در تمام 50 کشورِ مورد‌بررسی، نسبت به پسران در همان مقطع تحصیلی، سطح پیشرفت خواندن بالاتری داشتند؛ روندی که از سال 2001 تاکنون ادامه داشته و پیش‌بینی می‌شود که این شکاف جنسیتی در میزان توانایی در مطالعه تا‌زمانی‌که پسران و مردان اقدامی مؤثر برای شروع به کتاب‌خواندن نکنند، همچنان ادامه داشته باشد. نکته جالب و قابل‌تأمل دیگر، این‌است‌که مردان و پسران کمتر کتاب نوشته‌شده توسط زنان را مطالعه می‌کنند. مطالعه‌ای که توسط

Nielsen Book Research انجام شد، نشان داد: تعداد خوانندگان آثار 10 نویسنده مرد پرفروش برپایه جنسیت تقریباً به‌طور مساوی با رقم 55درصد خواننده مرد در مقابل 45درصد خواننده زن عنوان شده است؛ درحالی‌که تنها 19درصد از خوانندگان آثار 10 نویسنده زن پرفروش، در مقابل آمار 81درصد خوانندگان زن، مرد بوده‌اند؛ همچنین مردان نسبت به زنان، گرایش کمتری به خواندن کتاب‌هایی با قهرمان‌های زن دارند؛ مسئله‌ای که بادرنظرگرفتن این واقعیت که به‌طورکلی انتشار تعداد کتاب‌هایی با قهرمان‌های زن کمترند، تشدید می‌شود. این‌مسئله متأسفانه حتی در کتاب‌های کودکان نیز دیده می‌شود؛ مثلاً در 100 کتاب برتر کودک، تعداد شخصیت‌های مرد (انسانی و غیرانسانی) در نقش‌های اصلی نسبت به شخصیت زن، دو به یک است. درعین‌حال سابقه‌ای طولانی‌ وجود دارد که نویسندگان زن درطول‌تاریخ به‌دلایل مختلف جنسیت خود را پنهان کرده و با اسامی مستعار، کتاب‌هایشان را به بازار می‌فرستادند -«جوآن رولینگ» (نویسنده رمان‌های محبوب «هری‌پاتر») با نام خنثای «جی» کتاب‌هایش را منتشر کرد- البته ناگفته نماند که اخیراً برخی از نویسندگان مرد نیز به‌امید کسب‌اعتبار بیشتر نزد زنان و افزایش تعداد خوانندگان زنِ خود به همین شیوه روی ‌آورده‌اند و بعضاً نام‌هایی خنثی برای خود انتخاب کرده‌اند. در‌اینجا نکته‌ای مطرح است؛ اینکه نه‌تنها خواندن کتاب‌هایِ کمتر، به مردان و پسران آسیب می‌رساند؛ بلکه نخواندن کتاب‌های زنان و داستان‌هایی با محوریت یک زن نیز می‌تواند آسیب‌های بسیاری برای جامعه به‌همراه داشته باشد؛ چراکه اگر شخصیت‌های زن کتاب‌ها عمدتاً از‌ دریچه نگاه مردان یا زاویه دید مردانه به‌تصویر کشیده شوند، عدم‌درک و تبعیض بیشتر علیه گروه‌هایی با نمایندگان کمتر و احیاناً کم‌صداتر مانند زنان را تقویت می‌کند. پوشیده نیست که مطالعه کتاب‌ در ژانرهای مختلف، دیدگاه‌های ضروری متفاوتی را به افراد می‌بخشد؛ مثلاً داستان‌های تخیلی، با تیزبینی اجتماعی مرتبط است و به خوانندگان کمک می‌کند تا درباره افراد دیگر بیاموزند و انگیزه‌های آن‌ها را درک کنند. به‌طور‌کلی وقتی می‌خوانیم، خود را به‌جای شخصیت‌ها قرار می‌دهیم تا نقطه‌نظرات، ترس‌ها، امیدها و تجربیات آن‌ها را به‌شکلی قابل‌لمس‌تر ببینیم. دراین‌راستا اگر مردان به‌شیوه معمول خود برای نادیده‌گرفتن نویسندگان و قهرمانان زن ادامه دهند، نیمی از جمعیت جهان برای نیمی دیگر مانند کتابی بسته و کمترشناخته‌شده باقی می‌مانند که این‌ می‌تواند در عصری که برای تنوع، برابری و برخورداری عادلانه افراد از موهبت‌های مختلف در زندگی تلاش می‌کنیم، به‌عنوان عاملی بازدارنده و مزاحم قلمداد شود. ناگفته نماند توانایی‌هایی که با خواندن ایجاد می‌شوند: هوش هیجانی، همدلی، تخیل و ... در محل کار بسیار مورد‌تقاضا بوده و احتمالاً برای اشتغال‌پذیری در آینده شغلیِ افراد نیز بسیارمهم خواهند بود. این‌چنین‌است‌که هرچند «اهل‌ مطالعه‌ بودن» لزوماً به‌معنای «انسان بهتر‌ بودن» نیست؛ اما به‌نظر می‌رسد دنیای امروز به افرادی با توانمندی و هوشمندی کارآمد نیاز دارد؛ افرادی‌که در هجوم داده‌ها و اطلاعات شبکه‌های مجازی همچنان با مطالعه آزاد، تفاوت‌ها و ویژگی‌های بارزی نسبت به دیگران در زندگی فردی و اجتماعی خود پیدا می‌کنند. شاید در‌این‌شرایط تفاوتی چندان نیز میان کتاب‌های کاغذی و نسخه‌های دیجیتالی و صوتی آثار وجود نداشته باشد؛ زیرا هدف، پرهیز از خارج‌شدن مطالعه کتاب از حوصله عموم افراد است که می‌تواند در بلندمدت تأثیرات شگرفی بر عمق فهم افراد جامعه برجا بگذارد و درعین‌حال بازهم لزوم پرهیز از نگاه‌های جنسیت‌زده در حوزه مطالعه برای دست‌یافتن به فردایی بهتر در دنیایی که باسرعت سرسام‌آوری در مسیر فناوری به‌روز و در‌عین‌حال در بستر انسانیت پریشان‌احوال است، احساس می‌شود. دنیایی که قرن‌هاست زنانه و مردانه‌کردن آن، انسان را دانسته و ندانسته محدود کرده است.

سروناز  بهبهانی

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه