تحرکات غیرعادی در منطقه

اگر کره زمین را ازنظر شرایط سیاسی و استراتژیکی تقسیم‌بندی کنیم، منطقه خاورمیانه از اهمیت بالایی برخوردار است که هم ازنظر اقتصادی و هم از منظر سیاسی، مکانی‌ست که بیگانگان و به‌ویژه ابرقدرتان جهانی، به آن با چشم دیگری نگاه می‌کنند و دو‌سوم منبع انرژی جهان در‌ این خطه از جهان قرار دارد. از‌نظر سیاسی نیز وجود رژیم صهیونیستی و کشور ترکیه که از مهم‌ترین پایگاه‌های عملیاتی ناتو است، بر اهمیت این منطقه بسیار افزوده است. متأسفانه وجود منابع سرشار فسیلی و کسب انرژی، نیز باعث شده که این بخش از کره زمین، به انباری از باروت تبدیل شود که با اندک جرقه‌ای، جهان را در جنگی خانمان‌سوز و بسیار هولناک‌تر از جنگ‌های جهانی اول و دوم، فرو خواهد برد. این خطرات باعث شده که بسیاری از افراد دوراندیش، آرزو ‌کنند که ای‌کاش این منطقه، این‌همه ثروت سرشار نمی‌داشت؛ اما از نعمت سلامت کامل برخوردار می‌شدند. به‌هرروی خاورمیانه جولانگاهی شده است تا ابرقدرتان و صاحبان زر و زور، همیشه آن را برای خود حیاط‌خلوتی یافته‌اند که هر‌گاه اراده کنند، بر سرنوشت سه‌چهارم ساکنان این منطقه اثرگذار باشند؛ بنابراین، در گستره وسیعی از مسائل سیاسی، اقتصادی، امنیتی، اجتماعی، فرهنگی و علمی عملاً حضور آنان احساس می‌شود و موجب می‌شود که مردم این منطقه به آینده خود بیشتر از زمان حال کشورهای این حوزه توجه و علاقه داشته باشند؛ این روالی بوده است که از صدها‌سال‌پیش معمول شده؛ اما این‌روزها در‌این‌منطقه مهم، تحرکات و رفت‌وآمدهای غیرعادی آن‌قدر بالا گرفته که آدمی را به‌یاد گردشگاه‌های توریستی می‌اندازد که همیشه بازدیدکنندگان فراوانی رونق آن را موجب شده‌اند! اما متأسفانه اینان گردشگر نه، بلکه غارتگرانی هستند که فقط به جیب کشورهای خود می‌اندیشند و سرنوشت مردم این منطقه برای آنان کوچک‌ترین ارزشی ندارد و متأسفانه و از دست‌بر‌قضا، سران و سیاست‌گذاران منطقه نیز با روحیه خوش و همیشگی، پذیرای حضور این ابرقدرتان هستند؛ تا‌جایی‌که بعضی از کشورها،‌ تاج‌وتخت خود را متکی به حضور همیشگی آنان می‌دانند و چون این باور تقریباً همگانی شده است، محیط را برای چپاول ثروت عظیم منطقه، برای آنان مساعد ساخته است؛ اما این‌روزها، تحرکاتی صورت می‌گیرد که نشئت‌گرفته از افکار اروپا و آمریکاست و پس‌از‌آن روسیه و چین، که چون این رویه دائمی شده است، به باور من منطقه را حیاط‌خلوت خود می‌دانند و درنتیجه با تحرکات آمریکا و فرانسه، زمینه عقد قرارداد استخراج نفت در منطقه مرزی میان لبنان و اسرائیل فراهم شده است و به‌زودی کار ایجاد تأسیسات و سپس بهره‌برداری از آن نهایی می‌شود. اردوغان هم پس از 20‌سال، مبادرت به تعیین سفیر برای این رژیم غاصب کرده است و به‌جای دشمنی با اسرائیل، راه دوستی و مراودات را برگزیده است. عربستان سعودی هم به‌بهانه مسابقات جهانی فوتبال، اجازه داده است هواپیماهایی که از اسرائیل می‌گذرند یا پرواز می‌کنند، از‌طریق عربستان وارد قطر شوند. در جمهوری آذربایجان هم صهیونیست‌ها توانسته‌اند سرک بکشند و کم‌کم حتی در امور نظامی هم به این کشور کمک کنند که اگر قادر باشند از‌طریق آذربایجان راه نفوذی به جمهوری اسلامی داشته باشند؛ اما به‌یقین این تصور بسیار غلط و ناشدنی‌ست. آمریکا هم هنوز در سوریه از‌طریق نیروهای نیابتی حضور دارد؛ کما‌اینکه روس‌ها هم حضور گسترده‌ خود در سوریه را تثبیت کرده و در بحرین، مراکش، امارات متحده عربی و غیرمستقیم در عربستان نیز اسرائیلیان رفت‌و‌آمد زیادی دارند. در‌این‌میان جمهوری اسلامی ایران، بر دامنه فعالیت‌های خود برای مستحکم‌کردن مودت در همه زمینه‌ها با عراق ادامه داده و آن را بسط می‌دهد که می‌تواند تعاملات بازرگانی دو کشور را فعال‌تر و پویاتر از گذشته کند تا از نفوذ آمریکا در‌این‌کشور کاسته شود. در پایان آرزو می‌کنم روزی فرابرسد که ملت‌های جهان، سرفرازانه پای ابرقدرتان را از کشورشان کوتاه کرده و متکی‌به‌خود، روزگار را در صلح و صفا و با سلامت کامل بگذرانند.