کد خبر:
292620
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۱ چهارشنبه ۲۳ آذر -
07:46
سخن مدیرمسئول
امارات متحده عربی و تکرار ادعای واهی
علیاکبر بهبهانی
روزگار عجیبی شده است؛ دوستیها آنقدر شکنندهاند که در عصر حاضر در کمترین زمان ممکن، امکان دارد حتی به دشمنی هم مبدل شود و کلمات و مفاهیمی چون دوستان یکرنگ و صمیمی جای خود را به دوستان هفترنگ داده است؛ و چون بدینحال و روز افتادهایم، دیگر قول و قرار و قرارداد و تفاهمنامه، پایداری خود را از دست داده است؛ تاجاییکه امکان دارد، دوستان یکرنگ، به دشمن تبدیل شوند و این سستی به حوزه سیاست نیز راه یافته است و اگر آن را به سیاست ربط بدهیم ازاینجهت که میگویند سیاست پدر و مادر ندارد، پس اصلیت و اهلیت سیاست به زیر سؤال میرود و چون اصل وجود نداشته باشد، فعلیت آن بسیار خرد و حقیر مینماید. القصه! امروز بنا دارم از خلیج همیشگی فارس سخن بگویم که در اطلسهای معتبر جهانی، در تواریخ، در کتابهای معتبر چندصدساله موجود و در همه اسناد معتبر جهانی و سازمان ملل متحد، تنها نامی که از این خلیج برده شده است، خلیجفارس است و لاغیر. حالا کشور کوچکی بهنام امارات متحده عربی که خود سابقهای 50ساله دارد و متشکل از هفت جزیره کوچک است و تماماً جزو نواحی استعمار شده بریتانیای کبیر است، مدعی شده است؛ درحالیکه زمانیکه انگلیس تصمیم به خروج از این هفت جزیره کوچک گرفت تا مدتها این شیخنشینها، از راه صید ماهی، روزگار میگذراندند؛ تااینکه بعدها به خواست انگلیس و آمریکا، این جزایر کوچک که مهمترین آن دبی و ابوظبی بود، تشکیل یک کشور با نام امارات متحده عربی را دادند. حالا کار بهجایی رسیده است که این کشور که جمعیت آن از یک استان کشور ما کوچکتر است، درنهایت بیخردی و تحریکات یکی، دو کشور عربی، آنهم بهدستور اربابانشان، ادعای سه جزیره ایرانی ابوموسی و تنب بزرگ و کوچک را میکند و آنقدر در درس تاریخ ضعیف هستند که یادشان رفته که کشورشان هنوز ششدهه از عمر ایجاد آن نگذشته است و درنهایت بیاطلاعی، این جزایر ایرانی را جزو کشور خودشان میدانند. هرازچندگاهی، وقتی این شیوخ عربی، جلسهای برگزار میکنند، در صحبتهای خود، گریزی هم به این جزایر میزنند و آن را جزو خاک امارات متحده عربی اعلام میکنند و نمیدانند و نمیفهمند که بهقول شاعر نامی ما «در خانه اگر کس است، یک حرف بس است» و با تکرار ادعاهای واهی و کذب، حقیقت تغییر نخواهد کرد؛ بهقولمعروف با حلوا حلوا کردن، کام شیرین نمیشود! اینان گویا نمیدانند با چه کشور بزرگ و کهنسال و باستانی طرف هستند که سابقهای ششهزارساله دارد. ناچارم باز به آنان بگویم «ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست، عِرض خود میبری و زحمت ما میداری»؛ اما از دوستیها باید بگویم که عربستان سعودی که همه تاروپود وجودیاش به آمریکا وابسته بود، در یک چرخش ناگهانی، وقتی ارباب از او خواست که روزانه دومیلیونبشکه نفت را اضافه تولید کند، زیر بار حرف و خواست بایدن نرفت و در مقابل با چین کمونیست، رشتههای دوستی را پیوستهتر کرد و بهیکباره قراردادی را امضاء کرد که در 34 مورد با چین همکاری و تعامل داشته باشد و چین که با کشور ما ادعای دوستی و همکاری و همفکری داشت، در پایان سفر رئیسجمهوری آن به عربستان، در مورد کشور ما بهنوعی نامهربانی کرد و در کمال ناباوری حتی تقریباً بر ادعای امارات متحده عربی، پیرامون جزایر سهگانه تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی، مهر تأیید زد. برهمیناساس است که گفتم و معتقدم دوستیها در این زمانه، مانند باد است که میآید و میرود و بس.