کد خبر:
292721
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۱ چهارشنبه ۱۴ دي -
12:54
سخن مدیرمسئول
مشکلات اقتصادی و بچهدار شدن
علیاکبر بهبهانی
در زمان گذشته باوجود شرایط زندگی معمولی و برخورداری حداقلی از امکانات، ازدواج و داشتن اولاد برای اکثریتقریببهاتفاق مردم تا حد یک فریضه واجب نسل به نسل سفارش شده و آنرا جزئی از زندگی میشناختند و اگر در خانواده، دختر یا پسر، تن به ازدواج نمیداد، بهنوعی هنجارشکنی بهحساب میآمد و بهعنوان یک مشکل غیرقابلحل به آن نگاه میشد که به اساس و زیربنای خانواده آسیب وارد میکرد و دراینمورد حتی به نظام خانواده هم صدمه وارد میشد. در گذشتهها زندگی مدرن و چشموهمچشمی در کشور ما محلی از اعراب نداشت؛ حتی خانوادههای ضعیف ازنظر اقتصادی و آنانی که در یک اتاق زندگی میکردند، معمولاً داشتن دو تا سه و چهار فرزند را هم با همه محقربودن مسکن، امری عادی میشمردند؛ اما بهراستی اینروزها اوضاع اقتصادی خانوادهها درمقایسهبا 50سالپیش بسیار بهتر و روانتر شده؛ اما سطح توقعات دختران و پسران از زندگی بسیار بالاتر رفته است؛ تاجاییکه جوانان وقت ازدواج را زمانی میدانند که خود مسکن یا سرپناهی چه شخصی و چه اجارهای داشته باشند که شاید 90درصد جوانان در سن ازدواج، حتی بضاعت پرداخت اجاره یکروز را هم نداشته باشند؛ درنتیجه چون اوضاع اقتصادی بستگی تام و تمام با معیشت و خانواده دارد و این تناسب بههیچوجه وجود ندارد؛ بنابراین درحالحاضر و براساس آمارها، حدود 20میلیون مجرد دختر و پسر داریم که تمایل به ازدواج و بچهدار شدن دارند؛ اما بهعلت عدم بضاعت مالی، بهناچار و شاید هم علیرغم میل باطنی، در تجرد باقی میمانند. پس دراینمرحله، چه نسخه شفابخشی برای کشورمان وجود دارد؟ بهیقین باید گفت هیچ. دراینوضعیت اگر برای چند نسل این روال ادامه پیدا کند، پس از 20 تا 30سال، صاحب یک کشور پیر و کهنسال خواهیم شد. شیرازه اداره کشور و اوضاع اقتصادی آن بحرانی میشود؛ اما چرا در چهاردههاخیر که تحریمها و کارشکنی بعضی از ابرقدرتان و کشورهای همسایه تعمداً برای بهزانودرآوردن جمهوری اسلامی، پیوسته در کار تخریب ما بودهاند، هنوز به آن فاجعه نرسیدهایم؛ اما اگر اینامر همچنان جاری و ساری باشد، دورنمای آینده برای ما روشن نخواهد بود؛ زیرا وقتی ازدواج در کار نباشد؛ دخلوخرج مردم متوازن نباشد؛ بیکاری یک جمعیت چندمیلیونی که بهنوعی سربار جامعه خانواده و وبال گردن پدر و مادر هستند را درپی خواهد داشت که نمیتوانند ازدواج کنند و وقتی این بحران پیش آمد، با همه سفارشاتی که دین مبین اسلام، دررابطهبا ازدواج و تشکیل خانواده به پیروان خود میکند و اینروزها هم رهبری و اکثر روحانیون، مردم را سفارش به ازدواج و بچهدارشدن میکنند، وقتی بحران اقتصادی حاکم بر خانوادهها باشد، نه ازدواجی در کار است و نه بچهدار شدن؛ درنتیجه باید دولتها، در وهله اول وضعیت اقتصادی کشور را به حال عادی برگردانند؛ چراکه وقتی فشار مالی موجود از بین برود و جوانان درزمینه اشتغال به امنیت قابلقبولی برسند، صددرصد به فکر تشکیل خانواده برمیآیند. کافیست دولتمردان ما بدانند که در سال 1384 ما بیش از 18میلیون دانشآموز و دانشجو داشتیم؛ ولی در سال جاری کل جمعیت مشغول به تحصیل ما در دوره ابتدایی، دبیرستان و دانشگاه، عددی نزدیک به 15میلیوننفر را شامل میشود؛ یعنی عملاً ما رشد منفی در تعداد نوجوانان و جوانان داشتهایم که بسیار خطرناک خواهد بود؛ درنتیجه باید آرزو کنیم که شر تحریمها از سر مردم نجیب و شریف کشورمان برداشته شود و زورگویان بینالمللی، جای خود را به مردمی بدهند که به آزادی مردم و عدم استثمار تودهها و سرافرازی کشور فکر میکنند که درصورت تحقق این خواسته در جهان، ازآنپس همه کشورهای جهان با حق برابری ملتها، در کنار هم و بهطور مسالمتآمیز روزگار را خواهند گذراند.