کد خبر:
292733
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۱ شنبه ۱۷ دي -
07:01
سخن مدیرمسئول
مضار خرید لباسهای دستدوم
علیاکبر بهبهانی
پوشاک و البسه در دنیای امروزی، بسیار بیشتر از گذشته موردنظر و توجه مردم است؛ بادرنظرگرفتن اینکه زنان بیش از مردان به پوشاک و نوع آن توجه ویژهای دارند. اگر به نساجی و گذشته آن و توجهی که به این صنعت میشد اشارهای داشته باشم، باید به زمانی فکر کنم که دهها کارخانه نساجی در کشور به کار مشغول بودند؛ تاجاییکه به پارهای از کشورها، منسوجات ما صادر میشد و استان مازندران بهعنوان منطقه وسیع کشت پنبه شناختهشده بود و صدها شرکت هماهنگ با آن درایناستان، فعالیت میکردند و کار و رونق نساجی آنقدر بود که در دانشگاه صنعتی پلیتکنیک (امیرکبیر) از کارشناسی تا دکترای نساجی، دانشجویان مشغول به تحصیل بودند و بعدها در دانشگاههای دولتی دیگر و دانشگاههای آزاد اسلامی هم دانشجویان زیادی پذیرفته میشدند؛ اما اینروزها که نساجی ارجوقرب و قیمت خود را از دست داده، کارخانههای متعددی مانند مقدم، تاج، مرینوس و ... که پارچههای پوشاک داخلی را تهیه میکردند و از همتایان انگلیسی و فرانسوی اگر بهتر نبوده باشند، بهیقین در ردیف آنان موردتوجه بسیاری از اهالی کشورمان و کشورهای مجاور بودند، از رونق رفتهاند و باتوجهبه مشکلات مالی مردم و گرانی کالاها و البسه ساخت داخلی، مردم بهناچار و علیرغم میل باطنی و بهعلت وضع بد مالی، از تنپوشهای دستدوم که تعدادی از آن را لباسهای ساخت خارجازکشور تشکیل میدهد، بهجای محصولات وطنی استفاده میکنند که درنتیجه طبعاً پوشیدن لباسهای دستدوم دیگران، بههیچوجه مقبول نیست؛ چراکه چهبسا مربوط به افرادی بیمار و حتی دارای مشکلات شدید پوستی باشد که بهراحتی و سهولت، بیماری به هموطنان ما منتقل میشود؛ حتی این قبیل البسه اگر مربوط به هموطنان ما هم باشد، بازهم ازنظر بهداشتی، بههیچوجه جنبه ایمنی ندارد، اما بهمرور اینروزها و بهخصوص شبها، فروش لباسهای دستدوم در سر چهارراهها و با نام تولیدات تاناکورایی که بهخاطر ارزانبودن آن، درمقایسهبا تولیدات داخلی، از دست بر قضا مشتریان زیادی هم دارند، فروخته میشوند که متأسفانه باید گفت یک پدیده کاملاً مضر است که استقبال از آن و پوشیدن البسههایی اینچنینی، بههیچوجه توجیه ندارد. لیکن بر ما پوشیده است که شهرداری و مأموران مبارزه با سد معبر که نمیتوانند بپذیرند پارهای از تحصیلکردههای ما برای گذران زندگی خود و آنهم بهعلت نداشتن هیچ شغل و حرفهای، ناچارند روی به دستفروشی بیاورند و آنهم در پیادهروهای خیابانها که صدالبته با برخوردهای خشن مأمورین شهرداری قرار میگیرند، چرا دراینمورد وارد عمل نمیشوند و اگر در روزها نمیشود از فضای پیادهروها برای پرکردن شکم اعضای یک خانواده استفاده کرد، پس بهچهعلت شبها فروشندگان لباسهای کهنه و دستدوم، در خیابانها به فروش مشغول میشوند؛ آنهم برای فروش البسه دستدوم؟! تمام این سخنان را گفتم که خودم نیز از آن نتیجهگیری کنم که این قبیل موارد که درزمینههای مختلفی از زندگی روزانه ما بهوفور یافت میشود و حتی اتفاق میافتد، نتیجه روزگار بد اقتصادی و درآمد کم مردم و تورم و گرانی بیرویه است که بر زندگی مردم سایه گستردهای انداخته و بهنظر نمیآید که بهزودی شاهد تحولی دراینمورد باشیم. پس باید با آن خو گرفته، عادت کنیم و بازهم در انتظار روزی باشیم که ابرقدرتان زورگو، مثل آمریکا، انگلیس و اروپائیان دست از لجاجت با مردم فهیم و وطنپرست کشور ایران برداشته، از زورگویی و تضییع حقوق مردم کشورهای جهان جداً خودداری کنند. هرچندکه انتظار میرود در دهسالآینده، بسیاری از زورگویان، از شرارت و استثمار مردم سایر کشورهای جهان، خودداری کنند تا این کره خاکی در امنیت کامل بسر ببرد.