کد خبر:
292751
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۱ دوشنبه ۱۹ دي -
07:02
اهمیت کتابخوانی بهشیوه مهرورز خلاق
بدون شک هر جامعهای با کتابخوانهایش متحول میشود. در جامعهای که مردم کتاب نمیخوانند کمتر میتوان انتظار تغییر و تحولهای اساسی و ساختاری را داشت. اگر بپذیریم که فرهنگ غنی ایران بر دوش شعرای بزرگی چون سعدی، حافظ، مولانا، خیام، عطار قرار گرفته است، حضور پررنگ آنها، بیانگر ایناستکه جامعه ایران جامعهای کتابمحور و نوشتارمحور بوده و خلاقیت این جامعه در اینبافت، شکل گرفته است؛ اما سؤال اساسی ایناستکه آیا بهصرف کتابخوانی مردم یک جامعه دچار تغییر و تحول میشود؟ باید بپذیریم که کتاب اگر به شیوه عمیق و درست فهم نشود، بعضاً میتواند آسیبهایی را بههمراه داشته باشد. چهبسا در جوامعی که افراد با خواندن کتاب بهصورت یکبعدی دچار رشد یکبعدی شده و به خود و جامعهاشان آسیب رساندهاند. شاید بتوان گفت بسیاری از دیکتاتورهای بزرگ تاریخ مثل هیتلر، استالین و ... کتابخوانهای حرفهای و جدی بودهاند؛ اما آنها از کتابخواندن درراستای کشتار و گسترش ماشین خشونت استفاده کردهاند. در اینجاست که باید بپذیریم که کتاب منهای عنصر آگاهی میتواند نقش مخربی را بههمراه داشته باشد. برهمیناساس به پدر و مادرها و معلمها تأکید میشود که کتاب را باتوجهبه عنصر آگاهی و هوشمندی و ایجاد نگرش عمیق مدنظر قرار دهیم. بهعنوانمثال وقتی دانشآموزی کتابی را میخواند باید بتواند درخصوص کتاب با ذهن پرسشگر خود موضوع را از جنبههای مختلف مورد تجزیهوتحلیل قرار دهد. درواقع میتوان دو کار را در مواجهه دانشآموزان با کتاب مدنظر قرار داد.
۱- هر کتابی که خوانده میشود با سؤالهایی متعدد و متنوع، ابعاد گوناگون آن مسئله توصیف شود.
۲- هر کتابی که خوانده میشود با نگاه نقادانه و دروننگری مورد تجزیهوتحلیل موشکافانه قرار گیرد.
بنابراین باید بپذیریم که کتاب به اضافه روحیه پرسشگری میتواند نگاه ما را نسبت به همهچیز دچار تغییر و تحول کند. گفته میشود؛ علاوهبر عنصر پرسشگری آنچه درخصوص کتاب حائزاهمیت است، ایناستکه ما بتوانیم با کتابهای متعدد ابعاد مختلف هویتی، شخصیتی خود را پرورش دهیم. برهمیناساس تأکید بر آن است که افراد در یک حوزه مشخص کتاب نخوانند. مثلاً اگر فردی دانشجوی رشته حسابداریست باید بتواند با رمانخواندن جنبههای عمیق نگاه به زندگی را با رمانخوانی در خود تقویت کند یا اگر کسی رشته تئاتر میخواند، شاید با خواندن کتابهای متفاوت درخصوص شگفتیهای کهکشان بتواند ارتباطی بین صحنه تئاتر و شگفتیهای کهکشان بیابد. نگاه خلاق بدینمعنا یعنی ارتباط برقرار کردن با چیزهایی که شاید با یکدیگر هیچگونه ارتباطی ندارند. لذا بهتر است در کتابخوانی شیوههای متنوعخوانی و متعددخوانی و متضاد خوانی را مدنظر قرار دهیم؛ اما نکته مهم سوم اینکه ما باید بتوانیم با کتاب خواندن شیوههای زندگی در یک جامعه توسعهیافته را بیاموزیم. مثلاً اینکه ما چگونه میتوانیم با خواندن کتاب، راههای خیررسانی به جمع را در خود تقویت کنیم؟ این موضوعیست که شاید معلمها و پدرها و مادرها در نوع مطالعه کودکان باید مدنظر خود قرار دهند. لذا اگر کودک صرفاً مجموعه فیلمهای هری پاتر را میبیند یا مجموعه آن کتابها را میخواند یا در یک بعد مشخص در حال مطالعه است، باید تلاش شود تا نوع کتابهای متفاوتی که در او شیوههای تعامل و ارتباط برقرار کردن با دیگران را در آنها تقویت میکند را مدنظر قرار دهیم. کتاب باید بتواند ما را به جهانی انسانیتر و مهرورزتر نزدیک کند. در مدارس ژاپن تلاش میشود تا بچهها وقتی کتاب میخوانند احساس تعلق به جامعه ژاپنی را در خود تقویت کنند. برایناساس کتابهای بسیاری در اختیار کودکان است که آنها مفهوم تعلق به جامعه مدنظر قرار میگیرد. درواقع کتاب برای آنها نقش هویتسازی را بهعهده میگیرد. براینمبنا اگر بخواهیم کتاب نقش هویتسازی داشته باشد باید بتوانیم در حوزهی انتخاب کتاب دقت و سیاستگذاریهای لازم را بهکار گیریم. هر کتابی که در قفسههای کتابفروشیها دیده میشود؛ الزاماً کتاب خوبی نیست. امروزه بهدلیل کالاییشدن همه پدیدهها، کتاب نیز به کالایی مصرفی مبدل شده که در بسیاری از مواقع ظاهر بسیار لوکس آنها ما را فریفته و غرق خود میکند؛ اما وقتی صفحات آن را ورق میزنیم با مفاهیم تهی و بعضاً ضدانسانی مواجه میشویم. در اینجا پیشنهاد اساسی نگارنده ایناستکه ما کتاب را درراستای گسترش معنای عشق در جامعه به کار بگیریم. درواقع باید بپذیریم که کتاب اگر به شیوه خلاق انتخاب شود، میتواند نوع مواجهه ما با خود و دیگران را دچار تغییر و تحول کند. اگر بپذیریم که عشق خلاق یک کنش پیچیدهایست که توسط انسانی هنرمند طراحی میشود در آن صورت باید بپذیریم که کتاب شاید آن طراحی انسان هنرمند را در ما تقویت کند. دانته بر این اعتقاد است: «عشق مظهر پاکی، لطف، زیبایی، حقیقت و نمایانگر عنایت الهی است». آیا ما میتوانیم چنین چیزی را در خود تقویت کنیم؟ شاید با شیوههای شهودی بتوان چنین معنایی از عشق را در خود تقویت کرد؛ اما اگر بتوانیم کتابهایی بنویسیم هریکاز این جنبههایی که دانته بر آن اشاره میکند را به کودکان یاد دهیم در آن صورت معنای عشق عمیق انسانی را به کودکان منتقل کردهایم. افلاطون نیز بر این باور است که عشق بهطورکلی عبارت است از: «هرگونه سعی و کوشش برای رسیدن به خوبی و سعادت و این بالاترین هدف هرکسیست». حال اگر کتاب بتواند خوبی و سعادت و رابطه آن با عشق را به ما نشان دهد در آن صورت ما به معنای عمیق عشق دست یافتیم. ابوعلی سینا نیز معتقد است: «عشق عبارت است از اشتیاق ذاتی و ذوق فطری و جبلیست که موجودات و ممکنات را بهسوی کمالات رهنمون میکند و آنها را خواهان خیر و زیبایی کرده و بقای وجود آنها را تأمین میکند». این معنای عشق یعنی تحول اساسی در نگرش خود که بهنظر میرسد موضوع حائز اهمیتیست. آیا کتاب میتواند چنین معنای عمیقی را به ما منتقل کند؟ قطعاً کتاب بهتنهایی نمیتواند چنین رویهای را داشته باشد اما کتاب میتواند در این مسیر هدایتگر مناسبی باشد. در اینجاست که به نظر میرسد نقش کتاب خوب و خلاق در تغییر رویه زندگی انسان بسیار حائز اهمیت است و این موضوعی است که ما باید به آنهم در فاز نویسندگی و نگارش و هم فاز برنامهریزی برای گرایش مخاطب به آنها توجه لازم را داشته باشیم. هرچندکه ما نمیتوانیم برای نویسندگان خط مش خاصی را تعیین کنیم اما میتوانیم به آنها پیشنهاد دهیم که به جامعه توسعهیافته، مطلوبتر، خلاقتر و عاشقتر توجه کنند؛ بنابراین کتاب میتواند در بازتوزیع جامعه خلاق مهرورز نقش پررنگی را ایفاء کند. پس اگر بپذیریم که نقش کتاب به شیوهي خلاق مهرورز میتواند در این راه میسر باشد باید بتوانیم زمینههای آن را فراهم کنیم. در اینجا اگر عشق خلاق را اینگونه تعریف کنیم که آن یک اقدام اجتماعی درراستای هدایت خود و دیگران است که میتواند بدون آنکه آزادی اراده خود و دیگران را در بند گرفتار آورد، تجربه شود؛ پس کتاب خلاق مهرورز میتواند بندها را از دوش ما برداشته و ما را بهسوی خود و دیگران سوق دهد. عشق خلاق هنری است در خدمت به بدن، روان، ذهن و خود؛ یعنی ایجاد هارمونی در من، تو و دیگران و این اوج شکوفایی و رسیدن به درک زیبایی از زندگی است. ما باید با سه اقدام طراحی کردن (designing) و یادگرفتن (learning) و هدایت کردن (Directing) درراستای کتابخوانی مهرورز خلاق حرکت کنیم. این آن چیزی است که جامعهی ایران و جهان امروز برای رسیدن به توسعه به آن نیاز دارد.
مهرداد ناظری*جامعهشناس و استاد دانشگاه