آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
مدیریت‌های بحران چه می‌کنند
کد خبر: 292821 | تاریخ مخابره: ۱۴۰۱ يکشنبه ۲ بهمن - 07:05

سخن مدیرمسئول

مدیریت‌های بحران چه می‌کنند

علی‌اکبر بهبهانی

در گذشته، مدیریت خلاصه می‌شد در دو رشته تحصیلی مدیریت صنعتی و مدیریت بازرگانی و درنتیجه فعالیت مدیریتی به این دو عنوان تعلق داشت. تا‌اینکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مدیریت وارد همه زندگی مردم کشور ما شد؛ تا‌جایی‌که صدها رشته مدیریتی وارد فرهنگ کشور شد و این‌روزها، حتی برای ادار‌ه‌کرد یک حرفه معمولی همچون اداره یک مغازه کوچک، اگر مدیریت در آن صورت نگیرد، محکوم به شکست می‌شود و باز‌هم در کمال خرسندی سه‌دهه است که در کشور ما و در همه زمینه‌ها، مدیریت‌های بحران ایجاد شده که در استان‌ها، استاندار در رأس آن و در شهرستان‌ها، فرماندار که بالاترین مدیر اجرایی شهر است، به‌عنوان مدیر و بالاترین تصمیم‌گیرنده در زمان بحران تعیین شده است. اینجاست که چون مدیریت در همه زندگی مردم وارد شده است، مدیریت بحران نیز شکل گرفته است و همان‌طوری‌که از اسم آن برمی‌آید، مدیریت بحران نام گرفته است که متأسفانه در طول این سه‌دهه، کار این مدیریت، پس از حوادثی چون سیل و زلزله نمود پیدا می‌کند و خلاصه شده است در تشکیل ستاد بحران و شکل‌گرفتن چند جلسه و حضور اعضای مدیریت بحران در محل زلزله یا سیل و گرفتن چند عکس یادگاری از این مسئولین که در جریان سیل تا زانو وارد آب شده‌اند! واقعاً باید از این ستادها سؤال شود که شما چه می‌کنید و نقش شما چیست؟ اغلب اوقات نیروهای شهرداری و نظامی، به رتق‌و‌فتق امور می‌پردازند تا مناطق آب‌گرفته را به حال اولیه برگردانند و احیاناً مدیریت بحران، اعلامیه‌ای بدهد و از مردم و هلال‌احمر تقاضای کمک کند، همین و بس؛ اما خداوکیلی مدیریت بحران، وظیفه ندارد از بروز بحران جلوگیری کند؟ و اصولاً این مدیریت‌ها که به امور استان و شهرستان وقوف کامل دارند، نباید تمام تدابیر لازم را معمول کنند که بحران ایجاد نشود؟ آیا کار این مدیریت‌ها نباید شبیه وزارت بهداشت‌و‌درمان و آموزش پزشکی باشد که علاوه‌بر درمان، برای جلوگیری از بروز بیماری‌ها، با تزریق واکسن و ارشاد مردم، آنان را واکسینه می‌کنند باشد؟ به‌یقین شرط صواب و مثمرثمر‌بودن این مدیریت‌ها، تدبیر و آینده‌نگری و پیش‌بینی برای آینده است تا از بروز حوادث غیرمترقبه جلوگیری شود. به‌خصوص در کشور ما که به‌واسطه خشک‌سالی‌ها، زمین‌ها مسطح و غیرآبرفتی شده است و به هنگام بارش‌های زیاد، اغلب سیل راه می‌افتد و هرچه را بر سر راه بوده، شسته و با خود می‌برد، اگر این مدیریت‌ها در تابستان به زمستان فکر کنند، می‌توانند مسیل‌ها را تمیز کرده و موانع را بر‌دارند تا آب ناشی از سیل، نتواند در سر راه خود همه‌چیز را خراب کند. حتی این مدیریت‌ها می‌توانند برای ایمن‌سازی شهر، از شهرداری‌ها بخواهند که از صدور پروانه ساخت در مسیل‌ها خودداری کنند که این خواست آنان، عین مصلحت و صواب برای مردم و مسئولین است. همین‌طور در‌مورد زلزله، اجازه ندهند که ساختمان‌های احداث‌شده، غیراستاندارد و ضعیف ساخته شوند که با کوچک‌ترین حرکت و رانش زمین یا ساخت‌و‌ساز، به منازل مجاور هم آسیب برسد. اینک این مدیریت‌ها را فقط در دو مسئله سیل و زلزله خلاصه نمی‌کنیم؛ بلکه آن را به همه امور زندگی تسری می‌دهیم که این‌روزها مدیریت صحیح در همه امور روزمره، اصلی لازم و ضروری می‌نماید و غفلت از آن، ضایعات جبران‌ناپذیری را موجب می‌شود. حتی در امور خارجی و بین‌المللی هم مدیریت برای کشورها ارزش و اعتبار خاصی دارد که به‌ویژه در مورد کشورمان، مدیریت در وزارت امور خارجه، بی‌نهایت اثربخش است. برای نمونه؛ اگر وزارت امور خارجه ما می‌توانست در مورد به‌کار‌بردن نام جعلی برای خلیج همیشگی فارس، پیش از وقوع اقدام کند و به این جمله اعتبار می‌داد که علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد و آگاهی کامل به این مسابقات و برنامه‌ریزی آن می‌داشت، کشور عراق که ایران سرافراز بارها و بارها به آن کشور کمک کرده است و حتی یک استادیوم ورزشی بزرگ آنان را ما ساخته‌ایم، اجازه نمی‌داد که عربستان بتواند از نام خلیج‌فارس با یک کلمه واهی غیرواقعی استفاده کند. بااین‌اوصاف اگر این را هم بحران بدانیم، مدیریت بحران در‌این‌مورد اقدام قابل‌ملاحظه‌ای انجام نداده است.

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه