کد خبر:
292897
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۱ سه شنبه ۱۸ بهمن -
07:05
سخن مدیرمسئول
تالاب گاوخونی هم خشکید
علیاکبر بهبهانی
مثلاینکه قرار است هرازچندگاهی، خبر از مرگ یکی از امکانات یا منابع طبیعی کشور را با خوانندگان به سخن بنشینیم و دریغ و افسوس بخوریم که اگر توجه میشد، این تراژدیها بهوقوع نمیپیوست؛ تا بازهم بگوییم که «آب رفته به جوی بازنمیگردد» یا «روغن ریخته را نمیتوان جمع کرد». این سریالیست که مرتباً درحال تکرار است و چارهپذیر نیست. وقتی چنددههپیش، صاحبنظران محیطزیست و اقلیمشناسان برجسته و کارشناسان آبوهوا، مرتباً تکرار میکردند که در آینده رودخانههای کشور خشک میشود و باتلاقهای کشور از بین میرود، آنان را منتقد و طرفدار اجنبی میخواندیم و از خود میراندیم. وقتی میگفتند در آینده دچار مشکل کمآبی میشویم، گوشمان بدهکار نبود تا امروز که بهجایی رسیدهایم که 16 منطقه مهم کشور، آب ندارد و پیشبینی میشود در آینده مردم آن دیار باید به سایر استانهای کشور کوچ کنند. تصور میشد آب کارون همیشه جاریست و از پرتو برکات آن، چند استان زرخیز باقی میماند و دهها و صدها طرح غیراجرایی را وعده میدادند. کار را به جایی رساندند که آب کارون را بفروشند و درنتیجه رسید به این سالها که از کارون خروشان، آبباریکهای مانده است و زایندهرود هم به خاطرات پیوسته است. دریاچه ارومیه روزبهروز و ساعتبهساعت بیشتر تحلیل میرود و تالاب انزلی و تالاب کاله و هورالعظیم، از نفس افتاده و اینک تالاب گاوخونی در شرق اصفهان، بهمیزان 99درصد خشک شده است و باریکهای از رطوبت در سطح کمی از خاک آن برجای مانده است. درنتیجه با کمال تأسف باید گفت که تالاب گاوخونی خشکید و دیگر خونی در رگهای آن در جریان نیست. بازهم باید دریغ و افسوس بخوریم و بازهم باید به کشاورزی و کشت بیرویه محصولات پرآب خود ادامه دهیم. هنوز هم سیستم قطرهای آبرسانی، در تمام استانها جاری و به روال نشده است؛ یعنی که تمام مواهب سرشار کشور بهتدریج از بین میرود و نه مسئولین و نه مردم، در فکر نیستند. بازهم سودجویان، منافع خود را بر منافع مردم ارجح دانسته و با حفر چاه و قنات در زمینهای خشک و لمیزرع، باغداری میکنند تا در سایه آن، سالی چندنوبت در آن چای عصرانه بنوشند و به دیگران فخر بفروشند! خدایا مپسند این روال را تا من هم نگویم که «یا رب روا مدار گدا معتبر شود، چون معتبر شود ز خدا بیخبر شود»! بههرروی گاوخونی خشکید و تالابی که از اصفهان تا یزد را دربر میگرفت، ازبینرفت و بههمراه آن میلیونهاهکتار زمینهای حاصلخیز نیز از بین رفت؛ چراکه بزرگترین و معروفترین تالاب و جلگه مرتفع مرکزی ایران به خاطرهها پیوست. وزارت نیرو از سال 1386 به بعد، حقابه به این تالاب و زایندهرود بدهکار است و بهعلت عدم پرداخت دین، در ازبینرفتن این دو موهبت بزرگ و معروف اصفهان، مقصر صددرصدیست. آخرینباری که به گاوخونی حقابه پرداخت شده؛ یعنی 29سالپیش و در سال 1372 و دیگر هیچ؛ یعنی تالاب گاوخونی که آب آن شیرین بود و 476کیلومترمربع را دربر گرفته بود و یادگار مهمی برای استان اصفهان بود، ازاینپس، نابود شده؛ از آن و مواهب آن خبری نیست و زمینهای زرخیز آن نیز به فراموشی سپرده میشود و بهجهت این جفایی که به آن شده است، از صفحات کتابهای درسی هم نوشته گاوخونی حذف میشود و 48/30کیلومترمربع از حوزه آبریز کم شده و 476کیلومترمربع هم خشک شده است و ازاینپس، ریزگردهای آن، به دو استان اصفهان و یزد آزار میرساند و این دو استان هم به سرنوشت ریزگردی استان خوزستان دچار میشوند.