آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
زلزله بزرگ در ایران؛ شایعه یا ترس؟
کد خبر: 292932 | تاریخ مخابره: ۱۴۰۱ سه شنبه ۲۵ بهمن - 06:15

سخن مدیرمسئول

زلزله بزرگ در ایران؛ شایعه یا ترس؟

علی‌اکبر بهبهانی

باز‌هم یک زلزله نه‌چندان‌بزرگ در کشور ما و دو زلزله بزرگ در همسایگی ما رخ داد که زلزله داخلی با شدتی ضعیف‌تر از دو زلزله سوریه و ترکیه بود؛ و باز‌هم پیش‌بینی و شایعه و باز‌هم هشدار کارشناسان و مجدداً ناقوس خطر به‌صدا درآمد؛ شایعاتی که از صدها‌سال‌پیش و براساس محاسبات و اقوال برخی از کارشناسان باتجربه مطرح است که ایران یک زلزله بزرگ را در پیش دارد و باز‌هم ترس و وحشت به‌راه افتاده و صد‌البته عدم رعایت مسائل ایمنی ازسوی دولت و مردم ادامه دارد! باشد که در یکی، دو‌ماه دیگر، تراژدی زلزله سوریه و ترکیه، پایان بگیرد و بسان همیشه مردم ما فراموش کنند و بگویند: فردا که نیامده هیچ از او یاد مکن! و مجدداً ناظر باشیم که بساز‌و‌بفروش‌های سودجو، چهار‌دیواری‌هایی غیراستاندارد و ناایمن را سرهم‌بندی کنند و به خورد خلق‌الله بی‌سروسامان بدهند که آن‌ها را خریداری کرده یا اجاره کنند که عاقبت آن مرگ خواهد بود. حتی با زلزله پنج ریشتری خانه‌های بسیاری در خوی با خاک یکسان شد و باز‌هم هلال‌احمر کشور، به‌قدر کافی وسایل و تجهیزات برای پس از وقوع زلزله نداشت و در دولت هم طرحی برای افزایش اختیارات و به‌خصوص افزایش چندبرابری بودجه تهیه نشده بود؛ چه‌بسا به هنگام تقدیم بودجه به مجلس شورای اسلامی، به صدها مورد بیشتر از بودجه هلال‌احمر اهمیت می‌دهند و برای تصویب آن دل می‌سوزانند؛ اما انگار طبیعی‌ست که شهرداری‌های کشور به‌خود زحمت ندهند؛ معلومات و آگاهی خود را برای شناخت گسل‌های موجود و خطرات آن اضافه نکنند و از کارشناسان هم کمک نگیرند؛ شمار گسل‌های مشکل‌زا را نشناسند و برای آگاهی مردم، دقیقاً مکان‌های خطرساز را اعلام نکنند تا مردم برای ایجاد یک سرپناه، در هر زمینی خانه نسازند و بیتوته نکنند؛ درحالی‌که خدای‌ناکرده اگر روزی زلزله شدیدی را که برای کشورمان پیش‌بینی شده است، حادث شود، برای شهری مثل تهران، شمار تلفات هزار و صدهزار و چندین‌صدهزاری که هیچ شاید میلیونی خواهد بود. در‌آن‌صورت، به آن تراژدی مرگ نام خواهند داد. ویرانی و خرابی به‌حدی خواهد بود که ده‌ها میکروب و ویروس زائیده شوند و صدها بیماری را به بازماندگان از زلزله تحمیل کنند که به آن باید گفت؛ فاجعه عمومی. لذا ای‌کاش دولت‌های قبلی یا دولت فعلی، با تهیه نقشه و آدرس کامل محدوده گسل‌های تهران را ازطریق رسانه‌ها به مردم ساکن تهران، اعلام کنند تا لااقل در همین خانه‌های موجود، با افزایش سازه و ابزار، استاندارد آن‌را افزایش دهند و از‌این‌پس تحت هیچ شرایطی، برای مناطق خطرآفرین تهران که در کمربند گسلی واقع شده‌اند، اجازه هیچ ساخت‌و‌سازی ندهند و برای اداره امور شهر، دم را غنیمت ندانند و به آینده فکر کنند و خدای‌ناکرده برای ایجاد درآمد شهری و اداره امور شهری، مجوز برج‌سازی و افزایش طبقات را صادر نکنند که در حقیقت شهرداری را قاتل خاموش و غیرمحسوس ندانیم. در‌این‌وضعیت و به‌قول شاعر نامی کشور باید با اعتقاد به همنوع‌پرستی، همه مردم را پیکره یک نام به‌نام ایران عزیز بدانیم و این دو بیت شعر را مدام مرور کنیم که می‌گوید: «بنی‌آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند/ چو عضوی به درد آورد روزگار، دگر عضوها را نماند قرار». بدیهی‌ست؛ ظاهراً و حتی در باطن، ذات و سرشت، مردم کشور عزیزمان ایران، در بزنگاه‌های سخت تاریخ و حوادث و در مواقع سیل و زلزله و خرابی، ثابت کرده‌اند که غم و غصه همنوع را همیشه می‌خورند و در مواقع بروز خطر و بحران و سختی‌ها، تعبیر دو بیت ذکر‌شده را به نحو عالی و صد‌درصدی به‌جای می‌آورند و هیچ‌گاه در برابر سختی‌ها بی‌تفاوت نبوده و برای دستگیری همنوعان در اوقات سخت، از هیچ کوششی فروگذار نخواهند کرد. امیدواریم با یک اراده قوی و فوری، دولت خدمتگزار به‌هر‌طریق‌ ممکن تا درجه عالی برای تهیه تجهیزات مقابله با زلزله و تهیه ابزاری چون کانکس و چادر، حداقل 10‌برابر موجودی فعلی، امکانات مقابله در برابر این بلای خانمان‌‌سوز را ایجاد کند و در پایان امیدواریم که خداوند بزرگ و مهربان، همیشه دریای رحمت خود را بر مردم خداجوی ما ارزانی بدارد. آمین.

 

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه