کد خبر:
292984
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۱ دوشنبه ۸ اسفند -
06:54
استقبال ایرانیان از بازارهای غیررسمی نشر
شیوع ویروس کرونا طی سالهای گذشته تمام کسبوکارها را تحتتأثیر خود قرار داد، دراینمیان، صنعت نشر کشور نیز که در چندسالگذشته با بحرانهای مختلف روبهرو بوده و فرازونشیبهای متعددی را پشتسر گذاشته، از این قاعده مستثنا نبوده. نشر ایران که عمدتاً به فعالیت بهصورت سنتی خو کرده بود، درمواجههبا شرایط جدیدی که ویروس کرونا ایجاد کرده بود، چندان توان رویارویی نداشت؛ ازیکسو، خریدهای حضوری، بهخصوص در ماههای نخست سال 99، بهشدت کاهش یافت؛ بهطوریکه بنا بر آمارهای اعلامشده گاه تا 90درصد کاهش یافت، ازسویی، افزایش بیسابقه قیمت کاغذ و دیگر ملزومات نشر نیز ناشران را غافلگیر کرد، اما دراینمیان، آنچه شاید برای نشر ایران مایه خرسندی باشد، پوستاندازی نشر سنتی و حرکت آن بهسمت استفاده از شیوههای نو در ارائه آثار است؛ شیوههایی که تاپیشازاین ناشران بهدلایل مختلف کمتر به آن رغبت نشان میدادند. استفاده از ظرفیتهای نشر الکترونیک طی سهسالگذشته پس از شیوع کرونا، با رشد چشمگیری روبهرو بود، اینمسئله برای نشر ایران که معمولاً شیوه سنتی چاپ و نشر را بر دیگر روشهای جدید ارجح میداند، یکگام روبهجلو محسوب میشود. اقبال ناشران به نشر الکترونیک و استفاده از ظرفیتهای جدید، نهایتاً منجر به ارائه عناوین بیشتر دراینقالب و افزایش تعداد کاربران پلتفرمهای فعال دراینحوزه بود، گویی نشر الکترونیک که پیشازاین بهعنوان مرجع درجه دوم برای تهیه کتاب بهشمار میآمد، بهیکباره از حاشیه به متن وارد شد. حالا فعالان نشر دیجیتال که در دورههای مختلف نمایشگاه کتاب ـ از اینکه با یک نگاه برابر به آنها و ناشران سنتی نگاه نمیشد ـ گلایه داشتند، از تغییراتی که در شرف وقوع است، راضی بهنظر میرسند، نخستینگام دراینزمینه را وزارت فرهنگوارشاد اسلامی با اقدام برای مصوبه شورایعالی انقلاب فرهنگی درخصوص بررسی و صدور مجوز برای کتابهای صوتی و الکترونیک در اداره کتاب برداشت، اتفاقیکه تا پیشازآن در معاونت هنری انجام میشد و حالا بهباور فعالان اینعرصه به مرکز اصلی آن یعنی معاونت فرهنگی بازگشته. گام دوم دراینعرصه را فعالان این بازار برداشتهاند و آن تأسیس انجمن فعالان کتاب دیجیتال در ایران است که مقدمات آن در نمایشگاه رسانه و محتوای دیجیتال انجام شد و حالا برای حضور در مجمع عمومی این انجمن از فعالان اینعرصه دعوت بهعمل آمده. گام دیگر که برای بهرسمیتشناختهشدن اینعرصه از صنعت نشر و جدیترشدن آن برداشته شده است، تدوین سند توسعه و ساماندهی نشر الکترونیک است، سندی که در مرکز ملی فضای مجازی باید بهتصویب برسد و چشمانداز آینده نشر دیجیتال و صوتی در ایران را ترسیم خواهد کرد. دبیر میز کتاب دیجیتال مرکز ملی فضای مجازی که در تدوین این سند نقش داشته است درباره جزئیات این سند به تسنیم میگوید: دراینسند، دستگاهها و نهادهایی ازجمله وزارت علوم، وزارت ارشاد و وزارت آموزشوپرورش ملزم شدهاند توسعه نشر دیجیتال را حمایت کنند. علی محمدپور ادامه میدهد: وزارت ارشاد مکلف شده که حمایتهای خود از کتاب دیجیتال را مثل حمایتها از کتاب چاپی اعمال کند و دراینحوزه هم مسئولیتها را بهگردن بگیرد، نهاد کتابخانههای عمومی و کتابخانه ملی نیز برای شکلگیری کتابخانههای دیجیتال و امانت دیجیتال باید به میدان بیایند تا مصرف کتاب دیجیتال همهگیر شود. وی بابیاناینکه طبق آمار 60درصد از مردم ایران به کتابفروشیها دسترسی ندارند، میگوید: برای تحتپوششقراردادن این مردم که محروم از امکانات کتابخوانی هستند، هیچ راهی جز استفاده از ابزار دیجیتال وجود ندارد چون راهاندازی ابزارهای توزیع فیزیکی کتاب دراینمناطق توجیه اقتصادی ندارد. وی بااشارهبه ضریب نفوذ 98درصدی اینترنت در کشور میافزاید: باتوجهبهاینکه در فقیرترین مناطق نیز دسترسی به اینترنت وجود دارد، برای رسیدن به عدالت در عرصه کتابخوانی چارهای جز دسترسی همگانی به کتابخانههای دیجیتال نداریم. مدیر انتشارات دانی بااشارهبه دیگر جزئیات محتوای سند تدوینشده تصریح میکند: در سند الزام شده که وزارت آموزشوپرورش نسبت به تجهیز دیجیتالی کتابخانههای مدارس اقدام کند. در وضعیت کنونی بیشتر مدارس هیچ کتابخانهای ندارند، با تجهیز الکترونیک همه مدارس صاحب کتابخانه میشوند. دسترسی کودکانونوجوانان به محتوای سالم دیجیتال اهمیت بسیار دارد ایندرحالیستکه بیش از 95درصد مصرف محتوای دیجیتال توسط دانشآموزان ایرانی از مسیر غیررسمیست، متأسفانه این محتوا با پلتفرمها و سرویسهای خارجی هستند که محل تغذیه کودکانونوجوانان ایرانی هستند، بنابراین با علم بهایننکته مسئولیت ما برای فراهمشدن دسترسی کودکانونوجوانان ایرانی به سرویسهای بومی بیشتر میشود. وی مهمترین دلیل موفقنبودن سرویسهای بومی دراینزمینه را نبود زیرساختهای پرداخت میداند و میگوید: اگر سرویس پرداخت تسهیلشده مثل سرویس پرداخت روی قبض موبایل یا تلفن ثابت دراینزمینه فراهم نشود، سرویسدهندههای ایرانی امکان فروش سرویس به مخاطبان کودکونوجوان ایرانی را ندارند چراکه والدین با ضرورتهای تهیه دسترسی به سرویسهای دیجیتال ویژه فرزندانشان آشنا نیستند. باتوجهبه افزایش قیمت کتاب بهویژه در حوزه کودکونوجوان، بسیاری براینباورندکه کتاب حتی در حوزه کودکونوجوان از سبد بسیاری از خانوارهای ایرانی حذف شده؛ با این باور و باتوجهبه عدمفرهنگسازی دراینزمینه بهنظر میرسد که خانوادهها بهویژه در نقاط محروم نسبت به پرداخت هزینههای سرویسهای دیجیتال توجیه نباشند. باتوجهبه نقش دولت درزمینه اختصاص یارانه حمایتی برای افزایش سرانه مطالعه و مصرف کتاب و کتابخوانی این نیاز احساس میشود که درزمینه مصرف محتوای دیجیتال نیز نیازمند اختصاص یارانه به مصرفکننده هستیم. دولت و نهاد حاکمیت میتوانند سرویس را از سرویسدهنده خریداری کنند تا برای گروههای هدف در بازههای زمانی مختلف امکان دسترسی را فراهم کنند، براینمونه وزارت آموزشوپرورش میتواند دسترسی تعدادی از دانشآموزان بهویژه در مناطق محرومتر را به سرویسها فراهم کند. وی درباره ضمانت اجرای این سند میگوید: باتوجهبهاینکه بسیاری از نهادهای فعال در حوزه فرهنگ در کمیسیون عالی محتوای شورایعالی فضای مجازی عضو هستند و برای تصویب سند باید آنرا امضا کنند، در اجرا نیز دخیل هستند و مفاد را پیگیری خواهند کرد. این فعال عرصه کتب دیجیتال با تذکر اینکه «اگر ما از ابزارهای دیجیتال داخلی برای توسعه فرهنگی استفاده نکنیم و محتوای سالم دراختیار فرزندانمان قرار ندهیم، سرویسهای خارجی اینکار را خواهند کرد»، گفت: آنزمان تبعات فرهنگی بسیاری گریبانگیر جامعه میشود، در حوادث و جریانات اخیر اینرا بهخوبی خود را نشان داد که رسانههای غربی چگونه نوجوانان ایرانی را تحتتأثیر قرار میدهند، متأسفانه هجمههای فرهنگی علیه کشور ما بسیار است، برای مقابله با این هجمهها باید از داشتههایمان بهره بگیریم، کشورهای عربی و ترکیه که هجمه فرهنگی بسیارکمتری علیه آنها وجود دارد، با بودجههای چنددهبرابری به مقابله رفته و ما هنوز ضرورت آنرا درک نکردهایم و دسترسی مخاطبان ایرانی به محتوای خارجی نامطمئن بسیاربیشتر از دسترسی به محصولات بومی مطمئن است. وی ادامه میدهد: رشد هوش مصنوعی در دنیا شرایطی را ایجاد کرده که میتوان یک کتاب یا فیلم را به هر زبانی در کوتاهترینزمان بهزبان فارسی برگرداند؛ بنابراین ما در آینده بسیارنزدیک با حجم عظیمی از محتوا بهزبان فارسی مواجه خواهیم شد که عامل نظارتی و بازدارندگی در برابر آن نداریم. تقویت بازارهای رسمی و قانونی داخل میتواند بهعنوان مانعی در برابر این مصرف غیرقانونی باشد. محمدپور تصریح میکند: چندین سایت فارسیزبان که مبدأ آنها در کشورهای اروپاییست، در عرضه و انتشار کتابهای غیرقانونی، بدون مجوز و ... ایرانی فعالاند؛ عمده کتابهای این سایتها با محتوای ضدایرانی و ضداسلامی همراه بوده و متأسفانه مصرفکننده ایرانی این سایتها نیز بسیارند. سؤالی که احتمالاً پیش آید این است: چرا تصویب سند توسعه و ساماندهی نشر کتاب الکترونیک اهمیت دارد؟ برای پاسخ به این پرسش باید نگاهی به مصرف ایرانیان دراینزمینه داشته باشیم. در ایران بهصورت سالیانه بین 10 تا 12میلیون ایرانی دریکسال کتاب الکترونیک میخوانند؛ یعنی حتماً کتاب را میخرند و میخوانند؛ بلکه آمار نشان میدهد مصرف کتاب الکترونیک در ایران اینمیزان است. براساس همین دادهها، میتوان گفت تعداد کسانیکه میان پلتفرمها اشتراک دارند و ازاینطریق کتاب میخرند و میخوانند، حدود 2.5میلیون کاربر ثبت شده که کل خرید این کاربرها درطول یکسال بین 230 تا 250میلیاردتومان تخمین زده شده؛ رقمی که حدود چهار تا پنجدرصد کل بازار کتاب براساس قیمت پشت جلد را تشکیل میدهد. باید درنظر داشته باشیم که قیمت کتاب الکترونیک در ایران 30 تا 50درصد قیمت پشت جلد کتاب چاپی محاسبه میشود؛ بنابراین اگر بهلحاظ قیمتی پنجدرصد گردش مالی کتاب را شکل میدهد، 10درصد میزان فروش قانونی را نیز در دست دارد. محمدپور درزمینه استفاده از کتابهای دیجیتال از مسیرهای غیرقانونی میگوید: وقتی کالایی بهصورت غیرقانونی مصرف میشود، بهاینمعناستکه مصرف قانونی آن کم شده؛ بنابراین هرچه به پلتفرمها اهمیت داده شود، درواقع دایره مصرف غیرقانونی کوچکتر و کمتر میشود. در بازار غیررسمی هم کتب قانونی ناشران عرضه میشود و هم کتب غیرقانونی؛ یعنی کتابهایی که مجوز ندارند و مناسب نیستند؛ ایننوع آثار در تعداد بالایی عرضه میشود و دردسترس همگان قرار دارد؛ بههمیندلیل اگر پلتفرمها توسعه یابند و حمایت شوند، اولین بازخوردش به ناشر بازمیگردد و در درجه دوم به توسعه رسمی فرهنگ در کشور؛ مثلاً اگر به موسیقی اصیل بها داده شود، دیگر موسیقی زیرزمینی و غیرقانونی مجالی برای عرضه نمییابد؛ در حوزه نشر الکترونیک نیز وضعیت همین است. بهرسمیتنشناختن آن ازسوی نهادهای مرتبط حاکمیتی و دولتی سرچشمه مشکلات فعالان اینحوزه است و محدودیتهای بسیاری را برای آنها بهوجود آورده است. دامون آذری؛ مدیر مؤسسه آوانامه و فعال در حوزه تولید کتاب صوتی باتأکیدبر اینموضوع میگوید: یکی از مهمترین دلایل اینکه میگویم کتابهای صوتی هنوز بهرسمیت شناخته نشدهاند، ایناستکه مجوز کتب صوتی را یا باید از بخش رسانههای دیجیتالی در قالب نرمافزار دریافت کرد یا از دفتر موسیقی وزارت ارشاد در قالب آلبوم موسیقی درحالیکه کتاب صوتی یک مدیوم و هویت مستقل از هریکاز این دوست. البته اخیراً اقداماتی در معاونت فرهنگی وزارت ارشاد انجام شده اما تاپیشازاین چنین نبود چون کتاب صوتی بهرسمیت شناخته نشده بود. وی بابیاناینکه یکی از مهمترین دلایل تدوین چنین سندی بهرسمیتشناختهشدن کتب صوتی و الکترونیک است، میافزاید: بهرسمیتنشناختن مصادیقی دارد؛ یکیاینکه ناشران کتابهای کاغذی بهراحتی میتوانند در نمایشگاه کتاب تهران حضور داشته باشند اما ناشران کتابهای دیجیتال بهدشواری و تحقیرآمیز در نمایشگاه حضور دارند. همه غرفهها باید توسط ناشران کاغذی جانمایی شود و بعد اگر غرفهای باقی مانده بود به ناشران دیجیتال اختصاص پیدا کند، درحالیکه بسیاری از ناشران کتابهای صوتی و دیجیتال ناشران بزرگیاند و صدها عنوان کتاب منتشر کردهاند. وی بااشارهبه دیگر مشکل ناشران دیجیتال میگوید: یکی از دیگر مشکلات ما بحث معافیتهای مالیاتیست؛ درحالیکه ناشران کاغذ از معافیت مالیاتی بهرهمند هستند و در مقام اجرا نیز این معافیت اجرایی میشود، ما ناشران کتب دیجیتال با وجود بهره از معافیت مالیاتی گرفتار رفتارهای سلیقهای ممیزان مالیاتی هستیم. درزمینه معافیتهای بیمهای نیز ما با مشکل مواجه هستیم چراکه نمیتوانیم مانند ناشران کاغذی از معافیت بیمهای بهرهمند شویم. مدیر مؤسسه آوانامه مهمترین رسالت نهادهای حاکمیتی و دولتی در قبال نشر دیجیتال را بهرسمیتشناختن آنها و برطرفکردن تفاوتهای موجود در حمایت بین این دو ناشر (ناشر کاغذی و دیجیتال) میداند و میگوید: نشر دیجیتال در ایران در 12سالاخیر شکل گرفته و تداوم و توسعه آن بستگی بسیار به بهرسمیتشناختن دارد. وی ادامه میدهد: معرفی این مدیوم به مردم در وضعیت فعلی اهمیت بسیار دارد. بسیاری از مردم ایران نمیدانند که کتاب صوتی یا دیجیتال چه ویژگیهایی دارد. بخشی از این فرهنگسازی را ما فعالان در شبکههای اجتماعی پیش بردهایم اما دسترسی به عموم مردم تنها از مسیر رسانه ملی میگذرد، تولید برنامههایی با محوریت معرفی این نشر میتواند در استفاده از نشر دیجیتال کمکرسان باشد. یکی از مهمترین مباحث در حوزه نشر دیجیتال، گردش مالی آن است. بهگفته آذری؛ گردش مالی 250میلیاردتومانی نشر دیجیتال و صوتی در ایران حدود پنجدرصد گردش مالی صنعت نشر ایران را شکل میدهد. اینعدد در کشورهایی چون آمریکا به 30درصد رسیده است. بهنظر میرسد با حمایت از نشر دیجیتال و ترسیم چشمانداز آن، هم میتوان به گردش مالی بالاتری دراینحوزه اندیشید و هم ورود ناشران بیشتر به اینحوزه را رقم زد. مقایسه نشر دیجیتال در ایران و سایر کشورهای منطقه اگرچه رشد سالهای اخیر ایران دراینعرصه را نشان میدهد، اما این رشد بهمعنای پیشرفت در سطح منطقه نیست. آذری دراینزمینه به فعالیت شرکت استوریتل سوئد اشاره میکند و میگوید: این شرکت در خاورمیانه محبوبترین اپلیکیشن کتابهای صوتی و دیجیتال است. بخش زبان عربی گستردهای دارد. ما درمقایسهبا سایر کشورهای منطقه دراینزمینه بسیار عقب ماندهایم. باید نگران نیز باشیم که تنها 10هزار کتاب صوتی در ایران دردسترس است. باتوجهبه پیشینه فرهنگی ایرانیان ما باید دراینزمینه پیشرو باشیم اما از منطقه هم عقب افتادهایم. آمارهای نشر دیجیتال نشان میدهد در حوزه نشر دانشگاهی و نشر کودکونوجوان رشدی نداشتهایم. در بازار کتاب الکترونیک گروههای سنی 35 تا 25سال بیشترین مخاطبان را تشکیل میدهند. برایناساس؛ عمده آثار عرضهشده، در حوزههای ادبیات، روانشناسی و ... است و در حوزه دانشگاهی، کودکونوجوان و کمکآموزشی هنوز بازاری شکل نگرفته است. کارشناسان معتقدند که با ضعف در اطلاعرسانی مواجه هستیم. جوانان (گروه سنی 35 تا 25سال که بیشترین کاربران نشر الکترونیک هستند) بیشتر در نتها و شبکههای اجتماعی حضور دارند و ازاینفضا مطلعاند اما زنان خانهدار و بچهها بیشتر با تلویزیون درارتباط هستند. درایندست از رسانهها ما با اطلاعرسانی کاملی درزمینه استفاده از نشر الکترونیک مواجه نیستیم؛ پس حیات و بقای نشر الکترونیک ارتباط مستقیمی با نظاممندشدن آن دارد. تدوین سند توسعه و ترسیم چشمانداز میتواند به رفع موانع پیشِرو منجر شود و درصورتیکه دستگاهها و نهادها با آن همراهی کنند، آینده خوبی را برای نشر دیجیتال و صوتی ایران میتوان متصور بود.