آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
اسرائیل در دوراهیِ فاجعه و نابودی
کد خبر: 293119 | تاریخ مخابره: ۱۴۰۲ سه شنبه ۲۹ فروردين - 06:59

اسرائیل در دوراهیِ فاجعه و نابودی

«مروان بشاره»؛ تحلیلگر ارشد سیاسی در «الجزیره» که عموماً در‌مورد سیاست جهانی می‌نویسد و به‌عنوان مرجعی برجسته در سیاست خارجی ایالات‌متحده، خاورمیانه و امور استراتژیک بین‌المللی شناخته می‌شود. دراین‌یادداشت، به بررسی وضعیتِ کنونیِ اسرائیل پرداخته و ‌روند فعلی را منجر به شکل‌گیریِ پایانی شوم برای «نتانیاهو» و دولتش خوانده است. او که قبلاً استاد روابط بین‌الملل در دانشگاه آمریکایی پاریس بود؛ معتقد است فاشیست‌ها و متعصبان، «اسرائیل» را تنها طیِ ۱۰۰‌روز به یک دوراهی تاریخی رسانده‌اند. این مطلب به‌تاریخ ۱۱ آوریل ۲۰۲۳ در Al Jazeera منتشر شده است.

100روزِ نخستِ نخست‌وزیری «بنیامین نتانیاهو» فاجعه‌ای تمام‌عیار بوده است که اسرائیل را در یک دوراهی تاریخی قرار داده و راه را برای سناریوهایِ متعددی در آینده؛ از هرج‌ومرج گرفته تا فاجعه، باز می‌کند. از زمان اعلام دولت جدیدِ خود، متشکل از فاشیست‌ها و متعصبان در پایان سال ۲۰۲۲، رهبر ازخودراضی اسرائیل، نشتیِ قابل‌توجهِ مخزن محبوبیت خود را مشاهده کرده است؛ انفجاری از درون و سیاست‌هایی درهم‌شکسته! او که مدت‌هاست لافِ «به‌ارمغان‌آوردن رفاه و امنیت برای اسرائیل» را می‌زند؛ این‌روزها رهبران نظامی و تجاری جغرافیایِ تحت‌سلطه‌اش را به‌همراه بخش‌های وسیعی از رسانه‌ها و دانشگاه‌ها، به شورش علیه دولتش برانگیخته است. متحدان اسرائیل؛ ازجمله «جو بایدن» (رئیس‌جمهوری ایالات‌متحده) نیز علیه او شده‌اند و علناً او و دوستان جدید منطقه‌ای‌اش را سرزنش؛ و از دیدنش امتناع می‌کنند. حتی دولتمردان «عربستان سعودی» که درابتدا وعده‌هایی از خود نشان می‌دادند، نهایتاً تصمیم به عادی‌سازی روابط با ایران به‌جای اسرائیل گرفت که به‌ضرر برنامه منطقه‌ای «نتانیاهو» بود؛ برنامه‌ای که هدفش بهبود رابطه «عربی-اسرائیلی» البته به‌قیمت نادیده‌گرفتنِ حقوق فلسطینیان است. همه این‌ها، همراه با مخالفت بی‌سابقه عمومی و هفته‌ها فشار خیابانی فزاینده، تسلط «نتانیاهو» بر قدرت را تضعیف و او را مجبور به تأخیر در دستورکار اصلی قانون‌گذاری خود کرده است؛ اقدامی که نه‌تنها شرکای ائتلافش را ناامید ساخت؛ بلکه مخالفان سیاسی او که اصرار دارند نتانیاهو «اصلاحات» غیرلیبرال خود را کلاً کنار بگذارد نیز راضی نکرد. دراین‌روند، «نتانیاهو» وزیر دفاعش «یوآف گالانت» (که ابتدا او را به‌دلیل صحبت علیه «اصلاحات» برکنار و سپس مجدداً او را دعوت‌به‌کار کرد) را از خویش ناامید و وزیر دادگستری‌اش «یاریو لوین» (که معمار اصلی قوه قضائیه جدید است) را خشمگین کرد؛ و این‌ها درحالی‌بود‌‌که وزیران متعصب و فاشیست دارایی و امنیت ملی‌اش؛ یعنی «بزالل اسموتریچ» و «ایتامار بن‌-گویر» را قدرت می‌بخشد. «بن-‌گویر» و «اسموتریچ» نیز از این بحران برای گرفتن امتیازاتی از نخست‌وزیر؛ ازجمله تشکیل «گارد ملی» (NG) برای اقدام به‌عنوان یک گروه «شبه‌نظامی خصوصی» متشکل از علاقه‌مندان فاشیست علیه اقلیت فلسطینیان در اسرائیل که آن‌ها را دشمن درونی می‌دانند، بهره‌برداری کردند. همچنین بر گسترش بیشتر شهرک‌های غیرقانونی در سرزمین‌های اشغالی و سرکوب بیشتر فلسطینی‌ها در بیت‌المقدس و فراترازآن، تأکید کردند که همگی به وخامت بیشتر وضعیت امنیتی دراین‌روزها منجر شده. عملکرد نادرست «نتانیاهو» درمورد بازنگری قضائی، «گالی بهارآف-میارا»؛ دادستان کل اسرائیل را نیز چنان نگران کرده است که گفت: «نتانیاهو با نادیده‌گرفتن تضاد منافع آشکار بر سر محاکمه‌اش به‌اتهام فساد و دخالت مستقیم در طرح بازنگری قضائی دولتش، قانون را زیر پا می‌گذارد!» درواقع، این‌نکته اصلی در ماجرایِ بازنگری قضائی نتانیاهوست: ارجحیت‌دادن شخص و منافع خود، بر قانون؛ و به‌عبارتی، «دولت و دستورکار خود را بالاتر از دیوان عالی قرار دهد» تا شرایطی را برای خویش ایجاد؛ و متعاقبِ آن، به‌عنوان یک «رئیس‌جمهوری مستقل» یا مستبدی قدرتمند به‌سبک «ولادیمیر پوتین» حکومت کند. درواقع، آینده او به «اصلاحات» بستگی دارد. بااین‌حساب، انتظار نداشته باشید «نتانیاهو» از این‌اقدام دست بردارد یا تسلیم شود؛ البته مادامی‌که پایگاه سیاسی‌اش او را «پادشاه» می‌داند. رهبری حزبش معتقد است که حضور او برای موفقیت ضروری‌ست و شرکای ائتلافی سرکش نیز برای نیل به اهدافشان، به ماندنِ شخصِ او بر سریرِ قدرت، نیاز دارند. درحالی‌که او خود را درمورد «مصالحه حداقلی» با میانجیگری رئیس‌جمهوری برای مشروعیت‌بخشیِ بیشتر به دستورکارش، آمده نشان می‌دهد، محتمل‌ترین سناریو در کوتاه‌مدت این‌است‌که در بسیاری از برنامه‌های قانون‌گذاری‌اش بلافاصله پس از شکست کنست، عجله کند. این همان‌چیزی‌ست‌که او و شرکای سرسختش در ائتلاف حزبی به آن نیاز دارند تا برنامه‌های اجتماعی، سیاسی و مذهبی افراطی خود را اجرا کنند. چنین گستاخی و بی‌تفاوتی نسبت به فراخوان عمومی می‌تواند بی‌ملاحظگی باشد و امکان تشدید درگیری‌هایِ سیاسی بیشتر در خیابان‌های اسرائیل را فراهم کند؛ و درعین‌حال، باعث ایجاد بحران بیشتر در سرزمین‌های اشغالی فلسطین شود. چنین رویکردی توأم با بی‌پروایی، نخبگان نظامی و اقتصادی موردحمایت «ایالات‌متحده» را به شورش علیه دولت او و مختل‌کردن زندگی روزمره مردم سوق می‌دهد و می‌تواند برای اسرائیل کاملاً بی‌ثبات‌کننده باشد؛ و این بی‌ثباتی ممکن است کشور را به‌سمت «انتخابات جدید» هدایت کند؛ به‌‌ویژه اگر برخی از اعضای حزب «لیکود»، مانند «گالانت»، تصمیم بگیرند کشور را بر حزب مقدم بدارند و اکثریت پارلمانی را برای دولت انکار کنند. اگر «بی‌بی» (یکی از القاب نتانیاهو بین هوادارانش)؛ با جادویی دیگر (به‌خاطر پیروزی‌اش در انتخابات با حیله و دسیسه، گروه اپوزیسیون او را «جادوگر» می‌نامد) در انتخابات دیگری پیروز شود و یک دولت قدرتمندترِ متعصب و فاشیست تشکیل دهد، اسرائیل ممکن است به ترکیبی از خودکامگی تبدیل شود و به همه امیدها یا توهمات صلح در فلسطین پایان دهد و راه را برای «انهدام» هموار کند. البته نظرسنجی‌ها تابه‌امروز نشان داده که دور جدید انتخابات ممکن است برای «نتانیاهو» و دولت ائتلافی او نویدبخش نباشد و با اقدامات اخیر، ممکن است برای حزبش از شکل یک «داراییِ ارزشمند» خارج و به «عامل سرشکستگی» تبدیل شده؛ و احتمالاً از «رهبریِ حزب» نیز کنار گذاشته شود. اگرچه چنین سناریویی درحال‌حاضر بعید به‌نظر می‌رسد؛ اما عملکردِ ۱۰۰روزگذشته باعث شده تا چنین احتمالی نیز در اذهان شکل بگیرد. البته قطعاً شکستِ سیاسیِ «نتانیاهو» به‌معنای «شکوفایی دموکراسی» و «حاکم‌شدن صلح» نیست. به‌هرحال، پس از دهه‌ها اشغال و ظلم، جامعه و سیاست اسرائیل به‌طور وحشتناکی تحت تسلط احزاب راست خشن و راست افراطی قرار گرفته و بی‌شک روی‌کارآمدن یک «حکومت ائتلافی»، باز حاوی نظرگاه‌های افراطی خواهد بود؛ حالا می‌خواهد رهبریِ حزب را «نتانیاهو» برعهده بگیرد یا «بنی گانتز». بدترازآن، ائتلافی از احزاب «راست سکولار» مطمئناً همان سیاست‌های ظالمانه را در فلسطین اشغالی دنبال می‌کند و درعین‌حال، از فشارهای داخلی و خارجی که دولت فعلی را محدود می‌کند، رها می‌شود. چنین ائتلافی، در میان‌دوره، تنها چرخه‌های باطل نظامی‌سازی و فاشیسم و اشغالگری را تقویت می‌کند؛ این‌ها دائماً درحال‌تغذیه هم هستند. شاید تنها راه برای شکستن ‌دورِ باطل افراط‌گرایی، بی‌ثباتی، تعصب و خشونت این‌است‌که اسرائیل از توهمات خودپسندانه مبنی‌بر دمکراتیک، لیبرال و روشنفکر‌بودن در یک دولت آپارتاید، خارج شده و با علل اصلی آشفتگی جاری مقابله کند؛ البته پیش‌ازآنکه فروپاشی از راه برسد.

مصطفی رفعت

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه