کد خبر:
293131
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۲ دوشنبه ۴ ارديبهشت -
06:50
بهاره کیانافشار؛ جستوجوگر نقشهای بهیادماندنی
«بهاره کیانافشار» بازیگری را از سال ۱۳۸۲ با بازی در «کلاهپهلوی» بهکارگردانی سید ضیاءالدین دری شروع کرد و میتوان گفت؛ حضورش دراینمجموعه نقطهعطفی در کارنامه کاریاش بهشمار میآید؛ هرچند نقشی که ایفا کرد، دوبله شد و «فریبا رمضانپور» بهجایش صحبت کرد. او همانسال یک فیلم کوتاه بازی کرد و جالبآنکه ورودش به سینما در سال 1387 با اثری نامتعارف بهنام «شیرین» رقم خورد؛ فیلمی از ساختههای عباس کیارستمی که تصویرگر نگاه ۱۱۳ بازیگر زن، بدون هیچ سخنی به دوربین فیلمبرداریست؛ درحالیکه صداهایی از خواندن منظومه «خسرو و شیرین» اثر نظامی گنجوی بهگوش میرسد. او زمانی را سپری کرد تا وارد دهه 90 شد و ازآنجابودکه روند حرفهایِ حضورش در سینما و تلویزیون و حتی تئاتر جدیتر شد. «گناهکاران» در سینما، «گاهی به پشت سر نگاه کن» در تلویزیون، «کلاغها و دروغها» در تئاتر؛ و بعدها نیز «عاشقانه» در شبکه نمایش خانگی، نقاط استارت او در عرصه بازیگری در مدیومهای متفاوت بودند. بهبهانه اکران فیلم «پالتو شُتری» در سینماها با بازیِ او در کنار «سام درخشانی» و «بانیپال شومون» که ساخته «مهدی علیمیرزایی» در سال 97 است، نگاهی به روند کاریِ او دراینسالها انداختهایم. فیلم تازه وی، درمورد یک دانشجوی فلسفه است که یک پالتو از پدرش بهارث میبرد که با پوشیدنش، افکار وسوسهآمیز و موذیانهای سراغش میآید!
او را نیز باید مانند بسیاری چهرههای دیگر، یکی از کشفهای «محمدرضا شریفینیا» بدانیم؛ جوانی علاقهمند به حوزه بازیگری که مترصد فرصتی بود تا بتواند دراینفضا به فعالیت بپردازد و تواناییهایش را بهرخ بکشد. خودش در مصاحبهای با مجله «زندگی آیدهآل» دراینباره گفته است: «دوسال قبل از بازی در سریال کلاهپهلوی، آقای شریفینیا مرا در جشنواره فیلم فجر دید و پرسید که آیا دوست دارم بازیگر شوم؟ جواب دادم که خیلی مشتاقم؛ ولی خانوادهام مخالفاند و اجازه ندارم. پروسه ساخت کلاهپهلوی که پیش آمد، اتفاقاً یکی از دوستان دوران دبیرستانم که همیشه به امر کارگردانی علاقه داشت نیز دراینپروژه جزو عوامل گروه بود؛ آنجا آقای شریفینیا باز به دوستم گفته بود که به بهاره بگو اگر هنوز علاقهمند است، برای بازی بیاید». اینگونه بود که آرزوی «کیانافشار» برای بازیگری مقابل دوربین، رنگ واقعیت بهخود گرفت و او در قالب نقش «شادی مستشارنیا» (همسر دوم فرخ باستانی؛ با بازیِ امیرعلی دانایی) توانست نگاهها را بهسمت خود جلب کند؛ تاجاییکه در جشن حافظ، نامزدیِ دریافت جایزه بهترین بازیگر زن درام تلویزیونی را نصیب بُرد. «مازیار میری» دومین کارگردانی بود که از او برای حضور در یک سریال تلویزیونی (گاهی به پشت سر نگاه کن) دعوت کرد؛ ملودرامی خانوادگی با محوریت موضوعیِ حمایت از تولیدات داخلی و اعتماد به نخبگان جوان ایرانی و توجه ویژه به سبک زندگی ایرانی که در ۳۲قسمت تهیه و در رمضان سال ۱۳۹۴ از شبکه دو پخش شد. امین تارخ، حمید ابراهیمی، هدایت هاشمی، سعید چنگیزیان، نگار عابدی و ... از دیگر بازیگرانش بودند. سومین و البته آخرین حضور او در سریالی برای قاب کوچک تلویزیون تابهامروز، مجموعه «نوار زرد» است؛ بهکارگردانی «پوریا آذربایجانی» ساخته سال ۱۳۹۶ در ۲۵قسمت که بهمناسبت هفته ناجا از شبکه دو بهروی آنتن رفت. امیر آقایی، سیروس گرجستانی و کمند امیرسلیمانی نیز از بازیگران اصلیِ آن بودند. سینما اما دراینسالها بیشترین سهم حضور او در عرصه بازیگری را بهخود اختصاص داده است. نقش او در آثار اولیه مانند «گناهکاران» ساخته فرامرز قریبیان، «هیچکجا، هیچکس» ساخته ابراهیم شیبانی، «عین شین قاف» ساخته قاسم جعفری و «کفشهایم کو؟» ساخته کیومرث پوراحمد را شاید نتوان چندان جدی گرفت؛ اما «بارکُد» ساخته مصطفی کیایی در سال 94 را باید حرکتی روبهجلو در روند کارنامه بازیگریِ او قلمداد کرد. این فیلم که برای نمایش در بخش سودای سیمرغ 34اُمیندوره جشنواره فیلم فجر پذیرفته حضور داشت، نامزد بهترین فیلم از نگاه تماشاگران شد و به فروشی مطلوب نیز رسید. سال 95 برای «کیانافشار» سالی قابلتوجه برای شناختهترشدن بود؛ سه فیلم «زرد»، «ماهورا» و «کمدی انسانی» اگرچه نتوانستند او را به جایگاهی مطمئن رهنمون شوند؛ اما «عاشقانه» با همه حواشیاش، جبران کرد و او چندگام جلوتر پرید. سریال پرستاره «منوچهر هادی» که پخش آن تا سال ۱۳۹۶ در شبکه نمایش خانگی ادامه داشت؛ روایتگر چند خانواده با قصهها و مشکلاتشان است که هر شخصیت نیز گذشته مخصوصبهخود را دارد. او در کنار محمدرضا گلزار، ساره بیات، مهناز افشار، حسین یاری، هومن سیدی و پانتهآ بهرام درخشید و حتی در جشن حافظ بهخاطرش تحسین شد. او البته هنوز مانده بود تا بتواند نقشی درخور ایفا کند و هنوز چندان مورداعتماد برای انتخاب در قالبهایِ اثرگذار نبود. درمورد نقشهای دلخواهش گفته است: «عاشق بازی در نقشهای متفاوت هستم و دوست دارم بازی در نقشهایی بسیار دور از خودم را تجربه کنم. بازی در فیلم هیچکجا، هیچکس، یکی از این تجربیات بود؛ اما باید خودم را بکشم تا به من از این نقشها بدهند. عاشق بازی در نقش کمدی هستم و خیلی دوست دارم در یک فیلم کمدی خوب بازی کنم. اتفاقاً قرار بود در دایرهزنگی نقش شیرین را ایفا کنم اما بهخاطر حضور در کلاهپهلوی که تولیدش مدتها طول کشید، متأسفانه آن موقعیت و برخی موقعیتهای مشابه را از دست دادم». بهروز شعیبی از او برای بازی در «گلشیفته» دعوت کرد و او نقشی را در آن بهعهده گرفت که شاید در نوع بازی یا مدت حضورش در کل کار، چندان خاص نیست؛ اما ازیکنظر یک نقطهعطف بوده؛ او درایناثر، برای اولینبار در تاریخ سریال ایرانی، نقش یک «ترنس زن» را بازی کرد؛ سعیدی که تبدیل به سعیده میشود! این روایت شیرین و طناز زنانه که نگاهی از زاویه کمدی به مسائل روز زنان دارد، یکی از ماندگارترین آثار او بهلحاظ کلیت سریال است که با استقبال خود مخاطبان روبهرو شد. در سال 96 اگرچه باز فیلمهای متنوعش در سینما شامل «لونه زنبور»، «دشمن زن» و «عطر داغ» و «حضور مخفی یک بیگانه» (فیلم کوتاه) نتوانست انتظارات از او را که دیگر چهرهای مطرح در بازیگری بهشمار میرفت، برآورده کند؛ اما با یک سریال جذاب در حوزه آثار کودک همراه شد بهنام «هشتگ خالهسوسکه» که تلاشی ستودنی از کل گروه تولید بود. این سریال فانتزی و موزیکال بهکارگردانی «محمد مسلمی» (یکی از اعضای گروه سابق فیتیلهایها) در ۱۵قسمت تهیه و از بهمنماه ۱۳۹۷ در شبکه نمایش خانگی پخش شد. «بهاره کیانافشار» نقش «خالهسوسکه» را داشت و «امیرحسین رستمی» در نقش «آقاموشه» ظاهر شد. «پالتو شتری» که برای نخستینبار در 37اُمیندوره جشنواره فیلم فجر بهنمایش درآمد و «بیوزنی» ساخته «مهدی فرد قادری» نیز در سال 97 کارنامه سینمایی او را تشکیل دادند. او سال 99 با نقش یک زن خیابانی در «میخواهم زنده بمانم» به شبکه نمایش خانگی بازگشت؛ درحالیکه سال قبلش در سینما پرکار بود و حتی در روایتی از زندگی «سهراب سپهری»؛ شاعر و نقاش برجسته بهکارگردانیِ «علی قویتن» باعنوان «رؤیای سهراب» حضور پیدا کرده بود. تنها فیلم سینماییِ او در سال 99 به اولین و تابهامروز تنهاترین ساخته «آرزو ارزانش» محدود میشود بهنامِ «آهنگ دونفره» که احمد مهرانفر، فرزاد فرزین، امیرحسین رستمی و علیرضا استادی نیز در آن بازی کردهاند. در خلاصهداستان این فیلم آمده: «چقدر مسیر زندگیمان با مسیر دود سیگار یکیست؛ هردو بهسمتی میرود که دلمان نمیخواهد!» او در سال 1400 در سه فیلم «کوزوو»، «خانه شیشهای» و «نمور» بازی کرد؛ و البته در شبکه خانگی نیز در «حرفهای» (نماوا) و «سودا» (لنز ایرانسل، آیو، آپرا و آیگپ تیوی) دیده شد.
مصطفی رفعت