آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
خالقان رمان‌های تخیلی؛ پیشگویان آینده نظامی جهان
کد خبر: 323264 | تاریخ مخابره: ۱۴۰۲ چهارشنبه ۳ خرداد - 06:47

خالقان رمان‌های تخیلی؛ پیشگویان آینده نظامی جهان

داستان‌های علمی-تخیلی بر «نحوه انجام جنگ» در جهان واقعی، تأثیر می‌گذارند و اگرچه این اتفاق، در نگاه اول جالب به‌نظر می‌آید؛ اما شاید نتایج آن‌را دوست نداشته باشیم. از ماشین‌های جنگی پیشرفته گرفته تا ابررایانه‌ها و روبات‌های قاتل؛ داستان‌های علمی-تخیلی درمورد جنگ حرف‌های زیادی برای گفتن دارند. شاید تعجب کنید اگر بدانید که برخی دولت‌ها (ازجمله «بریتانیا» و «فرانسه») اکنون توجه خود را به این داستان‌های خارق‌العاده معطوف کرده‌اند تا راهی برای تفکر درباره آینده‌های احتمالی و تلاش برای دفع هرگونه تهدید بالقوه باشد. سال‌هاست نویسندگان داستان‌های علمی-تخیلی درباره فناوری‌های آینده‌نگر پیش‌گویی‌هایی کرده‌اند که بعدها به واقعیت تبدیل شدند؛ مثلاً در سال ۱۹۶۴، «آرتور سی کلارک» (خالق «۲۰۰۱: اودیسه فضایی») وجود اینترنت را پیش‌بینی کرد؛ و در سال ۱۹۸۳، «آیزاک آسیموف» (خالق «مجموعه ربات») پیش‌بینی کرد که زندگی مدرن بدون کامپیوتر، غیرممکن خواهد شد. این‌موضوع باعث شده تا دولت‌ها به این‌موضوع توجه کنند. درواقع، داستان‌های علمی-تخیلی نه‌تنها می‌توانند به ما کمک کنند آینده‌ای را که توسط فناوری‌های جدید شکل می‌گیرد، تصور کنیم؛ بلکه می‌تواند کمک کنند درمورد تهدیدهای بالقوه، درس‌هایی بیاموزیم. موضوعات متعددی وجود دارد که داستان‌های علمی-تخیلی با آن‌ها درگیر هستند که بی‌شک به تحقیقات دفاعی درمورد جنگ و راه‌هایی برای کاهش خطر کمک می‌کند. باآنکه ما هرگز نمی‌توانیم پیش‌بینیِ کاملی از آینده داشته باشیم؛ اما می‌توانیم امیدوار باشیم که رهبران و تصمیم‌گیرندگان بالادستیِ ما درس‌هایی را که در داستان‌های علمی-تخیلی به آن‌ها اشاره می‌شود، بیاموزند تا شاید از «دیستوپیا» (ویران‌شهر؛ یک جامعه یا سکونت‌گاه خیالی در داستان‌های علمی-تخیلی که در آن، ویژگی‌های منفی؛ برتری و چیرگی کامل دارند و زندگی در آن، دلخواهِ هیچ انسانی نیست) اجتناب کنیم. مقاله منتشره به‌تاریخِ ۱۲ آوریل ۲۰۲۳ در رسانه آنلاینِ Science Alert چهار موضوعِ این‌چنینی از داستان‌های علمی-تخیلی را که دولت‌ها بهتر است درنظر بگیرند، مطرح کرده است.

ابَرسربازان
«ابَرسربازان» یکی از موضوعات اصلی در داستان‌های علمی-تخیلی هستند و اشکال مختلفی دارند. اغلب آن‌ها به‌دلیل تجهیز به فناوری‌‌های جدید، فراتر از سربازان عادی‌اند؛ مانند «جنگاوران اخترناو»؛ اثر «رابرت هاین‌لاین» (۱۹۵۹) یا «جنگ ابدی» اثر «جو هالدمن» (۱۹۷۴). بااین‌حال، نمونه‌های مدرن‌تر همچنین نشان می‌دهند که چگونه «ابَرسربازان» می‌توانند با عضلات قوی‌تر و حتی اندام‌های اضافی، ظاهر شوند. این «سربازانِ خاص» قوی‌تر و سریع‌تر بوده و بهتر می‌توانند بجنگند؛ بنابراین، جای تعجب نیست که اغلب، پیامدهای اخلاقی متعددی را گوشزد می‌کنند. «رایانه نبردِ» تصویرشده در داستان «جنگ ابدی» حتی این قدرت را دارد تا سربازانی را که از دستورات پیروی نمی‌کنند، منفجر کند! نمونه خاص سربازانی با قدرت فوق‌بشری را می‌توان در بازی ویدئوییِ محبوب War Hammer 40000 نیز دید که در بدنشان، قلب دوم، ریه سوم و تعداد زیادی ایمپلنت اضافی کاشته می‌شود تا کمک کند در میدان نبرد زنده بمانند. آن‌هاکه به‌عنوان تفنگداران فضایی شناخته می‌شوند، به‌حدی تغییر کرده‌اند که دیگر با آنچه اول (انسان) بوده‌اند، قرابتی ندارند و کاملاً موجودی بیگانه از بشر هستند.

هواپیماهای بدون سرنشین
عملیات پهپادی، نقش مهمی را در جنگ‌های مدرن بازی می‌کنند؛ مثلاً «ایالات‌متحده» و متحدانش از پهپادهای Predator و Reaper برای گشت‌زنی در آسمان و حتی «ترور اشخاص» از راه دور، استفاده می‌کنند. اخیراً نمونه‌هایی از پهپادهای نیروی دریایی این‌کشور را در جنگ اوکراین نیز دیده‌ایم. البته، آثار علمی-تخیلی مدت‌هاست که این‌نوع جنگ‌ها را پیش‌بینی کرده‌اند و اگر چیزی باشد، صرفاً ادامه محتملِ کامپیوتری‌شدن این ابزار و متعاقباً شیوه‌های نبرد پیشرفته بااستفاده‌از آن‌هاست. «اورسون اسکات کارد» در رمان «بازیِ اِندر» (۱۹۸۵)، کودکانی خردسال؛ ازجمله «اِندر» را در تاریخی نامشخص در آینده، به ما معرفی می‌کند که به «مدرسه نبرد» برده می‌شوند؛ تا در تمرین‌های نظامیِ پیچیده‌ای بااستفاده‌از رایانه‌ها برای شبیه‌سازی جنگ علیه دشمنی بیگانه آماده شوند. البته بچه‌ها از ماهیتِ کاری‌که انجام می‌دهند، بی‌خبرند و ‌آن‌را یک بازی تلقی می‌کنند. پس از نابودکردن دشمنان است که «اِندر» متوجه می‌شود بازی نمی‌کرد؛ بلکه فرماندهیِ نیروهایی در دنیای واقعی را برعهده داشت که در فضای بیرونی می‌جنگیدند. نویسنده در Ender’s Game پیش‌دستی کرده و به بسیاری از بحث‌های کلیدی که امروزه دراین‌زمینه مطرح است، می‌پردازد؛ او حتی به این سؤال که آیا کشتن از راه دور، یک «روش جنگیِ اخلاقی» محسوب می‌شود را نیز پیش می‌کشد! چیزی‌که درموردِ ترورهای پهپادی نیز عنوان شده و ‌آن‌را روشی تروریستی می‌دانند.

مهندسی زیستی
فراتر از هواپیماهای بی‌سرنشین و فناوری‌های پیشرفته رایانه‌ای، ممکن است علوم زیستی و نقش حیواناتی که برای پشتیبانی از عملیات‌ بشردوستانه در جنگ استفاده می‌شوند را نیز می‌توان درنظر گرفت. در «سگ‌های جنگ» نوشته ۲۰۱۷ «آدریان چایکوفسکی»، قهرمانِ اثر، یک سگ «مهندسی زیستی» (درواقع، یک مزدور تربیت‌شده) است که دستورات را بدون هیچ‌گونه سؤالی دنبال می‌کند؛ تااینکه یک‌روز متوجه می‌شود اربابانش، آن‌افرادِ خوبی که ابتدا ادعا می‌کردند، نیستند! مانند بسیاری از بهترین آثار علمی-تخیلی، Dogs of War نیز سؤالات اخلاقی بسیاری درمورد وضعیت انسان مطرح می‌کند؛ ازجمله نحوه استثمار طبیعت و موجوداتش توسط انسان‌ها و اینکه چگونه حیوانات در چارچوب اخلاقی ما قرار می‌گیرند؛ مثلاً «کونو» (یک سگ ارتشی) که جان سربازان را در افغانستان نجات داد و نشان «ویکتوریا کراس» بریتانیا را دریافت کرد. درواقع، در موقعیت جنگی، او را اول از بالگرد پیاده کردند تا در محوطه بدود و از امنیتِ محل، اطمینان حاصل شود تا بعداً تیم عملیات انسانی، وارد کارزار شود. به‌نظرتان اگر حیوانات را به‌عنوان پیش‌مرگ به موقعیت‌های خطرناک بفرستیم تا ضامن جان ما شوند یا به‌دنبال بازماندگان زلزله بگردند، بدون آموزش‌های دشوار و خاص امکان‌پذیر است؟ اگر آموزش‌ها فراتر رفته و اهداف دیگری را دنبال کند، آیا این حیوانات می‌توانند به‌مثابه یک سلاح جنگی عمل کنند؟

تغییر رفتار
داستان‌های علمی-تخیلی درمورد مواد مخدر و روشی که بتوان از مواد شیمیایی برای تحریف واقعیت و تغییر رفتار استفاده کرد، حرف‌های بسیاری برای گفتن دارند. شاید مشهورترین نویسنده دراین‌زمینه «فیلیپ کی. دیک» باشد؛ که با رمان‌هایی نظیرِ مانند «یوبیک» (۱۹۶۹) و «پلیس گفت اشکم را جاری کن» (۱۹۷۴) به این‌موضوع می‌پردازد. البته فیلم‌هایی مانند «سرنتی» ساخته ۲۰۰۵ «جاس ویدون» و سریال «فایرفلای» (۲۰۰۲-۲۰۰۳) نیز سوژه‌ای مشابه داشته‌اند. کاپیتانی ‌همراه خدمه‌اش به سیاره «میراندا» سفر می‌کنند تا عواقب تاریک مواد مخدری که برای کنترل جمعیت استفاده شده را کشف کنند. درحالی‌که این نمونه‌های مکتوب یا نمایشی، ممکن است شوم به‌نظر برسند؛ اما درمقایسه‌با آزمایش‌های واقعیِ انجام‌شده توسط CIA چیزی نیستند! در اواخر جنگ ویتنام، افشا شد که سازمان «سی‌آی‌اِی» آزمایش‌های غیرقانونی انسانی را به‌منظور تولید مواد مخدر برای شست‌وشوی مغزی و شکنجه انجام می‌داد؛ ‌عملیاتی باعنوان MK-ULTRA که در جلسه استماع سنا در سال ۱۹۷۷ علنی شد. می‌توانیم امیدوار باشیم چنین آزمایش‌های هولناکی متعلق به گذشته باشد؛ بااین‌حال، مفهوم «تغییر رفتار» همچنان یک رویکردِ بزرگ در تحقیقات دفاعی‌ست که به‌نظر می‌‌آید کنار گذاشته نشده و نمی‌شود. بسیاری استدلال می‌کنند که «رسانه‌های اجتماعی» اکنون یک میدان نبرد جهانی‌ست و جنگ اطلاعاتیِ برقرار در آن‌ها به‌نوعی در ادامه همین مسیر؛ و تلاش برای تغییر افکار عمومی درمورد «موضوع هدف» است: تهدید واقعیِ امنیت به‌واسطه مداخله روان‌درمانی در قالبی نوین!

مصطفی رفعت

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه