کد خبر:
333269
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۲ يکشنبه ۷ خرداد -
06:14
هدف غرب از نابودی ارمنستان چیست؟
خانه آزادی، ازجمله سازمانهای آمریکایی مدعی دفاع از دموکراسی و حقوق بشر در جهان، گزارشی بهنام ملل در حال انتقال در سال 2023 یا Nations in Transit 2023 منتشر کرده که در بخشهایی از این گزارش بهصراحت از نیات کشورهای غربی برای نابودی ارمنستان پرده برداشته شده است. در صفحه ششم فایل پیدیاف این گزارش آمده است: «نشانههای اندکی وجود دارد که نشان دهد گسترش کنترل باکو بر قرهباغ (بهمانند گسترش کنترل روسیه بر اوکراین) آزادی و امنیت مردم محلی را در قرهباغ کوهستانی و بخشهایی از ارمنستان از بین ببرد! دولتهای دموکراتیک نباید این تهدید را نادیده بگیرند. آنها باید تمام گامهای ممکن را برای توسعه دموکراسی در ارمنستان و تضمین حمایت از مردمی که تحت حاکمیت آذربایجان زندگی میکنند یا از اشغالگری این کشور فرار میکنند، بردارند.» محتوا و توصیههای گزارش این اندیکشده وابسته به کاخ سفید بسیار رسواگر و تأملبرانگیز است. درواقع غرب به علت منافعی که درجهت تسهیل روند نابودی و تجزیه ارمنستان دارد و به آن خواهیم پرداخت، با ناچیزشمردن خطر تجاوزگری باکو، اقدامات نظامی رژیم علیف درجهت ریزهخواری ارمنستان و تسخیر تدریجی بخشهای حساس این کشور را ناچیز میشمارد و تنها توصیه آن ایناستکه باید تلاش کرد بعد از اشغال سرزمینهای محل سکونت ارامنه توسط دولت باکو، دموکراسی در ارمنستان حفظ شود، اما راهحل عملیاتی دراینزمینه ارائه نمیشود، چون هدف فریب مردم ارمنستان است. غرب بهخوبی میداند که آذربایجان سرزمینهایی را از قلمرو اتحاد جماهیر شوروی سابق که ارامنه در آنها سکونت داشتهاند، تصرف کرده و شرایط را برای اخراج ساکنان اصلی آنها فراهم کرده است. غرب همچنین مطلع است که استقرار نظامیان آذربایجان در هر بخشی از خاک ارمنستان و آرتساخ به معنای ارمنیزدایی و نسلکشی است و هر نوع «همزیستی» بین ارامنه و سربازان علیف درواقع غیرممکن است. این رویه طی مدتی که از محاصره آرتساخ میگذرد بهخوبی ثابت شده است. باوجود همه این مشکلات و خطرات، به ارمنستان صرفاً «دموکراسی» ذلیلانه پیشنهاد میشود، یعنی تقویت موقعیت مقامات سیاسی فعلی ارمنستان که در صورت پیروی از ایدههای خانه آزادی تمامیت ارضی و وحدت سرزمینی این کشور را به خطر میاندازند. «حمایت» از پناهندگان و مردم آرتساخ نیز ادعایی انتزاعی و خیالی است و هیچ بحثی درمورد تضمین واقعی امنیت نهاد دولت در ارمنستان یا سازوکاری در این خصوص وجود ندارد. هدف اصلی غرب از تلاش برای تجزیه تدریجی و نابودی ارمنستان، تضعیف و محاصره روسیه و ایران است تا منافع خود را بهتر تأمین کند. حضور روسیه در هر جای دنیا ازجمله در ارمنستان و آرتساخ به نفع غرب نیست و حضور ارامنه در آرتساخ تنها امری است که حضور روسیه را دراینمنطقه توجیه میکند. در صورت اخراج ارامنه از این منطقه، روسیه برای خروج از آرتساخ بهشدت تحتفشار قرار خواهد گرفت و خلأ حضور این کشور در سایه بیعملی و بی تصمیمی ایران توسط ترکیه و ناتو و رژیم صهیونیستی پر خواهد شد. غرب برای تحقق اهداف خود دراینزمینه بهروشهای خلاقانهای متوسل شده و دولت ارمنستان را برای تحویل تعدادی از روستاهای استراتژیک در مسیر ترانزیت ایران به ارمنستان و گرجستان تحتفشار قرار داده است. درصورت تصرف آرتساخ و روستاهای درونبوم موردادعای باکو در داخل خاک ارمنستان یک فاجعه ژئوپلتیکی، امنیتی و اقتصادی برای ارمنستان و جمهوری اسلامی ایران اتفاق خواهد افتاد؛ زیرا دراینصورت ارمنستان به تکه خاکی بیارزش و محصور در میان دشمنان مبدل شده که بلعیدن و نابودی آن بسیار ساده خواهد بود. ایران نیز ارتباط ترانزیتی خود با ارمنستان و گرجستان را ازدستداده و عملاً در محاصره کامل باکو و ترکیه قرار میگیرد تا آنها خواستههای امنیتی و اقتصادی و تجزیهطلبانه خود را به ایران تحمیل کنند. یکی از روستاهای موردادعای باکو در درون خاک ارمنستان و در نزدیکی نخجوان که به علت ارتفاعات مشرف بر مرز ایران ارزش استراتژیک بسیار زیادی دارد، تیگراناشن (کرکی) است که با تصرف آن توسط باکو شاهراه ترانزیتی ایران به ایروان پایتخت ارمنستان قطع میشود. باتوجهبه صعبالعبور و کوهستانی بودن این منطقه و عدم توجیه اقتصادی، این تصور که مشکل مذکور با احداث جادهای جایگزین برطرف شود، کامل سادهاندیشانه خواهد بود. قبلاً نیز با احداث جادههای جدید برای حل این مشکل تلاش شده که با پیشرویهای ارتش باکو، ناکارآمدی این روش اثبات شده است. درنتیجه ۱. با قطع مرز ایران و ارمنستان ازطریق اشغال نقاط حساس جادههای ترانزیتی، محاصره مدنظر جهان ترک، ناتو و صهیونیستها بدون برخورد نظامی با ایران و با حساسیتزدایی از افکار عمومی رخ میدهد. ۲. کریدور میانی یا ترنس خزر پس از محاصره ایران (و درشرایطیکه راهآهن رشت به آستارا تکمیل نشده و در صورت تکمیل با کارشکنی رژیم علیف مواجه است)، تثبیت شده و کریدور شمال جنوب از مسیر ایران به حاشیه خواهد رفت. ۳. در ماههای آینده بخشهایی از جنوب ارمنستان بهزور یا با تحمیل صلحی تازه اشغال خواهد شد تا دسترسی باکو به نخجوان و ترکیه ازطریق کریدوری در استان سیونیک انجام شده و ایران که مسیر ۳۰ساله این دسترسی بوده است حذف شود. ۴. با حذف این نیاز باکو و ترکیه به ایران و تکمیل محاصره جمهوری اسلامی، اعضای ناتو، صهیونیستها و ترکیه، برنامههای خود را برای تحمیل جنگ به ایران در صورت وخامت شرایط اقتصادی، تعمیق شکافهای اجتماعی و فرهنگی و همچنین تجزیه شمال غرب ایران راحتتر پیش خواهند برد! از هماکنون میتوان حدس زد رژیم علیف در صورت تسلط بر روستای تیگراناشن (کرکی) و ارتفاعات مشرف بر آن بهسرعت این روستا را به جاسوسان رژیم صهیونیستی پیشکش کند تا از آن برای جمعآوری اطلاعات و آسیب زدن به منافع ایران استفاده شود. نگارنده و بسیاری از کارشناسان قفقاز در چهار سال گذشته بارها درمورد روند خزنده این تحولات و تبعات غیرقابلجبران آن هشدار دادند، ولی در کشور گوش شنوایی نبود. البته هنوز هم فرصتهایی برای جبران وجود دارد و مهمترین اقدام ایران باید تکمیل و تعریض و بهسازی راههای مواصلاتی با ارمنستان، تقویت کنسول گری کاپان با حضور وابسته نظامی و ...، افزایش حضور ایرانیان در جنوب ارمنستان به اشکال متنوع برحسب تشخیص مقامات مربوطه، رایزنی جدی با دولت ارمنستان و نیروهای سیاسی در این کشور برای ایستادگی در برابر مطامع خارجی باشد. اگر ایران رفتارهایی نشان دهد که از متحد بالقوه ارمنستان به متحد بالفعل مبدل شود و اقداماتی دلگرمکننده داشته باشد، میتوان امیدوار بود که این کشور انگیزه بیشتری برای مقاومت داشته باشد. درعینحال باتوجهبه شدت خشم عمومی در ارمنستان از واگذاری احتمالی آرتساخ و ۸ روستا به رژیم باکو، امکان ناآرامیهای شدید ضد دولتی در ارمنستان و تضعیف جدی حکومت مرکزی به علت درگیریهای داخلی وجود دارد. در این شرایط احتمال دخالت ارتش باکو و ترکیه برای جداکردن بخشهای بیشتری از خاک ارمنستان زیاد است. لذا آمادگی نظامی ایران در مرز ارس و هماهنگی با روسیه برای اقدام کنشی لازم باید حفظ شود تا دندان طمع علیف و اردوغان کشیده شود. باتوجهبه افزایش احتمال پیروزی اردوغان در انتخابات ریاست جمهوری ترکیه، این دو درحالبرنامهریزی برای توطئههای تازه ضدایرانی هستند و هماکنون آرامش پیش از توفان را پشت سر میگذاریم.
احسان موحدیان/ دیپلماسی ایرانی