کد خبر:
333271
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۲ يکشنبه ۷ خرداد -
06:14
سخن مدیرمسئول
واردات برنج چقدر ضرورت دارد؟
علیاکبر بهبهانی
شاید کمتر کشوری را میتوان در جهان یافت که چون ایران عزیز، در جایجای خاکش چهارفصل جاری باشد و این یکی از نعمات خداوند بزرگ است که به کشور و مردم ما ارزانی داشته است؛ تاجاییکه حتی درحالیکه در شمال کشور برف و یخبندان جاریست، در جنوب کشور گرمای حدود 30 درجه داریم که وجود اینهمه مغایرت باز بهنوعی حکایت از الطاف الهی دارد و تنوع اینهمه شرایط اقلیمی، میتواند کشور ما را از واردات غیرعادی بینیاز کند؛ اما و متأسفانه کجسلیقگی و شاید ناآگاهی باعث شده که آنچه خود داریم، از بیگانه تمنا کنیم! سخن امروز را به برنج اختصاص میدهم که اگر توجه کافی به کاشت و برداشت آن به عمل بیاید، بههیچوجه نیاز به اینهمه واردات برنج بیکیفیت هندی و پاکستانی نداشته باشیم. وقتی در سه استان شمالی گیلان، مازندران، گلستان و پارهای از استانهای کشور درحالیکه از کمبود آب در نگرانی بسر میبریم، کاشت برنج داریم و انبارهای شمال کشور مملو از برنجهای بهفروش نرفته سال گذشته است، بازهم شاهدیم که 730میلیوندلار واردات از پاکستان و 530میلیوندلار از هند واردات برنج داشتهایم که با یک حساب سرانگشتی، نتیجه میگیریم، به چه علت درخصوص محصولی که از سال گذشته در انبارها بهمرور آلوده میشود دولت تلاش یا تدبیری نکرده است تا اینهمه برنج بهدست مردم برسد و بهجای آن ما را از خرید و وارد کردن برنجهای نامرغوب هندی و پاکستانی بینیاز کند؛ درحالیکه عقل و تدبیر میگوید که وزارت جهاد کشاورزی، وزارت صمت، وزارت بازرگانی و سازمانهایی چون حمایت از مصرفکننده و حتی بانک مرکزی که تأمینکننده ارز لازم برای واردات کالایی که ما داریم و فروش هم موجود است، باید اجازه ندهند که برنج روی دست شالیکاران مانده باشد و محصولی را که با زحمت و مرارت بسیار و با حضور همه اعضای خانواده به عمل میآید، ازسوی دولت پشتیبانی نشود؛ ولی مقدار فراوانی ارز را از کشور خارج کنیم تا محصول درجهیک و ممتاز و خوشخوراک داخلی در انبارها بپوسد. باید خطمشی اقتصادیون و سازمانهای ذیربط کشور چندان با مصلحت همخوانی نداشته باشد. حال بگذریم که کاشت برنج در شالیزارهای گسترده کشورمان، چندمیلیوننفر را به اشتغال واداشته است و این سه استان شمالی و سرسبز کشورمان، جزو مناطق با درآمد خوب هستند. آیا با عدمحمایت از آنان، باید شاهد و ناظر باشیم که بهمرور این کاشت مقرونبهصرفه که با کمک دولت حتی میتواند، کفاف نیاز داخلی کشور را هم بدهد، در اثر بیتوجهی و عدم پشتیبانی از کشتکاران، رفتهرفته به فراموشی سپرده شود و این یک قلم محصولی که استعداد صادرات آن را هم داریم را به دست فراموشی بسپاریم و در آینده این حرفه هم از صفحه کشورمان زدوده شود؟ پس چه باید کرد؟ من نویسنده که کارم فقط نقاشی بر روی کاغذ است، بهیقین نسبت به مسئولین ذکرشده در بالای همین مقاله، از دانش و صلاحیت کمتری برخوردارم؛ اما حق دارم که از سر خیرخواهی از مسئولین بخواهم، همانطوریکه گندم را از کشاورزان کیلویی 11 تا 12هزارتومان خریداری میکند، برای نجات شالیکاران، برنجهایی را که در انبارها مانده و کشتکاران آن، در وضع نامناسب اقتصادی بسر میبرند را خریداری کرده و در اختیار تعاونیهای مصرف قرار دهد و حتی یارانه هم به آنان داده شود تا از واردات برنجهای نامرغوب خارجی بینیاز شویم. اگر این امر خیر و پسندیده هرچهزودتر به انجام برسد، به صلاح دولت و مردم خواهد بود.