آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
معضلات نظام تهیه‌کنندگی و سرمایه‌گذاری در سینما؛ و راهکارهای برون‌رفت از آن
کد خبر: 333362 | تاریخ مخابره: 1402 دوشنبه 29 خرداد - 06:58

در گفت‌وگوی اختصاصی با «سید ضیاء هاشمی» مطرح شد؛

معضلات نظام تهیه‌کنندگی و سرمایه‌گذاری در سینما؛ و راهکارهای برون‌رفت از آن

سید ضیاء هاشمی؛ تهیه‌کننده سینما، متولد ۱۳۳۷ در تهران است. از سال ۱۳۶۲ فعالیت هنری‌اش را آغاز کرده و مسئولیت‌هایی همچون مدیریت سینماهای تحت‌پوشش حوزه هنری، تأسیس مؤسسه مهاب فیلم، تأسیس مؤسسه پخش و تبلیغات سینمایی تحت‌پوشش سازمان توسعه سینمایی سوره، تأسیس شورای پخش فیلم در مجمع تهیه‌کنندگان فیلم ایران و عضویت در شورای مرکزی مجمع تهیه‌کنندگان فیلم ایران را در کارنامه دارد. از جمله آثاری که وی در پروژه تولید آن‌ها حضور داشته، می‌توان به «عروس»، «روز فرشته»، «روز شیطان»، «شوکران»، «اعتراض»، «پرونده هاوانا»، «زمهریر» و «امیر» اشاره کرد.

سینمای ایران در بخش‌های مختلف دچار بحران‌ها و نابسامانی‌های متعدد ا‌ست؛ از فرایند انتخاب فیلم‌نامه تا اکران، متأسفانه دهه‌هاست از نظامی مدون و شفاف تبعیت نمی‌کند. صرف‌نظرازاینکه اقتصاد سینما و اساساً اقتصاد فرهنگ، تابع منظومه‌های اقتصادی کشور هستند و عدم‌ثبات در آن‌ها اسباب بی‌ثباتی در فرهنگ‌وهنر را هم فراهم می‌آورد؛ بااین‌حال، من اقتصاد سینمای ایران را بسته به سیاست‌های فرهنگی دولت‌ها در ادوار مختلف می‌دانم. حوزه فرهنگ‌وهنر، تابعی از سیاست‌گذاری‌ِ فرهنگیِ متولیان امر است و فاکتورها و پارامترهای بازار آزاد و بخش خصوصی، خیلی اقبالی در صحنه عمل ندارند. دولت‌ها بسته به میزانسن و تعریفشان از فرهنگ، دست به تغییراتی در دوره خود می‌زنند که عمدتاً مغایر با رویه‌های دولت‌های قبل از خودشان است و این قصه هربار تکرار می‌شود و این آشفتگی می‌رود که در عمق و بنیان‌های ساختاری سینما نیز آثار تخریبی خود را داشته باشد. بااین‌مقدمه کوتاه تلاش کردم دورنمایی از وضعیت اقتصاد فرهنگ؛ خاصه سینما بدهم که چگونه تابع سیاست‌های دولت‌هاست. بااین‌وصف و آشفته‌بازارِ سیاستی که با آن هر‌هشت‌سال‌یک‌بار روبروییم، بیش از بیش جایگاه صنوف و نهادهای مدنی در حوزه فرهنگ؛ خاصه سینما خودنمایی می‌کند. وقتی در حوزه سیاست‌گذاری، از رویکردهای واحد و تعاریف مشخص و شفافی؛ مثلاً در گزاره‌هایی همچون نظارت، سانسور و حمایت برخوردار نیستیم؛ یعنی شفافیتی در نظام سینمایی ما درتعامل‌با دولت به‌عنوان متولی این‌حوزه، وجود ندارد؛ وقتی نظام تهیه‌کنندگی به‌عنوان رکن رکین پایداری و حیات سینما بعد از گذشت 40 و اندی سال، فاقد یک آیین‌نامه داخلی مدون، فاقد یک نظام‌نامه روشن، شفاف و عادلانه است؛ وقتی در عرصه تهیه‌کنندگی سینما همچنان در تعریف جایگاه تهیه‌کننده، تکالیف ذاتی و مسئولیت‌های مترتب‌‌بر‌آن، از یک رویه و قاعده روشن پیروی نمی‌کنیم؛ وقتی در احراز شرایط تهیه‌کنندگی همچنان دچار اختلاف‌نظرهای جدی هستیم؛ وقتی با گذشت دهه‌ها و ساخت هزاران فیلم در اعطای عنوان تهیه‌کنندگی با دولت، دچار تضاد تعریف و تعارض منافعیم؛ چگونه باید انتظار داشته باشیم سینمای ایران از وضعیت مطلوب و مقبولی برخوردار باشد؟ هرآنچه به‌دست آمده؛ چه در عرصه داخلی و چه در عرصه بین‌الملل، محصول خلاقیت‌های فردی و هوشمندی در تیم منتخب بوده ولاغیر. امروز در صنف تهیه‌کنندگان که می‌توانست مانع بروز ده‌ها مشکل و معضل فعلی سینما باشد، نه از انسجام خبری هست و نه از اتحاد و همدلی! متأسفانه هیچ دورنمای امیدوارکننده‌ای هم وجود ندارد؛ دولت‌ها یکی پس از دیگری می‌آیند و می‌روند؛ همه به‌دنبال ریل‌گذاری در سینما به‌سیاق خودشان هستند. امروز بیش از ده‌ها ریل فرسوده در سینما داریم که جز خسران و آفت، عایدی ندارند. متأسفانه دولت‌ها بنا به رویکرد و راهبردهای سیاستی، جمع همراه خودشان را انتخاب، فیلم‌های موردعلاقه‌شان را تولید، از خودشان حمایت و آثار خودشان را تشویق می‌کنند و به آن‌ها جایزه می‌دهند؛ بی‌آنکه بپرسند «این آثار چه کمکی به سینمای ایران می‌کند؟» این‌رویکرد غلط و آسیب‌رسان، محدود به دولت خاصی نیست؛ الحمدالله با همه اختلافاتی که دولت‌ها در حوزه سیاسی دارند، از یک رویه در حوزه فرهنگ‌وهنر تبعیت می‌کنند. متأسفانه آنچه بی‌مقدار و بی‌توجه باقی می‌ماند، سینما و فرهنگ است. اینکه مردم در این منظومه سیاستیِ شما چه جایگاهی دارند، سؤالی‌ست که بنا به ‌اقتضای سیاست‌هایشان پاسخ می‌دهند؟ دراین‌فرآیندِ معیوب و ناکارآمد، این نظام تهیه‌کنندگی باثبات در سینماست که می‌تواند ضربه‌گیر خسارت‌ها باشد. این‌درحالی‌ست‌که مثلاً ما همچنان برای سرمایه‌گذارِ علاقه‌مند ورود به سینما نمی‌توانیم دور‌نمایی واقعی، امنیتی پایدار و نقشه‌راهی برای حضوری مستمر ترسیم نماییم. به‌حسب علاقه یا چشم‌انداز خیالی که برایشان ترسیم می‌شود، پا به این‌عرصه می‌گذارند؛ اگر اقبال یارشان باشد، موفقیتی نسبی را شاهدند؛ در غیر این صورت با صدهامیلیارد خسارت باید سینما را ترک کنند. دراین‌وانفسای آشفته‌بازار عده‌ای هم به‌قصد پول‌شویی و ده‌ها نفع و نیت نامربوط پا به عرصه سرمایه‌گذاری در سینما می‌گذارند که وصف و مقالشان دراین‌مجال نیست. نهایتاً آنچه باید در نتیجه‌گیری عرض کنم؛ وضع موجود، معلول دلایل مختلفی‌ست: فقدان سیاست‌های حمایتی از سرمایه‌گذاری؛ نبود امنیت سرمایه‌گذاری از حیث بازگشت سرمایه؛ بالابودن هزینه تمام‌شده تولید؛ حاکمیت رقابت ناسالم در تعیین دستمزدهای عوامل؛ نبود توازن درآمدی بین هزینه تولید، تبلیغات و فروش فیلم، مداخلات دولت در امور جزئی و صنفی و النهایه «هژمونی سینمای دولتی» که باعث بی‌انگیزه‌شدن بخش خصوصی و افزایش هزینه تولید فیلم می‌شود؛ این‌ها بخشی از دلایل وقوع وضع موجود است که انفعال تهیه‌کنندگان یا بهتر بگوییم تأمین منافع فردی باعث تحول و برون‌رفت از وضع موجود نمی‌شود؛ چراکه فقدان یک راهبرد مشخص و نبود یک انسجام در بدنه صنفی سینما؛ بالأخص تهیه‌کنندگان، ما را در حوزه‌های مختلف؛ اعم از تهیه‌کنندگی و سرمایه‌گذاری، با معضلات فراوانی روبه‌رو کرده که مجدانه و مشتاقانه امیدوارم روزی شاهد یک خرد جمعی درراستای تأمین و پایداری منافع گروهی و خاصه کلیت سینما باشیم.

لیلا صوفی

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه