«جانلوئیجی بوفون» با بهپایانرساندن دوران کاری باشکوهِ ۲۳ساله، از دنیای فوتبال خداحافظی کرد. این سؤال مطرح است که آیا این از اسطوره ایتالیایی، برای همیشه بهعنوان بهترین دروازهبان تاریخ یاد میشود؟ پس از اعلام بازنشستگی، روزنامه «دیلیاستار» گزارش داد که ادای احترام صمیمانه برای «بوفون»، فضای رسانهایِ جهان را آکنده و کارشناسان، عنوان «بهترین توپگیر تمام دوران» را به او اعطا کردند؛ بااینحال، باید پرسید: آیا او واقعاً بهترین دروازهبانیست که حتی از هموطن افسانهایِ خود؛ «دینو زوف» نیز پیشی گرفته است؟ گزارش ۳ اوت ۲۰۲۳ سایت Sports Brief همتایان قدرتمندِ او را دراینعرصه معرفی کرده است.
پیتر شیلتون؛ سدی از جنس استعداد
دریککلام؛ عالی! «شیلتون» در بین دروازهبانانِ برتر، «بیبدیل» است و بهادعایِ سایت Goal؛ وقتی صحبت از طولِ حضور دوران حرفهای بهمیان میآید، او با سهدهه، چهره استثناییست. حتی بهطرزی شگفتانگیز، دروازهبان اصلی «انگلیس» در جامجهانیِ ایتالیا ۹۰ بود؛ آنهم وقتی درآنزمان ۴۰سال سن داشت! او نیروی محرکه قهرمانی «ناتینگهام فارست» در لیگ بود و دو قهرمانی در «جام اروپا» را برای این باشگاه با توانمندیهایش در سدکردنِ توپ، رقم زد.
ادوین فن در سار؛ پیرشدن توی دروازهها
اگرچه «فن در سار» هیچ افتخار ملی با «هلند» کسب نکرد (۱۳۰ بازی ملی دارد)؛ اما دوران درخشان باشگاهیِ او، جایگاهش را دراینلیست تضمین کرده. او در هر تیمی که حضور داشت؛ «آژاکس»، «یوونتوس»، «فولام» و «منچستریونایتد» بود، عالی ظاهر شد که یک موفقیت قابلتوجه است. از نکات برجسته دورانِ حرفهای او میتوان به قهرمانی در «لیگ قهرمانان اروپا» با «آژاکس» در سال ۱۹۹۵؛ و همینطور با «منچستریونایتد» در سال ۲۰۰۸ اشاره کرد که موقعیتش را در فهرستِ معدود بازیکنانی که با دو باشگاه مختلف به این موفقیت دست یافتهاند، مستحکم کرد. «فن در سار» مدعی قهرمانی «جام یوفا» و چندین عنوان لیگ در «هلند» و «انگلیس» نیز بود. آخرین پیروزیاش در لیگ برتر در «اولدترافورد» (سال ۲۰۱۱) او را با ۴۰سال و ۲۰۵روز سن، «پیرترین بازیکن تاریخ» کرد.
مانوئل نویر؛ بهترین ترجمه از سوییپر کیپر
اگرچه «نویر» مبتکر نقش «سوییپر کیپر» (دروازهبانی که درصورتلزوم به مدافع اضافی تبدیل شده و بهعنوان یازدهمین بازیکن و خارج از دروازه، در زمین اقدام میکند) نیست؛ اما بیشک ماهرترینِ چنین دروازهبانی قلمداد میشود. او بهواسطه بازیهای استثنایی برای «بایرنمونیخ» و «تیم ملی آلمان»، تصویر سُنتیِ یک دروازهبان را با بهعهدهگرفتن نقش یک بازیکن دفاعی اضافی و یک بازیساز مهم از انتهای زمین، متحول کرد. در گذشته، دروازهبانها وقتی صحبت از بازیسازی و تاکتیکهای فردی بود، نادیده گرفته میشدند؛ اما کمکهای «نویر» به همتیمیهایش، باعث تحسین گسترده او شد. نمونه این اتفاق را در سال ۲۰۱۴ شاهد بودیم که پس از هدایت «آلمان» به قهرمانیِ «جامجهانی برزیل»، مقام سوم را در رأیگیری «توپ طلا» بهدست آورد.
پیتر اشمایکل؛ الهامبخشی با سلاح ویرانگر
با فیزیک بدنیِ تنومند و چابکی فوقالعاده، چنان ترسی در دلِ مهاجمانِ حریف ایجاد میکرد که آنها شکستن دروازهبان عظیم دانمارکی را با «پرشهای ستارهایِ» نمادینش سخت میدیدند. او بهعنوان یک انگیزه برای دروازهبانانِ مشتاق شناخته میشد و حتی «ایکر کاسیاس»، او را بهعنوان الگوی خود معرفی کرد. فراتر از تواناییهایش در توقف شوتهای سنگین؛ چهره باابهتِ «منچستریونایتد» بهدلیل دقت و قدرتش در «پرتابهای بلند» نیز موردتحسین قرار گرفت؛ سلاحی که برای راهاندازی ضدِحملاتِ سریع و ویرانگر، از آن استفاده میکرد. روزگاری که در «اولدترافورد» بود، ۱۵ جام را بهدست آورد که رقمی شگفت است؛ اما موفقیتش سال ۱۹۹۲ حاصل شد؛ وقتی نقشی مهم در پیروزی خاطرهانگیز «دانمارک» در «قهرمانی اروپا» (در سوئد) داشت.
دینو زوف؛ ۱۱۴۲دقیقه بدون گل
چه با پیراهن باشگاه «یوونتوس» و چه بهعنوان عضو «تیم ملی ایتالیا»، حضورِ او در دروازه، باشکوه و باصلابت بود. دوران حرفهایِ فوقالعادهاش شامل کسب شش نشان «اسکودتو» با «یوونتوس» و نیز هدایت «ایتالیا» به قهرمانی در «جامجهانی اسپانیا» (سال ۱۹۸۲) بود؛ که طیِ آن، با بالابردن جام در ۴۰سال و چهارماه و ۱۳روزگیاش، شاهکاری شگفت خلق کرد: مسنترین بازیکنی شد که تابهحال اینکار را انجام داده است! «زوف» یک امتیاز برجسته دارد: او تنها کاپیتان و دروازهبان دومیست که جامجهانی را بالا برده. نام او البته برای یک رکورد باورنکردنیِ دیگر در تاریخ حک شده است: انجام طولانیترین بازی در فوتبال بینالمللی بدون خوردنِ گل؛ بهمدت ۱۱۴۲دقیقه که بین سالهای ۱۹۷۲ و ۱۹۷۴ ثبت شده است.
گوردون بنکس؛ پرواز تاریخی بر فرازِ پله
«بنکس» بهخاطر لحظه نمادینی که در فینال «جامجهانی ۱۹۷۰» (مکزیک) خلق کرد و به The Save معروف شد؛ در خاطرهها و برای همیشه در تاریخ فوتبال ماندنیست. برخلاف همه اقدامات شانسیِ مشابه؛ موفق شد ضربه سر «پله» را؛ آنهم از فاصله نزدیک، از بالای دروازه منحرف کند؛ ضربهای که کارشناسان، آنرا بهترین در تاریخ ورزش میدانند. اگرچه او بهاندازه برخی از همدورههایش، مدال و جامهای زیادی کسب نکرده است؛ اما «بنکس» نقش مهمی در قهرمانی «انگلیس» در «جامجهانی ۱۹۶۶» در زمین خانگی داشت؛ وقتی تیمش درطول مسابقات فقط دو گل دریافت کرد!
الیور کان؛ غول تاریخسازِ باواریا
او برای «بایرنمونیخ» و «آلمان»، بهمثابه یک غول بزرگِ محافظ، بین چماقدارانِ تیمهای مقابل بود و هر عنوان و مقامی را که برای بُردن در سطح باشگاهی وجود داشت، بهدست آورد. نقطه اوج دوران حرفهای او، طیِ ضربات سرنوشتسازِ فینالِ «لیگ قهرمانان اروپا» در سال ۲۰۰۱ مقابل «والنسیا» رقم خورد؛ زیرا باواریاییها (بایرنمونیخ) اولین جام اروپایی خود را در ۲۵سالگذشته بهدست آوردند. عملکرد او در دروازه تیم ملیِ کشورش، در فینال «جامجهانی ۲۰۰۲» (کره جنوبی/ژاپن) کشورش را عملاً بهتنهایی به فینال کشاند؛ جاییکه درنهایت به «برزیل» باختند. بااینحال، «کان»، اولین و تنها دروازهبانیست که بهعنوان «بازیکن برتر تورنمنت» انتخاب؛ و با بردنِ «توپ طلا»، تاریخساز شد.
جانلوئیجی بوفون؛ معجزه گرانقیمتِ بانوی پیر
نام او اولینبار بهعنوان جوان ۱۹ساله جانشین «جانلوکا پاگلیوکا»، طیِ بازیِ اول پلیآفِ «جامجهانی ایتالیا» و در «مسکو» مطرح شد. آنجا به «بهترین بازیکن مسابقه» تبدیل شد و ازآنزمان معجزههایی را در دروازه کشورش و همچنین برای «پارما» و «یوونتوس» انجام داد. «بانوی پیر» (لقب یوونتوس) در سال ۲۰۰۱ او را با مبلغ ۳۲٫۵میلیونپاوند از «پارما» خریداری کرد. طیِ ۱۲سال، «بوفون» چندین عنوان در «سریِ آ» با «یوونتوس» بهدست آورد و بارها بهعنوان «بهترین دروازهبان اروپا» انتخاب شد. اگرچه شاید با «تیم ملی ایتالیا» حضورهای بیشتری بجا گذاشته باشد؛ ۱۲۳ بازی ملی و مهمترازآن؛ ایفای نقش مهمی در قهرمانی «ایتالیا» در «جامجهانی ۲۰۰۶». او ضمناً در رأیگیری «توپ طلا» درآنسال، دوم شد.
لو یاشین؛ عنکبوت سیاهِ سنتشکن
«یاشین» تنها دروازهبانیست که تابهحال برنده «توپ طلا» شده و یک پیشگامِ واقعی، در موقعیتِ خود بود. در دورهای که انتظار میرفت دروازهبانها، سنگرشان را حفظ کنند و از آن خارج نشوند، این ستاره «شوروی»، از قرارداد رایج سرپیچی کرد و بهدلیل نترسبودنش در خروج از دروازه برای کسب سانترها و بهچالشکشیدن مهاجمان مقابل، بهرسمیت شناخته شد. «یاشین» که توسط «فدراسیون جهانیِ تاریخ و آمار فوتبال» (IFFHS) بهعنوانِ «دروازهبان قرن بیستم» نامیده شده؛ بهخاطرِ استعداد و شیوه نمایشیِ بازیاش، موردتحسین هواداران قرار گرفت. او با سِیوهای نفسگیر و آکروباتیکِ خود، تماشاگران را جادو کرد؛ درحالیکه لباس مشکیِ متمایزش، همراه با قامت کشیدهاش که گاه بهنظر میآمد صاحب چند دستوپای دیگر نیز است، لقب «عنکبوت سیاه» را برایش بهارمغان آورد.
ایکر کاسیاس؛ سنگربانی با رفلکسِ گربهای
این استعدادِ فوقالعاده که «مانوئل آلمونیا» (دروازهبان اسپانیایی) بهخاطر رِفلکسهای گُربهمانندش، ستایش کرده؛ در ۱۸سالگی پیشرفتی خیرهکننده در ترکیب اصلی «رئال مادرید» را بهنمایش گذاشت. او تنها ۱۹سال داشت که نقشی اساسی در هدایت «رئال مادرید» بهسوی پیروزی در فینال «لیگ قهرمانان اروپا» (سال ۲۰۰۰) ایفا کرد. برای بیش از یکدهه، «کاسیاس» خود را بهعنوان بازیکن ثابت باشگاهش و «تیم ملی اسپانیا» معرفی کرد. او با کاپیتانیِ بزرگترین تیم بینالمللی در تاریخ ورزش به اوج حرفهاش رسید. این دستاورد، پنجسال متوالی؛ از ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲ جایزه معتبر «بهترین دروازهبان جهان IFFHS» را برایش بهارمغان آورد که چشمگیر است. حضوری مؤثر در هدایتِ تیم ملی کشورش به کسب دو پیروزی در «قهرمانی اروپا» و یک «جامجهانی» داشت و حضور موفقش در «پورتو» نیز به دو قهرمانیِ دیگر در «لیگ قهرمانان» منجر شد؛ که میراث او بهعنوان دروازهبانی در اوج است.
مصطفی رفعت