آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
دندان‌های پوسیده و فریاد دردناکِ بودن!
کد خبر: 333624 | تاریخ مخابره: 1402 يکشنبه 22 مرداد - 06:54

هزینه‌های گزاف دندانپزشکی و پررنگ شدن مفهوم فاصله طبقاتی

دندان‌های پوسیده و فریاد دردناکِ بودن!

پسر به اطراف خیره شده و درحالی که فضای زیبای مطب او را متحیر کرده بود، باد کولر گازی روی صورتش حس خوبی را ایجاد می‌کرد. پزشک به او می‌گوید: بیا پسرم. بیا اینجا روی این صندلی بنشین. او روی صندلی می‌نشیند و به‌سختی جای خود را روی آن پیدا می‌کند. برای او همه‌چیز تازگی دارد. پزشک لبخند می‌زند و از او می‌خواهد که دهانش را باز کند. دهانش را باز می‌کند‌. دندان‌های سیاه و نامرتب او جلوه‌نمایی می‌کند. پزشک نگاهی می‌اندازد و می‌گوید: کار دارد؛ اما نگرانش نباش! انجامش می‌دهیم. حسن، م کودک کار است که پزشکی داوطلبانه می‌خواهد به‌صورت رایگان دندان‌های او را درست کند. حسن به درست شدن دندان‌هایش امیدوار می‌شود؛ اما به درست شدن آینده خود نه ...

این روزها دندانپزشکی با مقوله‌ تورم به‌موازات هم پیش نمی‌روند و مردم و بسیاری از اقشار متوسط و پایین جامعه از گرانی هزینه‌های درمانی دندانپزشکی گلایه و شکایت دارند. در واقع اگر بپذیریم که به‌مرور هزینه‌های رو‌به‌بالا و گزاف دندانپزشکی باعث شده تا میزان مراجعه‌ مردم به این مکان‌ها با کاهش جدی روبه‌رو شود، سخنی به گزاف نگفته‌ایم. آقای رضا. س که کارگر یک کارخانه است می‌گوید: «من سال‌های بسیار دور به دندانپزشکی رفته‌ام و هم‌اکنون هیچ‌چیز را از مطب دندانپزشکی به یاد ندارم». او اضافه می‌کند: «حقوق ما به زور ‌کفاف خرج خورد و خوراک و زندگی‌مان را می‌دهد. به‌ویژه آن که اگر قرار باشد‌، پولی باقی بماند باید برای بچه‌ها هزینه کنیم». به‌نظر می‌رسد که به‌مرور با‌توجه‌به‌اینکه اکثر بیمه‌های تکمیلی نیز خدماتی بسیار حداقلی را در‌خصوص پرداخت هزینه‌های دندانپزشکی در‌نظر می‌گیرند، مردم دچار مشکلات فراوانی شده‌اند. همسر یکی از اساتید دانشگاه آزاد که اخیراً دچار دندان درد شده است، می‌گوید: «برای پر‌کردن یک دندان و یک جرم‌گیری ساده مبلغ ده‌میلیون‌تومان پرداخت داشته است. این‌در‌حالی‌ست‌که مجموعه درآمد من و همسرم به‌همراه دو فرزندمان زیر 30‌میلیون‌تومان است». در واقع با این حساب یک خانواده با درآمد متوسط با یک دندان‌درد و پر کردن‌، یک‌سوم از درآمد خود را به‌سادگی از دست می‌دهد. این‌در‌حالی‌ست‌که بیمه‌های تکمیلی بخش بسیار پایینی از این مبالغ را عهده‌دار شده و پرداخت می‌کنند. یک دندانپزشک در‌این‌خصوص می‌گوید: «مشکل اساسی این‌است‌که بسیاری از مواد اولیه مورد استفاده در حرفه ما قیمت‌های بسیار بالایی پیدا کرده است. در‌واقع بخش اعظمی از گرانی دندانپزشکی به مجموعه موادهایی مرتبط می‌شود که اصولاً در خصوص آن‌ها تعرفه‌های یارانه‌ای وجود ندارد». بر‌همین‌اساس گرانی دندانپزشکی الزاماً به خود دندانپزشک‌ها و دستمزد‌های آن‌ها مربوط نمی‌شود؛ بلکه به هزینه‌های اقتصادی و تورم در کشور مرتبط است؛ اما واقعیت این‌است‌که بسیاری، این روزها نمی‌دانند که چگونه می‌توان از پس هزینه‌های گزاف دندانپزشکی برآمد. حسن. م که این شانس را داشته است یک پزشک، متولی درمان رایگان او شود، می‌گوید: «بسیاری از دوستان من دندان‌هایشان سیاه‌، خراب و نامرتب است. آن هم به این دلیل که ما تغذیه مناسبی نداریم». به‌نظر می‌رسد که عدم تغذیه مناسب رابطه مستقیمی با خرابی دندان‌ها دارد. یکی از دوستان حسن که او نیز کودک کار است‌، می‌گوید:‌ «من تاکنون صندلی دندانپزشکی را ندیده‌ام». اگر در گذشته در نظام شوروی سابق تأکید بر این بود که فاصله طبقاتی نباید بین طبقات فرادست و فرودست وجود داشته باشد و دولت کمونیستی تلاش می‌کرد تا اکثر اقشار جامعه را در یک وضعیت متوسط رو‌به‌پایین نگه دارد اما در همان جامعه نیز عده‌ای این توان را داشتند که کارهای متفاوت و لوکسی را انجام دهند. مثلاً یکی از ساکنین باکو می‌گوید: «من در دوره شوروی با‌توجه‌به رابطه‌ای که با حزب کمونیست شوروی داشتم، می‌توانستم از امکانات مناسبی برخودار شوم. بر‌همین‌اساس در شهر ما هر‌کس که توان مالی بالایی داشت از روکش‌های طلای دندان استفاده می‌کرد و وقتی که لبخند می‌زد و روکش طلای دندان او رخ‌نمایی می‌کرد، بلافاصله همه متوجه می‌شدند که او از شهروندان متفاوت و درجه یک جامعه است». در‌واقع به‌نظر می‌رسد که دندانپزشکی و سلامت دندان این روزها باعث جدایی بیشتر میان شهروندان شده است و تقسیمات جدیدی را به جامعه تحمیل کرده است. مثلاً اگر کسی تعداد دندان‌های ایمپلنتی بیش از حد داشته باشد، می‌توان او را در دسته طبقه مرفه دسته‌بندی کرد. یک کارگر ساختمانی می‌گوید: «ما وقتی دندان‌درد می‌گیریم به استامینوفن و مسکن‌ها روی می‌آوریم؛ اما یکی از دوستانم چند وقت پیش که درد دندان شدیدی داشته است به من پیشنهاد داد که از روغن ترمز برای از بین بردن یا حل‌شدن دندان درد گرفته استفاده کنم. من نمی‌دانم که چنین چیزی مؤثر است یا نه؟ اما او این مورد را به من توصیه کرد». در‌واقع بعضاً وقتی که درد‌ دندان به سراغ دهک‌های پایین جامعه می‌آید آن‌ها به جای حل مسئله مجبور می‌شوند که به حذف مسئله بپردازند و خود این می‌تواند پیامدها و نتایج بسیار ناگواری را به‌همراه داشته باشد. به‌نظر می‌رسد اگر امروز بخواهیم این ایده فلسفی دکارت را که می‌گوید: «من فکر می‌کنم پس من هستم» را مورد تجدیدنظر قرار دهیم، باید بگوییم: «من دندان درد ندارم؛ پس من هستم». چرا‌که از‌زمانی‌که درد دندان به سراغ من بیاید و اگر امکان پاسخگویی به این مسئله را نداشته باشم باید بپذیرم که بودن من با درد و رنج فراوانی همراه خواهد بود؛ و این نشانه خوبی از بودن من نیست. یکی از نکاتی که اصولاً دندانپزشکان بر آن صحه می‌گذارند این‌است که با درست کردن دندان‌ها ما می‌توانیم لبخند زیبا را به شهروندان هدیه بدهیم. وین تریسا می‌گوید: «یک لبخند واقعی از قلب می‌آید؛ اما یک لبخند سالم نیاز به مراقبت خوب از دندان‌ها دارد»؛ اما واقعیت این‌است‌که هر چقدر هم که یک فرد بتواند از دندان‌هایش مراقبت کند؛ اما زمانی می‌رسد که او با حمله‌ باکتری‌ها و میکروب‌ها به دندان‌هایش روبه‌رو می‌شود. در اینجاست که امکانات اقتصادی می‌تواند مسائل را حل نماید. جورج هربرت می‌گوید: «اگر چه موسیقی در خیلی از موارد می‌تواند، تسلی‌بخش باشد اما موسیقی به دندان‌درد کمک نمی‌کند». همه اینها نشان می‌دهد که مسئله دندان در هزاره سوم یک موضوع مهم است و اصولاً افرادی‌که نتوانند به‌لحاظ اقتصادی شانه‌به‌شانه طبقه فرادست حرکت کنند با مسائل جدیدی در‌این‌زمینه روبه‌رو هستند. آگاتا کریستی؛ نویسنده معروف می‌گوید: «من تازه به دندانپزشکی رفتم و شش‌ماه دیگر نیازی به بازگشت به این مکان را ندارم. آیا این زیباترین فکر نیست؟ این دیدگاه او ما را با تفکر عمیق او آشنا می‌سازد. گویا او به ما می‌گوید که چگونه در هر جامعه‌ای ممکن است افراد دلشان بخواهد که کمتر به مکانی به نام دندانپزشکی نزدیک شوند. اما این روزها که کار برخی از دندانپزشکان با کسادی مواجه شده است مقوله‌ پرداخت قسطی یا تبلیغات خیابانی در‌این‌خصوص زیاد به چشم می‌خورد. در‌واقع فاصله‌ای که بین زندگی عادی و دسترسی‌های شهروندان به منابع پدید ‌آمده باعث شده تا رویه‌های ایجاد درآمد نیز برای برخی از پزشکان دچار تغییر و تحولات اساسی شود. نظافتچی یک برج می‌گوید:‌ «در بین همکارهای ما، تقریبا اکثریت دوستان من دندان‌های خراب دارند این‌در‌حالی‌ست‌که ما تلاش می‌کنیم اگر مقداری پول ذخیره داریم آن را برای دندان فرزندانمان هزینه نماییم. در‌واقع فرزندان نظافتچی‌ها می‌توانند در کلاس درس با سایر بچه‌ها لبخند خود را به اشتراک بگذارند؛ اما وقتی که نظافتچی‌ها در یک دورهمی همدیگر را می‌بینند لبخند آن‌ها تنها نشانه‌ به اشتراک‌گذاری دردی‌ست که می‌توانند با همدیگر مبادله کنند.
مهرداد ناظری * عضو هیئت‌علمی دانشگاه آزاد و مدیر گروه جامعه‌شناسی ادبیات انجمن جامعه‌شناسی ایران

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه