آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
اساتید چگونه افق گسترده‌ای به دانشجویان نشان می‌دهند؟
کد خبر: 343799 | تاریخ مخابره: 1402 يکشنبه 9 مهر - 07:27

اساتید چگونه افق گسترده‌ای به دانشجویان نشان می‌دهند؟

«دانشجو‌شدن» برای هر دانش‌آموزی و والدینش، رؤیایی زیبا به‌حساب می‌آید. درواقع، آخرین‌مرحله تحصیلی نیروهای جوان کشور، دانشجو‌بودن در دانشگاه است که پایه‌های حرفه‌ای و تکوینی علمی را در آن‌ها شکل داده و قادرشان می‌سازد تا در سطوح مختلف، مراحل تحصیلی را طی کنند؛ و در همین ‌مقطع است که تدریس حرفه‌ای و ماهرانه استادان باید به‌شیوه‌ای باشد که فراگیری عمومی، صحیح و منطقی اعمال شود. در ایران، روش‌های تدریس دانشگاهی معمولاً به سه شکل برگزار می‌شود: روش اول، استفاده مستقیم و کامل از کتب علمی و تخصصی که مربوط به دروس است و دانشجو می‌تواند منابع را دراختیار گرفته و با بهره‌گیری از تدریس استاد، یادگیری در او حاصل شود. باید درنظر داشت؛ کیفیت فراگیری به‌این‌طریق بیشتر از کمیت آن است و مطالعات بعدی کتب مربوطه در مواقع ضروری دانشجو را آمادگی ذهنی می‌بخشد. در روش دوم، استاد ضمن معرفی کتاب‌های علمی برای پژوهش و تحقیقات بیشتر؛ متن دروس را دیکته و دانشجویان مطالب را یادداشت کرده و سؤالات مختلفی را مطرح می‌کنند و استاد، پاسخگوی سؤالات خواهد بود و دانشجویان نیز بهره لازم را خواهند داشت. در روش سوم، از ابتدای آموزش استاد مطالب را دیکته؛ و دانشجویان جزوه‌نویسی می‌کنند؛ یعنی از شروع کلاس تا پایان، استاد مطالب را دیکته می‌‌کند و سؤال‌وجواب بسیارکم است و تمام وقت کلاس، صرف جزوه‌نویسی می‌شود و البته دراین‌میان استاد سعی دارد هرچه‌بیشتر مطالب را دیکته کند؛ این‌روش تدریس به‌طریق جزوه‌گویی و جزوه‌نویسی معروف شده است و به‌این‌شکل دوره آموزشی به‌پایان می‌رسد. این دانشجویان با روخوانی مطالب نوشته‌شده و حفظ‌کردن آن‌ها امتحانات را برگزار پشت‌سر می‌گذارند و با کمک استاد، نمرات قبولی دریافت می‌کنند. نکته مهم دراین‌شیوه آن‌است‌که دانشجو فقط نمره قبولی گرفته و مدت‌زمان کوتاه بعد از این یادگیری، آن‌ها را به‌فراموشی می‌سپارد و درواقع، چیزی برای مطالعات در آینده برای او باقی نمی‌ماند و مهارت و یادگیری اصلی حاصل نمی‌شود. چنین وضعیت تأسف‌باری حکم می‌کند که دانشگاه در گزینش استاد و شیوه تدریس و بهره‌دهی و بهره‌گیری، آموزش را به‌طور دقیق نظارت کند و اجازه ندهد نیروهای ذهنی و فکری دانشجویان مختل شده و نتیجه‌ای از آن حاصل نشود و برعکس آن تدریس به‌شیوه‌هایی ارائه شود که دانشجو یادگیری صحیح و قابل‌قبولی داشته و در آینده علمی و حرفه‌ای خود وجودی مفید و کارا بوده و تحصیلات و یادگیری‌هایش در رشته تخصصی به‌کار آمده و ثمربخشی چشمگیری در مشاغل مربوط جلوه‌گر؛ و توانایی کارایی و بهره‌دهی مطلوب ارائه شود که خدمات حرفه‌ای شایسته‌ای به‌انجام رسد. نکته مهم این‌است‌که تمام نتایج حاصله موفق ناشی از شیوه‌های تدریس صحیح و مطلوب، زمانی محقق می‌شود که نیروهای کاری قابل‌توجهی را در سطح کشور فعال شده و جامعه پیشرفت خود در بخش‌های مختلف را ادامه دهد. انتظار ما چنین‌است‌که دانشگاه‌های ما به جزئیات روش‌های تدریس اساتید توجه بیشتری کنند؛ اما آسیب مهم دیگر دراین‌زمینه، فاصله میان تدریس به‌شیوه نظری و عدم‌توجه به عمل است. درحقیقت، اساتید بیشتر تبحر در تدریس دروس نظری دارند که همین‌موضوع آن‌ها را از توجه‌داشتن به حوزه عمل غافل می‌کند. نکته دیگر، توجه به‌روش‌های خلاق تدریس است که اصولاً میان اساتید ما کمتر دیده می‌شود. «سقراط» دراین‌زمینه اشاره جالبی دارد و می‌گوید: «معلمان و اساتید سؤال می‌پرسند و به دانش‌آموزان کمک می‌کنند تا پاسخ‌ها را بیابند»؛ بااین‌حال، یادگیری تنها یافتن پاسخ مناسب نیست؛ بلکه ایجاد راهی‌ست که به پاسخ منتهی ‌شود. یادگیری با هر قدم، نشانه واقعی پیشرفت است. این نگاه، همان توجه به مسیرهای غیرخطی‌ست که می‌تواند تحول ایجاد کند. «آلبرت آینشتاین» می‌گوید: «من هرگز به شاگردانم آموزش نمی‌دهم. فقط سعی می‌کنم شرایطی را فراهم کنم تا بتوانند درآن‌وضعیت بیاموزند» این‌شرایط، همان «ایجاد فضا برای یادگیری» ا‌ست که در روش «تدریس خلاق» بر آن تأکید می‌شود.
* استاد دانشگاه و فارغ‌التحصیل رشته علوم تربیتی از دانشگاه لندن

منوچهر قاسمی

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه