کد خبر:
405639
| تاریخ مخابره:
1403 سهشنبه 23 بهمن -
07:48
سخن مدیرمسئول
100 مورد ازدواج، 39 مورد طلاق
از عهد عتیق تا عصر جدید، انسانها براینباور بودهاند که زندگی وقتی باهم بودن عجین شود، مفهوم اصلی خود را پیدا میکند و این نسبت یا وظیفهایست که در تمام ادیان الهی، آنرا ضروری دانسته و پایبند به آن هستند؛ حتی در دین مبین اسلام بهصورت سنت به آن نگاه میکنند؛ تاجاییکه در تحت هر شرایطی، آنرا سنتی پسندیده و سفارششده ازسوی پیامبر مکرم اسلام میدانند و درنتیجه در اصطلاح عامیانه آنرا حتی فرض واجب هم دانستهاند. ازنظر منطق و فلسفه نیز باهمبودن بهتر از بیهمبودن در دنیا معرفیشده و به آن ارج میگذارند؛ اگر غیرازاین میبود، جهان بهشکل کنونی ایجاد نمیشد. پس از جهت اینکه زندگی ازنظر فردی به آن نگریسته نمیشود در جهان بهخوبی درک شده که برای جلوگیری از تنهایی و فردی، باید بهصورت جمعی روزگار گذرانده شود و لذا شرط تحقیق این فرضیه، الزامیبودن ازدواج است که قدمت آن به آغاز خلقت میرسد؛ اما چرا و بهچهعلت بهمرور ایام ازدواج رنگباخته است؟ این رنگباختگی را در کشورمان موردبررسی قرار داده و آرزو میکنیم که تمام جوانان به ازدواج بهعنوان یک تکلیف یا وظیفه نگاه کنند. پس در آغاز، چند آمار مهم ویژه کشورمان را موردبررسی قرار میدهیم که در هفتماهه اول سالجاری 274956فقره ازدواج در دفاتر اسناد رسمی ثبت شده است و درهمینمدت 108673فقره آن منجر به طلاق شده است که آماری بس تأسفانگیز است و شاید ریشه در مسائل زیادی داشته باشد که یک نمونه آن هزینه بالای ازدواج و عدم توانایی جوانان ازنظر مالیست که بهطور یقین همه جوانها تمایل به ازدواج دارند؛ اما سختی معیشت و هزینه بالای زندگی و درآمد کمتر مردان مجرد، ممکن است که باعث توقف یا کمی نقصان ازدواج باشد و اما چرا از هر 100فقره ازدواج، 39 مورد آن به طلاق و جدایی ختم میشود؟ این آمار رسماً ازسوی ثبت و احوال منتشرشده که صحت آن غیرقابلانکار است و درخصوص دقت آن، همانا ارائه آمارهایی دراینراستاست که برای نمونه باید گفت: از سال 89 به اینطرف یعنی یک دوره 12ساله آمار دقیقی از موارد ثبت ازدواج و همچنین درج طلاق گردآوریشده که براساس آن مشخص میشود که آمار ازدواج یک منحنی نمایش نزولی را عیان میکند؛ بدیننحو که دربرابر 896هزارفقره ازدواج در سال 89 میزان ازدواج در سال 1402 کاهش بسیار چشمگیر داشته و عدد ازدواج به 440هزار کاهش پیداکرده است و بازهم متأسفانه در هفتماهه سالجاری فقط 274هزار ازدواج در ثبتاحوال موجود است؛ یعنی هرسال که میگذرد باید حسرت سال گذشته را بخوریم که تمام این کاهشها، فقط با عدم امکان ازدواج ارتباط صددرصد دارد. اینک اگر میزان تمایل به ازدواج را مدنظر قرار بدهیم باید گفت که در استانهای تهران، خراسانرضوی، فارس و آذربایجان شرقی و خوزستان به نسبت جمعیت و سرانه آن بیشتر ازدواج صورت گرفته است و درمقابلآن، سمنان، ایلام، کهگیلویهوبویراحمد، بوشهر و خراسانجنوبی کمترین میزان ازدواج را دارند که دلالت بر وضع مالی یا بهتر بگویم استطاعت بسیار کمتر برای ازدواج نسبت به استانهای یادشده را دارد؛ بنابراین همانطوریکه در ابتدای این مقاله گفته شد، یکی از عوامل عمده منحنی نمایش منفی ازدواج در کشور ما، بستگی تام و تمام به اوضاع مالی جوانان و خانواده آنان دارد که شاید مجبور شدهاند، علیرغم میل باطنی، تن به ازدواج ندهند؛ درنتیجه دربرابر 100 مورد ازدواج شاهد 39 مورد طلاق هستیم.