تلفیق جذاب همیشگی هنر و آموزش
«شقایق فکور» بابیاناینکه خود را هم معلم و هم هنرمند میداند، گفت: «از سال ۱۳۹۹ بهعنوان معلم دبستان مشغولبهفعالیت شدهام. همواره کوشیدهام تا آموزش را بهشیوهای متفاوت و خلاقانه ارائه دهم». وی بااشارهبهاینکه همواره تلاش داشته فضای آموزشی را برای دانشآموزان جذاب نماید، گفت: «از نمایش و موسیقی در تدریس نیز بهره بردهام تا کودکان بتوانند ارتباط عمیقتری با مطالب برقرار کنند». وی بااذعانبهاینکه تحصیلاتش در رشته آموزش ابتدایی و علوم تربیتی بوده است، گفت: «همواره درتلاش بودهام در کنار آموزش، فضای آموزشی را نیز برای دانشآموزان دلنشین سازم». وی بابیاناینکه از ۱۳۹۴ عضو گروه کُرال «شباهنگ» بوده و در جشنوارهها و مسابقات متعددی شرکت کرده است، گفت: «از سال ۱۳۹۹ نیز وارد دنیای نمایش شدم و در نمایش شبی که باد در شاخههایم پیچید، نقش خواننده کُرال را ایفا کردم». وی ترکیب هنر و آموزش را برای خود جذاب برشمرد و افزود: «برایم اهمیت دارد که در هر دو حوزه بتوانم بهشکلی مؤثر عمل کنم».
تجربهای خاص درهمکاریبا یک گروه نمایشی
«فکور» بابیاناینکه حضورش در گروه نمایشی تجربهای خاص بود، گفت: «دراینگروه بهعنوان خواننده کُرال حضور داشتم و این تجربه نهتنها امکان داد هنرهای مختلف را در یک اثر تلفیق کنم؛ بلکه به من آموخت چگونه میتوان در کنار هنرمندان، یک اثر بزرگ خلق کرد». وی همکاری با گروه «افرا» را فراتر از یک فعالیت هنری دانسته و بابیاناینکه آنرا راهی برای بیان احساسات و انتقال پیام به تماشاگران میداند، گفت: «در ترکیب هنرها با یکدیگر، فضایی منحصربهفرد ایجاد میشود که فراتر از نمایش معمولیست و میتواند تأثیر عمیقی بر تماشاگران بگذارد». وی باتأکیدبراینکه تلفیق هنرها میتواند تجربهای عمیق برای مخاطب ایجاد کند، گفت: «برای من این، چیزی فراتر از یک همکاری هنریست؛ یک دنیای جدید و سرشار از احساسات است که میتوانم با آن ارتباط برقرار کنم و این ارتباط را با دیگران نیز بهاشتراک بگذارم».
هیچچیزی در هنر بهتنهایی کامل نیست
«فکور» بابیاناینکه حس فوقالعادهای دارد وقتی میبیند هنرش مکمل هنر دیگریست، گفت: «واقعاً حس فوقالعادهایست وقتی میبینم هنرم میتواند مکمل یک هنر دیگر باشد. بهنظرم هیچچیزی در هنر بهتنهایی کامل نیست و همواره ارتباطی با هنرهای دیگر دارد». وی بابیاناینکه وقتی نمایش و موسیقی درکنارهم قرار میگیرند، گویی داستان از زوایای مختلف روایت میشود، گفت: «موسیقی، آن حسوحال را میسازد و نمایش، آن حس را در قالب داستان نشان میدهد. این ترکیب، نهتنها یک تجربه هنری برای من بود؛ بلکه باعث شد تماشاگر نیز تجربهای متفاوت را احساس کند».
گروههای کُرال؛ و یافتن تدریجیِ جایگاه خود در هنر
وی بابیاناینکه گروههای کُرال بهتدریج جایگاه خود را در هنر یافتهاند، گفت: «البته اینمسیر هنوزهم ادامه دارد و همیشه میتوان بهترازاین هم بود». وی بااذعانبهاینکه در گذشته شاید توجه چندانی به نقش گروههای کُرال در نمایشها نمیشد، گفت: «اما اکنون اینگروهها بهعنوان بخش جداییناپذیر از اجراها شناخته میشوند و نقششان در انتقال حس و پیام اثر، مهم است». این هنرمند بابیاناینکه گروههای کُرال میتوانند به نمایشها روح و عمق ببخشند، گفت: «ایننوع از هنر، نهتنها به موسیقی کمک میکند؛ بلکه تأثیر زیادی در نحوه انتقال احساسات به تماشاگران نیز دارد». وی باتأکیدبراینکه هنوز در بسیاری از پروژهها نیاز به رشد و پیشرفت هست، افزود: «اما خوشبختانه در سالهای اخیر، گروههای کُرال جایگاه ویژهای پیدا کردهاند و این، دلگرمکننده است».
ضرورت حفاظت از صدا برای معلم و هنرمند
این آموزگار هنرمند بابیاناینکه حفاظت از صدا برایش بسیارمهم است، توضیح داد: «زیرا هم بهعنوان معلم و هم بهعنوان هنرمند باید بتوانم همیشه با صدایی سالم و قوی ارتباط برقرار کنم». وی افزود: «اغلباوقات سعی میکنم صدایم را قبل از هر اجرا یا تدریسی گرم کنم؛ این به من کمک میکند تا فشار و خستگی از آن دور شود و درواقع، آن درخشش و شفافیت لازم را داشته باشد». این هنرمند کُرال، مهمترین امر دراینهنر را «احترام به صدای خود» دانسته و گفت: «وقتی احساس کنم صدایم خسته شده یا نیاز به استراحت دارد، به خودم اجازه میدهم استراحت کنم؛ زیرا میدانم که صدای سالم به من کمک میکند در هر دو عرصه تدریس و هنر، بهبهتریننحو ممکن ارتباط برقرار کنم».
درک عمیقتر با غوطهورشدن در داستان
«فکور» بابیاناینکه قصهها و روایات متون نمایشی تأثیرگذارند، گفت: «بهنظرم هر داستان، احساسات و تجربیات جدیدی را برایم بههمراه دارد و برای من بهعنوان هنرمند مهم است که بتوانم بهدرستی آن احساسات کاراکترم را منتقل و با آن ارتباط برقرار کنم». وی بابیاناینکه همواره بادقتتمام درگیر قصه و جزئیات آن میشود، گفت: «این تأثیرگذاری هیچوقت به اختلال در کار من تبدیل نشده؛ بلکه برعکس هم بوده؛ هرچهبیشتر در آن داستان غوطهور شوم، بهتر میتوانم آنرا درک کنم و در اجرا بهنمایش بگذارم». وی بااذعانبهاینکه ممکن است گاهی احساساتش بهقدری قوی شود که او را غرق کند، گفت: «اما نهایتاً این غرقشدن در داستان، به من کمک میکند تا بهترین عملکردم را داشته باشم؛ و حسوحال و درک عمیق از داستان بهنظرم باعث میشود اجرا حتی طبیعیتر و باورپذیرتر شود».
عشق به هنر؛ بزرگترین انگیزه برای هنرمندان شهرستانی
«فکور» بابیاناینکه گروههای نمایشی در شهرستانها با چالشهای خاص خود روبرو هستند، توضیح داد: «یکی از بزرگترین سختیها همان محدودبودن منابع و امکانات است که دراینمناطق معمولاً تئاتر و هنرهای نمایشی بهاندازه تهران یا شهرهای بزرگ دیده نمیشوند». وی افزود: «نیز ممکن است مردم دراینمناطق بهاندازه جاهای دیگر به تئاتر و نمایش علاقه نشان ندهند و این، به گروهها فشار میآورد تا بتوانند تماشاگر جذب و هنر خود را معرفی کنند». وی درعینحال این چالش را فرصتی برای خلاقترشدن گروهها دانسته و بااشارهبهاینکه آنان راههای جدیدی برای جذب مخاطب مییابند، افزود: «برای هنرمندان شهرستانی بهنظرم بیشتر، آن عشق و علاقه به هنر است که بزرگترین انگیزه برای ادامه کارشان محسوب میشود و دراینشرایط بیشتر از هرچیزی باید روی حمایتهای جمعی و کار گروهی حساب کرد تا هنرمندان بتوانند با وجود همه مشکلات، اثر هنری خود را بهنمایش بگذارند».
وقتی با هنر سروکار دارم بخشی از روح خود را نشان میدهم
«فکور» بابیاناینکه عشق به هنر، بزرگترین عامل ثابتقدمماندن اوست، گفت: «وقتی با هنر سروکار دارم، احساس میکنم دارم بخشی از روح و درون خود را بهدنیا نشان میدهم؛ و هیچچیز نمیتواند این حس را از من بگیرد». این هنرمند، دیدن تأثیر هنر بر افراد را عامل مهم دیگری خواند و بابیاناینکه وقتی میبیند یک اثر هنری میتواند قلب کسی را لمس کند یا وقتی کودکان در کلاس با یک فعالیت هنری ارتباط برقرار کرده و خوشحال میشوند، انگیزه میگیرد، گفت: «آنلحظات، انگیزه مضاعفی میشوند؛ زیرا هنر میتواند دنیا را تغییر دهد یا حداقل بخشیازآن را زیباتر کند و این، همیشه باعث میشود که با وجود تمام سختیها و چالشها، به مسیرم ادامه دهم». وی بابیاناینکه در مدرسه، خود را «معلم هنرمند» معرفی میکند، گفت: «در مدرسه همیشه سعی میکنم خودم را بهعنوان یک معلم هنرمند معرفی کنم. برایم بسیارمهم است که بچهها بفهمند که هنر میتواند قسمتی از زندگی روزمرهشان باشد و در هرکاریکه انجام میدهند نقش ایفا کند». این هنرمند بابیاناینکه وقتی خود را بهعنوان یک هنرمند به کودکان معرفی میکند، این حس را به آنان انتقال میدهد که هیچچیز نمیتواند خلاقیت و احساساتشان را محدود کند، گفت: «سعی میکنم به بچهها نشان دهم که هنر فقط روی صحنه یا در کلاسهایی خاص نیست؛ بلکه میتواند در بازی، نقاشی، شعرگفتن یا حتی در درسهایی مانند ریاضی و علوم نیز حضور داشته باشد». وی اینگونه معرفیکردن را سببِ دیدن هنر بهعنوان یک «زبان جهانی ازسوی کودکان» دانسته و افزود: «همچنین بااستفادهاز نمایشهای خلاق و فعالیتهای هنری در تدریس کمک میکنم تا بچهها نهتنها یاد بگیرند؛ بلکه از یادگیری لذت ببرند».
از علاقه معلم به هنر تا احساسِ درکشدن دانشآموز
وی بابیاناینکه فعالیتهای جانبیاش ارتباط خوبی با شاگردان برقرار میکند، گفت: «وقتی بچهها میبینند معلمشان در کنار تدریس، به هنر علاقه دارد و در فعالیتهای هنری شرکت میکند، بهنظرم احساس میکنند که کنارشان کسی هست که دنیای آنها را درک میکند و به آنها انگیزه میدهد تا در زمینههای مختلف خود را امتحان کنند». وی این فعالیتها را نهتنها وسیلهای برای جذابترکردن تدریس میداند؛ بلکه بااشارهبهاینکه باعث آشنایی کودکان با دنیایی جدید از خلاقیت و هنر میشود، افزود: «این فعالیتها برای من، پُلی برای برقراری احساس مشترک با بچههاست و به آنها نشان میدهد که هنر میتواند به همه جنبههای زندگی وارد شود». وی باتأکیدبراینکه برای کودکان مهم است که ببینند معلمشان نهتنها درس میدهد بلکه خود نیز درحالیادگیری و خلقکردن است، افزود: «این میتواند انگیزه زیادی به آنها بدهد؛ بهنظرم».
بچههای بسیار کنجکاو و باهوش امروزی
«فکور» بابیاناینکه بچههای امروز، کنجکاو و باهوشاند، گفت: «بهنظرم بچههای امروز بهطورطبیعی تمایل دارند که چیزهای جدید را امتحان کنند. وقتی فعالیتهای هنری را بهشکلی جذاب و خلاقانه به آنها معرفی کنیم، راحت جذب میشوند و باعلاقه در آنها مشارکت میکنند». این هنرمند، هنر را برای کودکان بهمثابه دنیایی جادویی دانسته و بابیاناینکه هرروز چیز جدیدی در آن کشف میکنند، گفت: «همچنین نسل جدید، به دنیای دیجیتال و فناوری، نزدیکتر است و خب برایهمین گاهیاوقات کارهای هنری سنتی ممکن است برایشان جذابیت کمتری داشته باشد؛ اما وقتی هنر را بااستفادهاز فناوریهای جدید ترکیب کنیم، این علاقه بیشتر میشود». وی بااشارهبهاینکه در تدریس، از ابزارهای دیجیتال و روشهای خلاقانه استفاده میکند، گفت: «بچهها اگر خودشان انتخاب کنند و باعلاقه در فعالیتها مشارکت کنند، خب این انتخاب داوطلبانهشان باعث میشود که هنر برای آنها نهفقط یک فعالیت؛ بلکه یک روش برای ابراز احساسات و خلاقیتشان شود».
رسانهها؛ پلی بین استعدادها و دنیای بزرگتر
وی بابیاناینکه رسانهها تأثیر بسیاری در استعدادیابی «دانشآموزان هنرمند» دارند، گفت: «رسانهها میتوانند پل ارتباطی باشند بین استعدادهایی که هنوز شناخته نشدهاند و دنیای بزرگتری که آماده پذیرفتن آنهاست». وی بابیاناینکه وقتی رسانهها توجه بیشتری به فعالیتهای هنری در مدارس و آموزشگاهها میکنند، به کودکان این احساس را میدهند که هنر نهفقط یک سرگرمی؛ بلکه میتواند یک مسیر حرفهای و جدی باشد، گفت: «مخاطبان رسانهها معمولاً از طیفهای مختلف هستند؛ پس وقتی فعالیتهای هنری بچهها پوشش داده شود، میتواند به آنها فرصتی برای دیدهشدن دهد». وی اینموضوع را انگیزهبخش و بالابرنده اعتمادبهنفس کودکان دانست و باتأکیدبراینکه هنر، بخشی از هویت و زندگی آنان میشود، افزود: «هرچقدر رسانهها بیشتر به بچهها و هنرمندان نوظهور توجه کنند، فرصتهای بیشتری برای کشف و پرورش استعدادهای جدید فراهم میآید. این توجه رسانهای میتواند به کودکان نشان دهد که هنر آنها ارزشمند است».
پریدن از مانع محدودیتها در مسیر پیشرفت
«فکور» گفت: «متأسفانه محدودیتهایی برای فعالیت موسیقی بانوان در کشور وجود دارد که گاهی باعث میشود کارکردن دراینحوزه تاحدودی چالشبرانگیز شود؛ اما درعینحال، این محدودیتها هرگز مانع پیشرفت من نشده؛ بلکه برعکس، همیشه سعی کردهام با چالشها روبرو شوم و از اینشرایط بهعنوان محرکی برای بهترشدن استفاده کنم». وی مهمترین نقطهقوت خود را استفاده از فرصتها دانسته و گفت: «بهعنوان یک هنرمند، مهمترین ویژگی برای من ایناستکه از فرصتها استفاده کنم و بهدنبال راههایی باشم تا هنر خود را بهبهترینشکل ارائه دهم». وی بابیاناینکه محدودیتها ممکن است باعث تأخیر در پروژهها شود یا امکان فعالیت در شرایط ایدئال را از او بگیرد، گفت: «اما همیشه سعی کردهام با پشتکار و اراده قوی، راهحلی برای رفع موانع پیدا کنم و نهایتاً معتقدم که محدودیت نمیتواند مانع از رسیدن من به هدفم شود، زیرا به هنر و تواناییهای خود ایمان دارم».
آینده روشن هنر کُرال در تلفیق با نمایش
«فکور» درباره آینده هنر کُرال در تلفیق با نمایش، گفت: «بهنظرم آینده آن، روشن و امیدوارکننده است. همانطورکه دیدیم؛ در سالهای اخیر، استقبال از ایننوع اجراها بیشتر شده و مخاطبان ارتباط عمیقتری با آن برقرار میکنند». وی بابیاناینکه تلفیق «صدا، حرکت و داستان» تجربهای چندبُعدی و جذاب برای تماشاگر ایجاد میکند، گفت: «فکر میکنم نسل جدید هنرمندان نیز به ایننوع تجربههای خلاقانه علاقهمند بوده و با ایدههای نو میتوانند مرزهای این دو هنر را بیشترازقبل جابجا کنند». وی بااشارهبه اهمیت حمایت از گروههای کُرال و فراهمکردن فرصتهای بیشتر برای اجرا، گفت: «اگر این حمایتها بهدرستی انجام شود، میتوانیم شاهد شکوفایی بیشتر این هنرِ ترکیبی در ایران باشیم». وی درپایان ابراز امیدواری کرد؛ هنر کُرال جایگاه ویژهتری میان سایر هنرهای نمایشی بیاید و مخاطبان بیشتری، با این «زبان هنری» ارتباط برقرار کنند.
امین کردبچه چنگی