شروع نشده، تعطیل شد!

ورزش این‌روزها به جزئی از زندگی مردم تبدیل شده است که گریز از آن غیرممکن می‌نماید؛ اما تفاوت عمده‌ای میان ورزش امروز با گذشته ایجاد شده که تفکر انسانی را به‌کلی دگرگون کرده است؛ ازجمله اینکه درگذشته‌های دور، حتی انسان‌های اولیه که در غارها و جنگل‌ها زندگی می‌کردند، برای زنده‌ماندن و ادامه حیات، راه چاره را در ورزش‌کردن و به‌همراه آن قوی‌تر شدن جستجو می‌کردند تا طعمه حیوانات درنده وحشی نشوند و درنتیجه راه می‌رفتند؛ از کوه‌ها بالا می‌رفتند؛ به‌جهت عبور از رودخانه‌ها و دریاچه‌ها باید شنا می‌کردند و ورزش صرفاً برای سلامتی بود و بس. پس تاریخ ورزش را باید با تاریخ خلقت هم‌زمان بدانیم تا‌اینکه به‌مرور با مدنی شدن مردم، ورزش هم ‌شکل و شمایل علمی پیدا کرد؛ به‌طوری‌که برای ستبر‌شدن سینه‌ها و اندام‌ها و قوی‌تر شدن دست‌ها، از درختان بالا می‌رفتند و ساعت‌های متمادی کار اصلی بشر ورزش شده بود؛ تاجایی‌که به این تفکر رسید که شاعر نامی می‌گفت: «برو قوی شو اگر راحت جهان طلبی که در نظام طبیعت ضعیف پایمال است»؛ اما همین ورزش به‌مرور شکل جدی‌تری گرفت؛ تا‌اینکه ورزش به‌صورت یک حرفه‌ای جدی و مردم‌پسند درآمد و در پرتو آن عیاران و پهلوانان ظهور کردند که به‌نوعی مصلح جهان شده بودند و حرف آنان بسیار ارزشمند شناخته می‌شد؛ تا‌اینکه ورزش برای قوی‌تر شدن انسان‌ها، در میان تمام ملل جهان جدی گرفته شد و پیردوکوبرتن واضع مسابقات المپیک و جهانی شد تا انسان‌ها و کشورهای قوی، انسان‌ها و جهان ضعیف‌تر را نابود نکنند؛ لذا هر چهارسال یک‌بار مسابقاتی بانام صلح و آزادی، برادری و برابری میان کشورها برگزار می‌شد تا یک‌ماه از سال را به این بهانه دست از جنگ و خونریزی بکشند و کم‌کم مردم جهان از نژادهای مختلف با زبان‌های گوناگون یاد گرفتند که صلح را حاکم برجهان کنند و دیگر دست‌درازی یک کشور به کشور دیگر میسر نباشد؛ تا‌اینکه رسیده‌ایم به امروز که ورزش به‌صورت علمی موازی با سایر علوم، جزئی از احتیاجات بشری شده است و رشته‌های مختلف ورزشی شکل‌گرفته است ‌که ورزش فوتبال امروزی به‌صورت یک صنعت سودآور ‌کل جهان را فراگرفته است و از آن به‌عنوان یک پدیده نام ‌برده می‌شود که دل‌انگیزترین و پرهوادارترین ورزش درآمده؛ تاجایی‌که هرهفته در اروپا و آمریکا و آسیا و حتی آفریقا و اقیانوسیه دوروز تعطیل مسابقات درون‌کشوری برگزار می‌شود که نه‌میلیون‌نفر که میلیاردها‌نفر تماشاگر و تعقیب‌کننده نتایج آن شده است؛ تاجایی‌که در همه کشورها حداقل دو تیم طرفداران زیادتری نسبت به سایر تیم‌ها دارند و یک تشکیلات عظیم به‌نام فدراسیون جهانی فوتبال یا همان فیفا امور این ورزش را در کل جهان رهبری و هدایت می‌کند و شاید در هیچ فرصت دیگری این‌همه پول که صرف فوتبال می‌شود، بهداشت کشورها را تشکیل نمی‌دهد و لذا امروزه به فوتبال پدیده قرن می‌گویند که دارای یک تقویم مدون، اصولی و با قانون است که شروع و خاتمه آن درطول سال‌ پیش‌بینی شده است؛‌ اما در کشور ما ‌که یک تقویم کلی برای فوتبال وجود دارد، متأثر از وقایع روز، عقب و جلو می‌افتد؛ تاجایی‌که فوتبال کشوری که بانام لیگ برتر، هرسالی برگزار می‌‌شود، بعد از دوهفته که از شروع آن می‌گذرد ناگهان دچار وقفه و تعطیلی دوهفته‌ای شد تا پاره‌ای از منتقدین بگویند که ورزش و فوتبال ما، با تمام جهان تفاوت دارد.