آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
چهارراه اوراسیا؛ و نقش حیاتی ایران در ترانزیت جهانی
کد خبر: 406356 | تاریخ مخابره: 1404 دوشنبه 24 شهريور - 01:04

چهارراه اوراسیا؛ و نقش حیاتی ایران در ترانزیت جهانی

حسین صالحی

در جهان امروز، کریدورهای ترانزیتی نه‌تنها بستر جابه‌جایی کالا هستند؛ بلکه ابزار قدرت نرم و سخت کشورها به‌شمار می‌آیند. درشرایطی‌که ارزش تجارت جهانی در سال ۲۰۲۳ از مرز ۲۸‌تریلیون‌دلار گذشت، هر کشوری که مسیرهای کوتاه‌تر، ایمن‌تر و اقتصادی‌تر ارائه کند، سهم بیشتری از این کیک عظیم تجارت جهانی را به‌خود اختصاص می‌دهد. ایران، به‌واسطه موقعیت جغرافیایی منحصربه‌فرد خود در میانه اوراسیا و در تقاطع خلیج‌فارس، آسیای‌مرکزی، قفقاز و اروپا، دقیقاً بر سر بزنگاه این رقابت جهانی قرار دارد. دو کریدور بین‌المللی مهم یعنی کریدور شمال-جنوب (INSTC) و کریدور اروپا-قفقاز-آسیا (TRACECA)، دو شاهراه اصلی هستند که نام ایران را به‌عنوان بازیگر کلیدی مطرح می‌سازند. کریدور شمال-جنوب که در سال ۲۰۰۰ با ابتکار ایران، هند و روسیه آغاز شد، با هدف ایجاد مسیری جایگزین برای «کانال سوئز» شکل گرفت. این‌مسیر حدود ۷۲۰۰‌کیلومتر طول دارد و با ترکیب حمل دریایی، ریلی و جاده‌ای، بنادر هند را به روسیه و سپس اروپا متصل می‌کند. مسیر اصلی از بمبئی آغاز شده، پس از عبور دریایی به بندرعباس یا چابهار می‌رسد و سپس ازطریق شبکه ریلی-جاده‌ای ایران به مرز آستارا و از آنجا به آذربایجان و روسیه متصل می‌شود. مزیت اصلی این‌مسیر کاهش زمان حمل‌ونقل از حدود ۴۵‌روز (مسیر سوئز) به کمتر از ۲۰‌روز است. ازنظر هزینه نیز مطالعات بانک جهانی نشان می‌دهد: استفاده از INSTC می‌تواند هزینه حمل کالا را تا ۳۰ تا ۴۰‌درصد کاهش دهد؛ مثلاً یک کانتینر ۴۰‌فوتی در مسیر بمبئی-مسکو ازطریق سوئز حدود ۵۰۰۰‌دلار هزینه دارد؛ درحالی‌که ازطریق INSTC این‌رقم به حدود ۳۲۰۰‌دلار می‌رسد. درمقابل، «تراسیکا» ابتکاری قدیمی‌تر است که در سال ۱۹۹۲ و پس از فروپاشی شوروی با حمایت اتحادیه اروپا شکل گرفت. هدف اصلی این کریدور، کاهش وابستگی کشورهای قفقاز و آسیای‌مرکزی به روسیه بود. طول این‌مسیر حدود ۸۵۰۰‌کیلومتر است و از اروپای‌شرقی (بلغارستان، رومانی، اوکراین) آغاز شده، ازطریق دریای سیاه به گرجستان می‌رسد، سپس از قفقاز جنوبی و آذربایجان عبور کرده و نهایتاً ازطریق دریای خزر به آسیای‌مرکزی (ترکمنستان و قزاقستان) متصل می‌شود. ایران در سال ۲۰۰۹ به این ابتکار پیوست و شاخه جنوبی تراسیکا از خاک کشور عبور می‌کند. زمان حمل بار دراین‌مسیر حدود ۲۵ تا ۳۰‌روز است و مزیت آن دسترسی مستقیم به بازارهای اروپای‌شرقی و حوزه دریای سیاه محسوب می‌شود. ازمنظر جایگاه ایران؛ تفاوت اساسی میان این دو کریدور وجود دارد. در INSTC، ایران محور و قلب تپنده مسیر است؛ به‌گونه‌ای‌که بدون ایران این کریدور عملاً غیرقابل‌اجرا خواهد بود. درحالی‌که در «تراسیکا»، ایران نقش مکمل دارد و مسیر می‌تواند از راه‌های دیگر (مانند گرجستان و ترکیه) ادامه یابد. این‌مسئله اهمیت شمال-جنوب را برای تهران دوچندان می‌کند. از بُعد اقتصادی؛ برآوردها نشان می‌دهد: اگر تنها ۱۰‌درصد از حجم تجارت سالانه بین هند و روسیه (که در ۲۰۲۲ حدود ۳۵‌میلیارددلار بود) از مسیر شمال-جنوب عبور کند، درآمد ترانزیتی ایران سالانه بیش از ۱.۵‌میلیارددلار خواهد بود. این‌رقم می‌تواند با توسعه کامل زیرساخت‌ها و جذب بار از آسیای‌مرکزی به بیش از پنج‌میلیارددلار در سال برسد. به‌ویژه «بندر چابهار» که قابلیت پذیرش کشتی‌های اقیانوس‌پیما را دارد، می‌تواند به نقطه کانونیِ رشد بدل شود. درمورد «تراسیکا» نیز ظرفیت‌ اقتصادی قابل‌توجهی وجود دارد. طبق گزارش کمیسیون اروپا؛ سالانه حدود ۲۰۰‌میلیون‌تن کالا میان اروپا و آسیای‌مرکزی مبادله می‌شود. اگر تنها پنج‌درصد از این‌بار، از شاخه جنوبی «تراسیکا» و از خاک ایران عبور کند، می‌تواند برای کشور درآمدی حدود ۸۰۰‌میلیون‌دلار به‌همراه بیاورد. این‌رقم هرچند کمتر از پتانسیل شمال-جنوب است؛ اما فراموش نکنیم: «تراسیکا» دریچه‌ای برای دسترسی ایران به بازارهای اروپای‌شرقی و دریای سیاه فراهم می‌آورد و ازاین‌جهت نقش مکمل دارد. بااین‌حال، هردو کریدور با چالش‌های مشترکی همچون تحریم‌های مالی و محدودیت در جذب سرمایه خارجی، ناوگان ناکافی کانتینری و نیاز به «همسان‌سازی مقررات گمرکی» روبه‌رو هستند. در INSTC، حلقه مفقوده مهم یعنی خط ریلی رشت-آستارا به‌طول ۱۶۲‌کیلومتر همچنان تکمیل نشده. در «تراسیکا» نیز اختلافات سیاسی میان اعضا و فشارهای ژئوپلیتیک غرب مانع بهره‌برداری کامل ایران شده است؛ INSTC برای ایران یک شریان حیاتی و استراتژیک است که می‌تواند درآمد سالانه چندمیلیارددلاری ایجاد و جایگاه ژئوپلیتیکی کشور را در اوراسیا تثبیت کند. «تراسیکا» نیز اگرچه اهمیت کمتری دارد؛ اما به‌عنوان مسیری مکمل، فرصت‌های دسترسی ایران به بازارهای اروپای‌شرقی و دریای سیاه را تقویت می‌کند. ترکیب و استفاده هم‌زمان از هر‌دو مسیر می‌تواند ایران را به «چهارراه حیاتی ترانزیت جهان» بدل کند؛ جایگاهی که نه‌تنها منافع اقتصادی عظیمی ‌همراه دارد؛ بلکه وزن سیاسی و قدرت چانه‌زنی ایران در تعاملات بین‌المللی را به‌طور چشمگیری افزایش خواهد داد.

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه