کد خبر:
406563
| تاریخ مخابره:
1404 چهارشنبه 14 آبان -
08:37
سخن مدیرمسئول
انحلال بانک و تبعات مالی بر مردم
بهیقین با انحلال هر بانک یا ادغام آن در بانک ملی، ضایعات مالی بسیاری بهنظام بانکی کشور وارد میشود که درنتیجه تبعات مالی آن غیرمستقیم بر دوش مردم سنگینی میکند. اینکه چرا بانک بهوجود میآید و بهچهعلت، بعدازمدتی بهعلت ناترازی، بانک تعطیل میشود، به عوامل زیادی بستگی دارد که مهمترین عامل آن، فساد مالی آن بانک است که ریشه در فضای کاری یا سیاسی اقتصادی آن بانک دارد؛ بخصوص از بعد از پیروزی انقلاب اسلامی که بهیکباره، صدها بانک و صندوق قرضالحسنه قارچگونه ایجاد شدند تا اندازه زیادی موجب پریشانی اقتصاد بینبانکی شدند که دامنه آن، بانک مرکزی کشور را در برگرفته و بهناچار ضرر ایجادشده برای مردم را بانک مرکزی باید تقبل کند و متأسفانه متعدداً صندوقهای قرضالحسنه یا بانکهای مختلف دچار ورشکستگی میشوند که در حقیقت، آلودگی به فساد موجب تعطیلی آنان شده است؛ ازجمله بانک آینده که با سرمایهای چندهزارمیلیاردی پای گرفت ولی متأسفانه بهعلت ناترازی، ترازنامه، ضعف ساختاری و درنهایت خلأهای قانونی و ضعف و ناآگاهی، سهامداران اصلی، راهی جز شکست برای این بانک باقی نماند. چنین شد که درگذشته بانک تات بهنام بانک آینده و بهصورت ادغامشده در آن درآمد و بهنظر میرسید که بانک جدید یا همان آینده آنچنان قدرتی گرفت که هیچکس عاقبت آنرا نمیتوانست فنا و ادغام ببیند و لذا رسید نوبت کاری که نباید میشد؛ یعنی 500هزارمیلیاردتومان ناترازی که آنقدر حجم بدهیها بالا رفت که از حجم موجودی فعلی آن بانک هم بیشتر شد؛ پس راه علاج، ادغام در بانک ملی شد که بر طبق قانون تجارت چنین وضعیتی را ورشکستگی میگویند. بااینحال بانک مرکزی بهدلیل ملاحظات اقتصادی و اجتماعی، اعلام ورشکستگی را به مصلحت کشور ندانست و لذا تنها کاری را که میشد، ادغام بود تا بدینوسیله سرمایهگذاران و حتی سپردهگذاران این بانک، درمعرض بلاتکلیفی قرار نگیرند که در چنین مواردی که رخ مینماید، اول بدهیها منتقل و سپس داراییها وارد بانک ملی میشود. بدیهیست؛ این وضعیت پیشآمده خاص بانک آینده نبوده، بلکه نبود سازوکار مشخص برای مدیریت بانکهای ورشکسته، حاصل عمل و عدم مدیریت این قبیل بانکها میشود. اینک این ادغام احتمالاً میتواند بانک قدرتمند و تراز و با پشتوانه مدیریتی محکم بانک ملی را دچار چالش جدی کند؛ همانطوریکه قبلاً نیز مؤسسه نور در بانک ملی ادغام شد. میتوان چنین نتیجه گرفت که براساس شایعات زیادی که رواج دارد و احتمال دادهاند، چندین بانک دیگر هم دچار ناترازی و ریزش شوند که باز بانک مرکزی راهی ندارد جز آنکه این بانکها را در بانک قدرتمند ملی ادغام کند. پس باید بپذیریم که اینهمه بانک و صندوقهای قرضالحسنه، برای کشور ما بسیار زیاد و حتی مضر است که پارهایازاوقات در میدان هفتتیر و کریمخان و میدان انقلاب، دهها بانک در مجاورت هم و حتی دیواربهدیوار ایجادشده و مشغولبهکار هستند که چون مردم را تشویق به سپردهگذاری با سودهای خارجازقاعده میکنند، پسازمدتی ناترازی ایجاد میشود و چون این سرمایهها را به وامگیرندگان با سود بالاتری میدهند، بعضیازاوقات، وامگیرندگان قادر به پرداخت دیون خود نمیشوند که حاصل آن ورشکستگیست. ممکن است خواننده عزیز سؤال کند که بهچهعلت در کشورهای دیگر اینمورد ورشکستگی نیست یا اگر باشد هم اندک است؟ در پاسخ باید گفت که در کشورهای پیشرفته، بانکها در بسیاری از پروژههای دولتی و خصوصی سرمایهگذاری میکنند؛ حالآنکه در کشور ما بانکها کمتر سرمایهگذاری میکنند و لذا درآمدزایی آنان بسیار کم است.