کد خبر:
406591
| تاریخ مخابره:
1404 چهارشنبه 21 آبان -
00:18
نقش بازدارندگی هستهای در صلح خاورمیانه
نشریه داخلی دانشگاه آمریکایی استنفورد در مقالهای بااشارهبه دههاسال مداخلات نیروهای خارجی در منطقه خاورمیانه، راهکار دستیابی اینمنطقه پرآشوب را دستیابی ایران، عربستان سعودی و ترکیه به سلاح هستهای دانست. در گزارش نشریه «استنفورد ریویو» آمده است: ۷۵سال است مداخلات خارجی و نهادهای داخلی ضعیف، خاورمیانه را در چرخه جنگ گرفتار کرده است. هر خلأ قدرتی را دیکتاتورها پر کرده و نتیجتاً جنگهای نیابتی بیپایان و بیثباتی، امنیت و بازارهای انرژی را تهدید میکند. صلح پایدار از مداخلات مداوم یا مذاکرات صلح آرمانگرایانه حاصل نمیشود، بلکه زاده توازن قوایی است که در آن هیچ کشور بزرگی نمیتواند بر دیگران تسلط یابد. بهگزارش ایرنا؛ نویسنده ضمن مخالفت با استدلال «اکثر سیاستگذاران غربی» که «بدترین سناریوی ممکن برای خاورمیانه» را «ایران مسلح به سلاح هستهای» میدانند، ادامه داد: اگر ایران موفق به دستیابی به بمب هستهای شود، عربستان سعودی و ترکیه نیز قطعاً از این الگو پیروی خواهند کرد. درنتیجه، خاورمیانه تبدیل به منطقهای با چند قدرت هستهای و امنتر و باثباتتر خواهد شد. در ادامه مقاله آمده است: طبق این منطق که اولینبار کنت والتز نئورئالیست بیان کرد، دو رقیب دارای توانمندیهای هستهای نمیتوانند خطر جنگ را بدوندرنظرگرفتن نابودی یکدیگر بهجان بخرند، بنابراین هردو با احتیاط شدید عمل خواهند کرد. این استدلال درمورد ایران نیز صدق میکند. علیرغم تصویرسازی غربی که حکومت حاکم بر ایران را غیرعقلانی مینمایاند، دولت ایران براساس دکترین راهبردی «مصلحت» اداره میشود که صراحتاً منافع ملی و بقای حکومت را بر ایدئولوژی اولویت میدهد. نویسنده با یادآوری آنکه «از سال ۱۹۴۵، هیچ دو کشور مسلح به سلاح هستهای هرگز وارد یک جنگ تمامعیار نشدهاند»، افزود: این وحشت از سلاحهای هستهای است که آن صلح را تقویت میکند. راهبرد نیابتی ایران بهایندلیل وجود دارد که فاقد بازدارندگی هستهای بوده؛ بنابراین ازطریق حزبالله، حماس، حوثیها و شبهنظامیان عراقی، در برابر قدرت متعارف اسرائیل و آمریکا میایستد. با دراختیارداشتن بمب هستهای، این انگیزه کاهش مییابد. ایران دلایل زیادی برای حفظ کنترل کامل بر زرادخانه هستهای خود دارد؛ زیرا نمیتواند رفتار گروههای تحتحمایت خود را کنترل یا پیشبینی کند. این استدلال درمورد منطقه خاورمیانه نیز صدق میکند. عربستان و ترکیه قدرتهای انقلابی نیستند. هردو کشورهایی هستند که درپی امنیت و بقا هستند. سیاست خارجی ریاض معاملهگرایانه بوده و ریشه در حفظ حکومت دارد. جاهطلبیهای آنکارا یکسان است. هستهایشدن این دو برای ایجاد تعادل در خاورمیانه خواهد بود، نه تسلط بر آن؛ پس، ایران این تعادل را برقرار میکند. نظام سیاسی آن از پس شاه، صدام، بهار عربی و دههها انزوا برآمده است. ایدئولوژی حکومت ایران مبتنیبر بقایش است. بازدارندگی هستهای، تهدیدهای خارجی را از بین برده است. تاریخ شکی باقی نمیگذارد که تنها راهحل بلندمدت برای خاورمیانه، خاورمیانهای هستهای است. آری، گسترش سلاحهای هستهای خطر را افزایش میدهد؛ اما تاریخ نشان میدهد کشورهای هستهای با احتیاط شدید عمل میکنند چراکه هزینه کوچکترین خطا به نابودی آنها منجر میشود. البته تنش و لفاظیهای کینهتوزانه وجود خواهند داشت؛ اما صلح نیز برقرار خواهد بود. دادن توانایی هستهای به کشورهای رقیب در خاورمیانه میتواند دقیقاً همانچیزی باشد که ثبات منطقه، غرب و جهان را تضمین میکند.